عدم ثباتی که امروزه در ازدواج مشاهده می شود نتیجه تغییرات اجتماعی و فرهنگی بسیاری میباشد. این تغییرات چنان به سرعت انجام گرفته که هنوز با طریقه و طرز زندگی ما ممزوج نشده است. توسعه شدید کارخانجات و صنعت، مهاجرت دائم افراد از دهات به شهر، حرکت و تغییر مکانهای پیاپی دخالت زنها در صنعت، تغییر نقش اقتصادی زن و شوهر، تغییر وضع زندگی از فرم رئيس و مرئوسی به وضع دموکراسی و عوامل فرهنگی و اقتصادی دیگری شدیدا سازمان و وظایف خانوادها را تحت تأثیر قرار داده است و این تغییر و تحول بنوبه خود سبب ایجاد تزلزل در خانواده ها شده است.
خانواده های امروزی نمی توانند مثل سابق از لحاظ اقتصادی واحد مستغنی و بی نیازی باشند. اعضای خانواده با یکدیگر کار نمی کنند و عده کثیری از خانم های خانواده شوهردار در خارج از منزل مشغول کارند.
از طرف دیگر خانواده های امروزی مرکز اصلی تعلیم و تربیت، تفریح، یا حفاظت وحراست اعضاء آن خانواده نمی باشند. سابقا منزل هم کارخانه بود و هم به هم مدرسه، هم زمین بازی بود و هم بیمارستان، افراد در منزل زاییده می شدند در همانجا بزرگ شده و تعلیم و تربیت یاد می گرفتند. بدین ترتیب در واحد خانواده کار می کردند، زندگی می کردند و بالاخره بدرود حیات می گفتند.
امروزه عده زیادی از وظایف اجتماعی خانواده ها به عهده نمایندگی های تجارتی و بلوکی می باشد. بنابراین وظایف و فرم خانواده های امروزی برای مطابقت با شرایط فرهنگی جدید در تغییر و تحول می باشد .
امروزه خانواده ها در مرحله تغییر و تحول می باشند زیرا از جنبه ریاست و استبداد خارج شده و وارد مرحله دموکراسی و دوستی می شوند. در اینگونه خانواده ها اهمیت موضوع بیشتر در روابط صمیمانه ما بین زن و شوهر و والدین و اطفال می باشد. چون وظایف اجتماعی خانواده که سابقا مجبور بودند خود شخصا آنها را انجام دهند رو به نقصان می رود لذا روابط مشخص مابین افراد خانوداه به طور قابل ملاحظه ای افزوده می گردد.
در جامعه مدرن امروزی هدف غائی ازدواج و خانواده ایجاد مرکزی است جهت مهر و وفا، محبت و صفا، امنیت روحی، ارضاء جنسی، آسودگی و تفریح و همچنین انتقال صفات فرهنگی و اخلاقی از نسلی به نسل دیگراز طریق توارث. خانواده به منزله صخره ملجاء و پناهی است، مکانی است مقدس که هنوز هم مردم برای تامین حفاظت و امنیت خود بدانجا روی می آورند.
Ernest Grovese یکی از محققین معروف اجتماعی می نویسد: هنگام تغییر و تبدیل اجتماعی برای افرادی که در خارج امنیت روحی ندارند. خانواده پیش از هر موقعی اخرین ملجاء میباشد. فقط در سایه ازدواج و خانواده است که زن و مرد می توانند در خود حس همکاری، تعلق و به هم پیوستگی که یگانه شرط رشد و تکامل شخصیت آنها می باشد به وجود آورند.
ممکن است وظایف اجتماعی خانواده نقصان حاصل کند . ولی هر آن بر اهمیت ارضاء روحی، جنسی و روابط شخصی و صمیمانه که در اثر ازدواج و خانواده حاصل می گردد افزوده می شود. به علاوه خانواده وظایف اصلی خود را که عبارتست از تولید و توجه به اطفال حفظ می نماید.
خانواده از لحاظ اجتماعی به منزله مرکز مقدسی است جهت ایجاد اطفال و مناسبترین محیطی است از برای تکامل جسمی و روحی. علوم روانشناسی دائما اهمیت فوق العاده محبت والدین و دقت آنها را در رشد روحی اطفال و تکامل شخصیت آنها گوشزد می نماید. بنابراین واحد خانواده عامل فرهنگی و اجتماعی مهمی است برای ترقی و تکامل انسان.
سرطان پستان شایع ترین نوع سرطان های زنانه در میان آمریکایی هاست و پس از…
ترشحات مهبل (بلغم یا ماده چرك مانند که از مهبل خارج می شود) همه زنها…
دستگاه یا مجاری ادراری عامل خروج مواد زاند از خون و دفع آنها به شکل…
بعضی مادران و پدران فرزندان زیادی می خواهند. در حالی که بسیاری از فرزندان در…
دوراندیشی های دیگر در مورد رابطه جنسی دکتر یا یکی از کارکنان بیمار درباره ی…