شما از یک رابطه نسبتا آرام و دوست داشتنی چند ساله برخوردارید. اما اخیرا چیزی متفاوت شده است. به نظر می رسد که شما و همسرتان این روزها به اندازه گذشته با یکدیگر ارتباط ندارید،حال یا به دلیل مشغله های کاری زیاد یا انجام کار های مورد علاقه تان یا اینکه هر دو شما زمان زیادی را صرف اینترنت می کنید. مکالمات شما به مدیریت خوانواده و کودکان محدود شده است و شما حتی نمی توانید آخرین باری که با هم رابطه جنسی داشته اید را به یاد آورید.بله، رابطه شما دچارمشکل است. حال چه کاری می توانید انجام دهید تا همه چیز را به مسیر گذشته بازگردانید؟
با شناسایی نقاط مشکل دارشروع کنید. نقاط خاصی را که در آنها شکست خورده اید، مشخص کنید
این یک پدیده غیر معمول در زوج ها نیست. شما دوست داشتید هنگامی که شریک زندگی خود را برای اولین بار ملاقات کردید، نوعی گوشت و سیب زمینی عالی بود!!. آشپزی برای او ساده بود: تا زمانی که گوشت قرمز موجود بود، بله ،او خوشحال بود. اما اکنون شما به دنبال راه های مختلف پخت و پز هستید؛ غذاهای حاوی سبزیجات بیشتر و انتخاب های سالم تر را می خواهید. شریک زندگی شما این تغییر جدید را درک نمی کند و نه اصرار شما برای اینکه او گزینه های گیاه خواری را در اختیار شما قرار دهد به جایی می رسد. هر زمانی که بیرون می روید و او برگر سفارش می دهد، احساس خشم شما افزایش می یابد. این گونه رابطه شما تحت تاثیر قرار می گیرد.
یک راه حل عملی برای این نوع وضعیت – که در آن یک شریک به طور اساسی نسبت به فردی که در ابتدای رابطه بوده است، تغییر می کند – پذیرفتن تفاوت جدید ایجاد شده است!. به جای مبارزه با عدم انعطاف پذیری در مقابل فردی که می خواهد کارهایی را که همیشه انجام داده است را ادامه دهد، چرا رویکرد دیگرینسبت به این تغییر اتخاذ نکنیم؟ جشن بگیرید که سلیقه های مختلفی دارید و با آن زندگی کنید. شما نمیتوانید شخص دیگری را تغییر دهید و نباید هم بخواهید. (این کار خارج شدن از کنترل است.) اما شما می توانید از روش جدید خوردن خودتان لذت ببرید، بدون هیچ سخنرانی یا تفسیر اخلاقی که به ناچار منجر به احساسات ناخوشایند بین شما خواهد شد. و چه کسی می داند؟ممکن است یک دفعه شریک زندگی شما نسبت به آنچه که بر روی بشقاب شما قرار دارد،نظر متفاوتی بدهد و در آن لحظه چه احساس خوبی نسبت به برنامه ی غذایی جدید خودتان پیدا خواهید کرد.او ممکن است وسوسه شود که استیک را کنار بگذارد و به شما بپیوندید. اما این باید تصمیم او باشد. (با این وجود شما می توانید مخفیانه او را سرزنش کنید)
اگر اقدام نکنید، این می تواند به وضعیت بحرانی تبدیل شود. کاهش احساسات – اغلب به طوری که شما می توانید از مبارزه اجتناب کنید – تنها می تواند منجر به شکست رابطه شود، اگر به طور مداوم انجام شود. شما هر دو باید یاد بگیرند چگونه با یکدیگر با احترام ، بدون ترس از انتقاد و تحریک خشم ارتباط برقرار کنید،. اگر متوجه شدید که در روابط خود به نقطه ای رسیده اید که در آن به خودتان بگویید «این موضوع ارزش صحبت کردن را ندارد، هیچوقت تغییری اتفاق نمی افتد»،پس در این نقطه هیچ چیز تغییر نخواهد کرد. در حالی که حقیقت دارد که اکثر زوج ها به همان بحث قبلی دوباره و دوباره باز می گردند ، اما برای زوج هایی که واقعا می خواهند از این مکان های “گیر افتادن” در گذشته، خود را خلاص کنند،جای امیدواری است. نگه داشتن همه چیز در درون خود برای حفظ صلح موجود، ارزشش را ندارد. با باز کردن صحبت با شریک زندگی خود شروع کنید. در صورت نیاز، این کار را با کمک یک متخصص در این زمینه انجام دهید که بتواند مکالمه را به شیوه های سازنده هدایت کند. اما سکوت نکنید زیرا این کار رابطه شما را با مشکل مواجه خواهد کرد.
این مکالمه باید زمانی اتفاق بیفتد که هر دو شما می توانید بشینید و احساسات خود را بدون انحراف به خاطر فرزندان، تلویزیون، یا تماس تلفنی که ممکن است لحظه ای صحبت را قطع کند، به اشتراک بگذارید. زمانی را به آن اختصاص دهید که می دانید، می توانید چند ساعت زمان برای انجام این بررسی مهم در سلامت روابط خود تنظیم کنید. شما ممکن است مکالمه را با یک پیام خوب “من” شروع کنید، مثلا “من احساس می کنم که اخیرا به اندازه ی کافی به یکدیگر توجه نمی کنیم. دلم برات تنگ شده. آیا فکر می کنی ما می توانیم یک تاریخ را ازمشخص کنیم، بنابراین می توانیم با هم باشیم و به رابطه گذشته خود بازگردیم؟ »همچنین این یک راه موثر و غیرمتقاعد کننده است که همسرتان را در به اشتراک گذاشتن تجربیاتش وادار کنید. مطمئن شوید که به مکالمات او با دقت گوش می دهید،بنابراین تا او متوجه شود که شما برای نظرات او در مورد اینکه چه مشکلاتی ممکن است رابطه شما را ازبین ببرد،ارزش قائل هستید.
اگر شما بتوانید قسمت های مشکل دار و خاص رابطه خود را مورد توجه قرار دهید،این کار می تواند راه خوبی برای شناسایی آنچه که باید به آن توجه شود،باشد. اما این باید با حساسیت و چشم به سوی یافتن راه حلی انجام شود؛ شما نمی خواهید این کار را به یک بازی سرزنشی تبدیل کنید. “سال ها بسیاری از زمانی که ما با هم تنیس بازیمی کردیم گذشته. چرا ما به دنبال درس گرفتن از برخی از زوج ها نیستیم؟ بهتراست یا “شما هرگز با من تنیس بازی نکرده اید. من فکر می کنم که بهتر است با مربی جوان در باشگاه، کلاس خصوصی بگیرم. “به یاد داشته باشید، شما نباید این مسئله را اعلام کنید و سپس آن را به همسر خود واگذار کنید تا او مشکل را حل کند. کلید بهبود رابطه شما انجام یک راه حل است که هر دو شما از آن پشتیبانی می کنید و می خواهید به آن متعهد شوید.
حیاتی است که شما مشکلات روابط خود را به یک زمان دیگر موکول نکنید،وامیدوار باشید که خودشان از بین می روند. کار ها با این روش به ندرت پیش می روند. عصبانیت زیاد مانند فشار در یک قابلمه سر دار است. تا اینکه یک روز فرا می رسد که این خشم منفجر می شود. خطر در اجازه دادن با ایجاد چیزهایی مانند این است که وقتی ما در خشم عمل می کنیم، می توانیم بگوییم کارهایی را انجام می دهیم که دشوار است. در صورتی که اگر مشکلات ارتباطی پیش از ظهوراین عصبانیت پیش آید، ، راه های بسیار آسان تری برای یافتن اصلاح و بازگرداندن نیازهای مورد نیاز وجود دارد. این نشانه یک رابطه خوب است: توانایی برقراری ارتباط با مسائل به شیوه ای محترمانه، به طوری که مشکلات کوچک را می توان قبل از اینکه آنها به مشکلات ناخوشایند و بزرگتری در روابط ایجاد شوند،از بین برد.
سرطان پستان شایع ترین نوع سرطان های زنانه در میان آمریکایی هاست و پس از…
ترشحات مهبل (بلغم یا ماده چرك مانند که از مهبل خارج می شود) همه زنها…
دستگاه یا مجاری ادراری عامل خروج مواد زاند از خون و دفع آنها به شکل…
بعضی مادران و پدران فرزندان زیادی می خواهند. در حالی که بسیاری از فرزندان در…
دوراندیشی های دیگر در مورد رابطه جنسی دکتر یا یکی از کارکنان بیمار درباره ی…