تاثیرات اختلاف سطح تحصیلات زوج ها بر ازدواج

آیا اختلاف در سطح تحصیلی با همسر موجب بروز مشکلات در زندگی مشترک خواهد شد؟

چنانچه میزان تحصیلاتتان با همسر آینده تان تفاوت زیادی دارد  و اختلاف قابل توجهی میان مقطع تحصیلی تان وجود دارد بهتر است پیش از قطعی شدن شروع زندگی مشترک تان به بعضی نکات مهم و ضروری درباره ی تفاوت سطح تحصیلی و نتایج و پیامدهای آن بیشتر توجه د اشته باشید. این موضوع می تواند مشکلات و اختلافات زیادی در زندگی آینده شما ایجاد کند.  این موضوع به روابط زناشویی، رشد اجتماعی و پیشرفت تحصیلی فرزندانتان در آینده نیز آسیب وارد خواهد کرد.

ارتباط متفاوت بون میزان تحصیلات و ازدواج از جایی دارای اهمیت زیادی می شود که شباهت میزان تحصیلات سبب می‌شود زن و مرد بهتر بتوانند همدیگر را بهتردرک کنند. شاید تفاوت میزان تحصیلات در ازدواج برای بسیاری از افراد چندان اهمیت نداشته باشد اما آنچه که بیشتر اوقات توسط مشاوران و روانشناسان پیشنهاد می‌شود هماهنگ شدن میزان تحصیلات دختر و پسر در زمان ازدواج است. تناسب تحصیلی سبب افزایش همفکری و سطح تعامل در خانواده شده و به داشتن نگاه مشترک زن و شوهر به جهان کمک می‌کند. در ادامه این موضوع را بیشتر بررسی می‌کنیم.

ارتباط اختلاف میزان تحصیلات و ازدواج موفق

سطح تحصیلات یکی از عوامل با اهمیت تشکیل دهنده شخصیت و به ویژه در کشور ما ایران تعیین کننده وجهه اجتماعی می باشد. تحصیل دارای دو بعد می باشد: حوزه تحصیلی و سطح تحصیلی. هدف از حوزه تحصیلی نوع تخصص افراد است. به عنوان نمونه حوزه هنری فنی و یا علوم انسانی و هدف از سطح تحصیلی میزان مهارت و آگاهی علمی می باشد. چیزی که در ازدواج از اهمیت بسیاری برخوردار است سطح تحصیلی و مدرک تحصیلی است. در حقیقت در ازدواج سطح تحصیلی نقش بیشتری دارد ولی اگر حوزه تحصیلی هم یکی باشد یعنی زن و شوهر در یک حوزه مثلا مهندسی یا پزشکی تحصیل کرده باشند هماهنگی بیشتر خواهد بود.

از لحاظ اختلاف میزان تحصیلات و ازدواج دختر و پسر سه بعد می تواند وجود داشته باشد:

1-حالتی که مرد دارای میزان تحصیلات بیشتری نسبت به زن می باشد.

آنچه در فرهنگ ایرانی رواج دارد این است که در بسیاری موارد در اینگونه موارد مشکل زیادی وجود نخواهد داشت. اکثر مردان ایرانی تمایل دارند که دخترانی را به عنوان همسر انتخاب کنند که دارای میزان تحصیلات کمتری نسبت به خودشان باشند و بیشتر به خانه ‌داری و بچه ‌داری مشغول شوند. به عنوان مثال چنانچه مرد از تحصیلات کارشناسی برخوردار است موردی را که دیپلم دارد می‌پذیرد. البته اخیرا این فرهنگ به سمتی در حرکت است که با توجه به تحصیلات عالی زنان، مردان نیز مایلند دخترانی را به همسری برگزینند که مانند خودشان تحصیلات عالی داشته باشند.

2-حالتی که زن دارای میزان تحصیلات بیشتری نسبت به مرد می باشد.

زمانی که اختلاف میزان تحصیلات در ازدواج به گونه ای باشد که زن دارای تحصیلات بیشتر باشد اما مرد دارای میزان تحصیلات کمتری نسبت به زن باشد مردان شاید از چنین ازدواجی استقبال کنند اما در جریان زندگی به دلیل نداشتن تفاهم در زندگی زناشویی با مشکلات زیادی مواجه خواهند شد و حتی احتمال دارد از هم پاشیده شود. زنی که از تحصیلات عالی برخوردار است از لحاظ تفاهم با مردی که میزان تحصیلاتش متوسطه یا کمتر می باشد، به احتمال زیاد تفاهم کمتری خواهد داشت. معمولا مرد دنیا را چیز دیگری می‌بیند و دنیای زن چیز دیگری است. از سوی دیگر در این حالت مرد به دلیل سابقه مرد سالاری در جامعه برای این که بتوان این حس حقارت را جبران کند، به قدرت در سایر زمینه ها متوسل خواهد شد و ناسازگاری‌ حاکم می‌گردد.

3-حالتی که هر دو طرف یعنی زن و مرد از یک میزان در تحصلات برخوردار هستند.

بهترین حالت ازدواج حالتی  است که زن و مرد دارای میزان تحصیلات برابر می باشند و یا میزان تحصیلات مرد یک مقطع بالاتر از زن باشد چنین وضعیتی را بیشتر زنان نیز به آن تمایل دارند.

تاثیرات مثبتی که برابری میزان تحصیلات زن و مرد بر زندگی مشترک

 1-کم شدن درصد طلاق در جامعه: بر اساس تحقیقاتی که در سال ‌های 2005و 2009در کشور نروژ و آلمان انجام گرفته است نشان داده که برابری تحصیلاتی زن و مرد (صرف نظر از سطح آن) باعث می شود که میزان طلاق کاهش پیدا کند.

2-افزایش میزان رضایت از زندگی زناشویی: بر اساس نتایج تحقیقات مساوی بودن تحصیلات سبب افزایش رضایت طرفین از زندگی زناشویی خواهد شد و از مهمترین عوامل آن به شمار می رود. زمانی که زن و مرد میزان تحصیلاتشان مشابه هم یا نزدیک به هم باشد، آنها دارای نظرات نزدیک‌ به هم بوده و همدیگر را بهتر درک می‌کنند و معمولا رضایتی که آن ها از زندگی مشترک خود دارند بیشتر خواهد بود.

3-رشد اجتماعی کودکان: نتایج به دست آمده از پژوهش های انجام شده در این زمینه حاکی از آمادگی و رشد اجتماعی اکثر فرزندان پدر و مادر های دارای برابری تحصیلاتی در مقایسه با بچه های پدر و مادر هایی بود که از لحاظ میزان تحصیلات با هم اختلاف بسیاری داشتند، می‌باشد. همین طور میزان آمادگی فرزندان والدینی که هر دو آنها تحصیلات بالایی داشتند، بالاتر از آمادگی کودکانی بود که والدینشان تحصیلات پایینی داشتند.

4-پیشرفت تحصیلی فرزندان: آنچه تشخیص داده شده این است که پدر و مادر هایی که میزان تحصیلات آن ها با هم برابر است زمان بیشتری را به فرزندان خود اختصاص خواهند داد و این میزان به ویژه در والدین دارای میزان تحصیلات بالا، خیلی بیشتر از سایر گروه ها است. اختصاص دادن زمان کافی به فرزندان باعث کاهش مشکلات آنها شده و نیز پیشرفت تحصیلی‌ آن ها خواهد شد.

تاثیرات منفی اختلاف میزان تحصیلات زن و مرد بر ازدواج

تاثیرات مهم اختلاف میزان تحصیلات و ازدواج به اندازه ای می باشد که در صورتی که این میزان این اختلاف زیاد باشد می‌توان گفت خیلی کم تفاهم وجود خواهد داشت. به خصوص زمانی که میزان تحصیلات مرد کم تر از زن باشد اختلافاتی ممکن است به وجود آید که به تعدادی از آنها اشاره می‌شود:

1-سوء برداشت: از آنجایی که بالاتر بودن میزان تحصیلات زن از مرد در کشور ما چندان رواج ندارد، احتمال دارد که مرد درباره ی هر کدام از رفتارهای همسر خود دچار سوء برداشت شده و احساس کند که همسرش در پی این است که ضعف های او را به رخش بکشد. از سوی دیگر امکان دارد مرد خانواده برای پنهان کردن ضعف خود در این مورد و ثابت کردن این موضوع که او رئیس خانه است، حتی حرف های منطقی همسرش را هم نپذیرد.

2-کم شدن مشترکات در زندگی: نمی‌توان منکر آن شد که میزان تحصیلات می تواند نوع نگرش افراد را نسبت به مسائل با اهمیت زندگی تغییر ‌دهد. به عنوان مثال ممکن است مرد به این اعتقاد داشته باشد که انسانی در زندگی می تواند موفق باشد که به میزان زیادی پول داشته باشد ولی زن به همین مقدار بر روی مطالعه کردن تاکید داشته باشد. به همین ترتیب، تفریحات و علایق این دو فرد هم از هم متفاوت است.

3-تربیت فرزندان: مسئله ی تربیت کردن فرزندان موجب بروز اختلافاتی بین والدین با میزان تحصیلات مختلف خواهد شد. در چنین خانواده‌هایی کودکان، دو قطبی‏ تربیت خواهند شد، به این دلیل که از دو نوع مربی برخوردار هستند.

رابطه ی هم فکری و اختلاف میزان تحصیلات

 عوامل بسیاری در به وجود آمدن یک ازدواج موفق موثر می باشند که یکی از آنها یکی بودن یا نزدیک بودن میزان تحصیلات است ولی به طور قطع هم فکری بسیار اهمیت دارد و چنانچه زن و مرد همفکر باشند و زبان هم را به خوبی درک کنند قطعا میزان تفاهم و هماهنگی آنها در زندگی بیشتر خواهد شد اما باید توجه داشت که سطح تحصیلات هم در سطح تفکر و هم در نوع تفکر تأثیر دارد. به عنوان مثال فردی که میزان تحصیلات او در حد معلومات عمومی است و دیگری دارای اطلاعات تخصصی دقیق و عمیقی می باشد به طور حتم در فهم و درک مسائل دچار اختلاف زیادی بوده و ممکن است در ادامه زندگی دچار مشکل شوند. پس اگر اختلاف میزان تحصیلات در حد یک مقطع باشد شاید مشکل چندانی به وجود نیاورد اما اگر این تفاوت خیلی زیاد باشد، ممکن است همان هم فکری عملا حاصل نشود.

همین طور بهتر است این موضوع را نیز در نظر داشت که تحصیل موجب آگاه تر شدن افراد خواهد شد و دریچه‌ای از یک دنیا را به روی فرد می‌گشاید و به فرد کمک خواهد کرد که افق دیدش در همان زمینه مورد مطالعه ‌اش بیشتر شود اما در امروزه با پیشرفت تکنولوژی و افزایش آگاهی مردم نمی‌توان صرفا دانش را شامل تحصیلات دانشگاهی دانست.

مطلب پایانی

بر اساس تحقیقات و پژوهش‌هایی که در این زمینه انجام گرفته است به این نتیجه رسیده اند که برابری میزان تحصیلات و مدارج دانشگاهی سبب خواهد شد که افراد با هم دیگر به راحتی و خیلی خوب رابطه برقرار کنند و بهتر بتوانند یکدیگر را درک کنند، حرف بیشتری برای هم داشته باشند و کمک به پیشرفت یکدیگر نمایند اما این شرط لازم و کافی برای خوشبختی و داشتن ازدواج موفق نمی‌باشد. امروزه ولی به جز مدارج دانشگاهی مساوی و درک متقابل از دانش یکدیگر ملاک‌ها و معیار های دیگری نیز باید مد نظر قرار بگیرد.