بیماریهای خاص حاملگی
این قسمت به بیماریها و ناراحتیهای خاص دوران بارداری اشاره ای خواهیم داشت که ابتلاء مادر به چنان بیماریهایی همانا فرزندش را نیز در شکم به خطر میانکند. شاید به نظر برسد که این بیماریها از قبل پدید می آیند ولی باید گفت اگر از قبل نیز زمینهٔ چنان ناراحتیهائی وجود داشته باشد، لاجرم در دوران بارداری خود را متظاهر میسازند، بطوریکه برای درمان اینگونه ناراحتیها نیاز به مراقبت ویژه و بیمارستان خواهد داشت. در این بخش به بررسی چنین بیماریهائی خواهیم پرداخت.
هیپرمسیز (استفراغ مداوم)
در پنجاه درصد بانوان آبستن مشاهده شده است که در ماههای نخست آبستنی دچار حالات تهوع و استفراغ می شوند که اکثر آنها صبحگاهان و به هنگام برخاستن از بستر استراحت چنان حالتی را در خود احساس می نمایند. البته چنین شرایط و حالاتی بسیار طبیعی است و هیچ نگرانی خاصی ندارد. اما باید توجه داشت که در کنار این عده افرادی نیز هستند که استفراغ و تهوع آنها بیش از حد آشکار و براستی فشار آور و عذاب دهنده هستند که از حالت طبیعی خارج بوده و میل به غذا ندارند. زمانیکه استفراغ عادی و تهوع طبیعی در دوران بارداری دارند، از خوردن امتناع نمی نمایند و غذای مورد خودشان را صرف می کنند ولی در برابر برخی از غذاها واکنش نشان داده و حالت تهوع و استفراغ به آنها دست می دهد. باید در نظر گرفت که این گونه واکنش برای سلامتی مادر باردار بسیار سودمند بوده و رفته رفته با نزدیک شدن به پایان ماه سوم و چهارم چنین حالتی برطرف می شود.
امّا اگر حالت استفراغ و تهوع در زمانیکه می بایست متوقف بشود، همچنان ادامه داشته و اسباب زحمت زن آبستن را فراهم بیاورد باید استفراغ و تهوع او را جدی گرفت و تحت مراقبت قرار داد. اگر استفراغ زن آبستن پس از زمان خود بیشتر از چندین بار باشد که او را به حالت ضعف بکشاند به آن اصطلاحاً و هیپر مسیز» میگویند. بیمار مبتلا به حالت «هیپرمسیز» اگر دارای بنیه کافی نباشد و از غذای مکفی استفاده نکند سریعاً بیمار گشته و رو به ضعف و ستی میگذارد. به سرعت از وزن و یا کاسته میشود و نیروی فعالیت وی از بین میرود. گاهگاهی در کنار تهوع حالت یبوست نیز برایش عارض می شود. صورتش نحیف و لاغر شده و به ظاهر چربی خودش را از دست داده و شادابی از آن رخت بر می بندد. چروکهایی بر روی گونه های پوست صورت پدید می آید و شدت نبض افزون شده و تب نیز بالا می رود.
عوامل روانی در بروز چنین استفراغ هایی بسیار دخیل بوده و دارای اهمیت بسزائی هستند. زنان بسیار حساس و زود رنج که تحمل شنیدن و دریافت خبرهای هیجان زا و یا رؤیت موارد هیجان بخش را ندارند و یا اینکه در برابر حوادث طبیعی و رخدادها و حقایق انکارناپذیر وجودی (علاقه شدید به کودک، ترس و هراس از زائیدن، روابط نامتعادل با افراد خانواده، عدم موفقیت در ایجاد ارتباط سالم و پیش گرفتن رفتار مناسب، زندگی همراه خانواده شوهر و یا فشار و ترس از مادر شوهر، عدم علاقه به فرزندی که میخواهد به دنیا بیاورد) دستپاچه هستند، بیشتر از هر کسی دچار چنین عارضهای می شوند.
برخی از بانوان برای اینکه از پس چنین استفراغهای پیوسته بر آیند، راه پرهیز جستن از برخی غذاها و یا بیشتر مواد غذایی را پیش میگیرند. باید گفت که این عمل بسیار ناشیانه و توأم با خطر است. اگر شدت و دوام استفراغ و تهوع ها بیشتر شده و از حالت عادی خارج گردد و در کنار آن پرهیز کردن به رژیم غذایی منجر شود، رفته رفته از وزن زن کاسته شده و برای جنین نیز خطر آفرین خواهد بود۔
برای درمان بیماران مبتلا به استفراغها و تهوع های زیاد (هیپرمسیز)، طبق نظر پزشک آنها را تا زمان زایمان در بیمارستان بستری می نمایند. بدین ترتیب هم اجازه داده نمیشود که بدن مادر آبستن ضعیف و لاغر شود و هم اینکه میزان آب و الکترولیت بدنش به طریق سرم تراپی و سایر موارد تأمین میشود. از طرفی حضور زن بیمار در بیمارستان باعث میگردد که عوامل روانی او نیز که در تشدید ناراحتی موثر بودند برطرف شده و از میزان ناراحتی وی کاسته شود.
حاملگی و بیماریهای مسری:
در اثنای آبستنی، مبتلا شدن به بیماریهای مسری برای مادر و خود جنین زیان آور است. از این رو محافظت و مراقبت مادر و جنین از بیماریهای مسری و عدم دیدار و نزدیک شدن آنها به بیمارانی که دارای ناراحتی و بیماری سرایت کنندهای دارند، امری اجتناب ناپذیر است. البته باید گفت که هر بیماری به نسبت شدت و شیوع خود و براساس نوع ویروس و باکتری آلوده سازش میتواند مادر و جنین را در مراحل مختلفی مورد تهدید قرار دهد. بنابراین آنچه که باید مورد توجه مادران باردار باشد، اینکه نهایت سعی خودشان را مبذول نموده و از دیدار بیماران مبتلا به بیماریهای شایع احتراز جسته و خود و جنین امانت شده اش را به مهلکه مرگ نیندازد. وگرنه زایمان نارس و سقط جنین ناخواسته و سایر مشکلات غیرمنتظره پیش خواهد آمد.
آنچه که در این بحث مورد یادآوری است، اینکه زنان باردار برای اینکه خودشان را از بیماریهای شایع و روزمره و فصلی مصون نگهدارند، می باید قبل از هر اقدامی به نوع تغذیه و نیازهای جسمانی بدن خود توجه کنند. به طور فرض در فصل زمستان برای مصون ماندن از سرماخوردگی و آنفلونزا، نیازی نیست که پیوسته در جای گرمی سکنی بگزینند. رعایت مواد غذایی مناسب و عنایت به دمای معتدلی که سازگاری با بدن انسان داشته باشد، میتواند زن باردار را از ابتلاء به بیماریهای روزمره و فصلی نیز مصون نگهدارد.
سرخچه:
به طور عموم این بیماری در مردان بسیار خفیف ظاهر می شود و به زودی نیز برطرف می گردد ولی در عین حال برای زنان اگر شایع شود، بسیار خطرناک است. زیرا زنان حامله در صورت ابتلاء به چنین بیماری جان فرزندشان را در شکم به خطر مرگ خواهند انداخت. این نوع بیماری در سه ماه نخست آبستنی اگر توسط مادر باردار گرفته شود، نقایص جبران ناپذیری را بر روی جنین میگذارد و اگر چنانچه از زمان آبستنی بیش از سه ماه گذشته باشد و نزدیک به دوران زایمان باشد، خطر چنین بیماری برای جنین کمتر است.
اگر در هشت هفته نخست مادر بارداری به بیماری سرخجه مبتلا شود، با نشانه های شاخص و در عین حال شرایط غیرطبیعی کاملاً تشخیص داده می شود. زیرا تب شدید و لکه های سرخ رنگ شبیه به سرخک در بدن نشانه های بروز این بیماری است. باید نهایت توجه را داشت که اگر مادر به چنین بیماری مبتلا شود، فرزندش به بیماری مروارید چشم (کاتاراکت)، کری (ناشنوایی)، ناراحتیهای قلبی و عقب ماندگی ذهنی دچار خواهد شد.
اگر مادر بدون اینکه بداند با شخص مبتلا به سرخجه تماس بگیرد و یا ناراحتی و بیماری پس از ابتلاء چندان مشخص نباشد، اینکار را دکتر انجام می دهد. پزشک با آزمایش خون، تشخیص چنین بیماری را به راحتی انجام داد. و چنانچه نتیجه آزمایشی (+) باشد یعنی حاکی از ابتلاء مادر باردار به سرخجه باشد، آن زمان پزشک ترجیح میدهد که برای مادر آبستن از سرم «هیپرومین گاماگلوبین» (۱) استفاده نماید. چنانچه پزشک قبل از آزمایش خون نیز بیماری را تشخیص بدهد می تواند این سرم را تزریق نماید. اگر بیماری محرز گردید و مشخص شد که مادر به چنان بیماری خطرناکی که جنین وی را به مخاطره انداخته، مبتلاء گشته است، پزشک ترجیحاً به آبستنی پایان میدهد و جنین سقط می شود.
به خاطر اینکه واکسن چنین بیماری در ایام آبستنی مقدور نیست، غالباً دختران در هنگام طفولیت خودشان را با واکسن از این بیماری مصون نگه میدارند. و دیگر به آن مبتلاء نمی شوند.
گریپ:
این بیماری برای بار داران بسیار خطرناک است. به خاطر شدت ترشح این بیماری، حتی زنان حامله را تا حد مرگ می کشاند. زیرا با ابتلاء به این بیماری احتمال زیادی وجود دارد که مادر به سقط جنین ناخواسته (خود به خود) سوق یافته و یا فرزندش در شکم وی مرده باشد و زایمان منفی و مرده انجام دهد. مادرانی که به چنین بیماری مبتلا می شوند، در حین دوران زایمان بسیار ضعیف و نحیف می شوند و بدین جهت زایمان و مراحل آن نیز به سختی و دشواری انجام می پذیرد و جنین به زحمت متولد میشود. خونریزی شدید نیز ناشی از این طولانی بودن زایمان است. برای اینکه بار داران از این بیماری مصون بمانند، واکسینه شدن مادران از این بیماری توصیه می شود.
توبرکولوز (سل):
این بیماری در اثنای حاملگی هیچ خطری ندارد ولی بعد از زایمان بسی خطرناک است. زیرا زمانیکه مادر مجبور به نگهداری و تغذیه فرزندش می باشد، این بیماری سریعاً به نوزاد منتقل می شود و کودک را تحت شرایط دشواری قرار می دهد. برای جلوگیری از احتمال ابتلای نوزاد به بیماری سل، شایسته خواهد بود که نوزاد را از مادر دور نگهداشت و بلافاصله واکسن ب – ث – ژ (BCG) برایش تزریق نمود. امروزه بسیاری از نهادهای بهداشتی این امر را انجام می دهند و حتی در دورترین نقاط کشور به وسیلهٔ امکانات بالقوه، روستائیان و آنهائی که دسترسی به اماکن بهداری ندارند، از نعمت سلامتی برخوردار ساخته و فرزندشان را واکسینه می نمایند.
مادر باردار که به بیماری سل مبتلا باشد، با تب شدیدی رو بررست و لذا برای این منظور درمان مادر قبل از زایمان امری اجتناب ناپذیر است.
توکسوپلاسما:
این پدیده نوعی انگل است که وارد مواد غذایی انسانها می شود. زمانیکه فرد به این بیماری مبتلا می شود، چنان به سهولت ناراحتی های حاصل از بیماری را پشت سر می گذارد که احساس می نماید، تنها خستگی و ضعف ساده ای داشته است و از اساس و اصالت بیماری غافل می شود و به آن اهمیتی نمی دهد. بعد از اینکه ناراحتیهای ناشی از بیماری برطرف شد، هنوز انگل در بدن باقی می ماند. نشانه های این بیماری وجود تب اندک، خستگی، سردرد، وجود لکههای صورتی و سرخ رنگ بر روی بدن، سنگینی و خستگی در مفاصل و استخوانها، تورم غدد می باشد.
اهمیت ندادن به چنین بیماری باعث میگردد که مادر باردار به جنین خود خیانت کند. زیرا وجود چنین بیماری و عوارض آن باعث میگردد که کودک از نارحتیهای بینائی و اختلال های برد. بخاطر اینکه مادر ناخواسته این عوارض را به فرزندش انتقال می دهد، خود از مشاهدهٔ نامتعادل بودن فرزندش در شگفت می ماند و دلیل چنین عوارضی را نمی داند.
این بیماری نیز در سه ماه آخر آبستنی بیشتر کارساز است و نوزاد را تحت خطرات خود قرار می دهد. دلیل انتقال این بیماری از خام بودن غذا، نپختن و سرخ نشدن کامل گوشت، وجود گربه در خانه می باشد خوشبختانه اگر این بیماری شناخته شود. ۵۰٪ احتمال درمان آن حتی در زمان حاملگی وجود دارد و از راه دارو می شود مادر و فرزند را از خطرات احتمالی برحذر داشت.
در این بخش به چهار بیماری شایع دوران بارداری پرداخته و بحث لازم را به روشنی انجام دادیم. البته تنها بیماریهای شایع دوران بارداری به این چهار نوع محدود نمی شود و سایر بیماریهای شایع و مسری نیز وجود دارند که به نسبتی خطرناک هستند و باعث سقط جنین ناخواسته و مرگ نوزاد و یا نواقص ذهنی، جسمی و مغزی در نوزادان می شوند. لذا باز توصیه می شود که مادر در دوران زایمان حتماً با پزشک در ارتباط باشد و همیشه تحت مراقبتهای پزشک معالج خویش باشد.
بیماریهای سیستم تنفسی و حاملگی :
ا- برونشیت:
بیمارانی که دچار برونشیت می شوند از نظر تنفسی بسیار دچار مشکل گشته و عوارض ناشی از حاملگی نیز این بیماری و ناراحتی را تشدید می نماید. اگر در کنار این ناراحتی ها مصرف سیگار نیز ادامه یابد، فشار در دستگاه تنفسی بیش از پیش می شود. به خاطر اینکه این نوع بیماران از دستگاه تنفسی دچار بحران نشوند و به سهولت به تنفس خود بپردازند، می بایست از کشیدن سیگار خودداری کرده و خودشان را از محل گرد و غبار گرفته دور سازند.
۲- آسم:
این بیماری حالت یکنواخت نداشته و گاهی شدت یافته و زمانی کاهش می یابد. اگر این ناراحتی در اثنای حاملگی موجبات ناراحتی و عدم تنفس را برای زن باردار فراهم آورد، پایان بخشیدن به حاملگی کار شایستهای خواهد بود.
۳- ذاتالریه (پنومونی):
این بیماری باعث میگردد که کودک در شکم مادر به خطر افتاده و حتی حیاتش را از دست بدهد. گاهی نیز چنین بیماری باعث سقط جنین ناخواسته و یا زایمان زودرس می شود. اگر فردی دچار چنین بیماری بشود، بلافاصله باید تحت درمان و دارو قرار گیرد.
بیماریهای قلب و عروق و حاملگی:
حتی در شرایط طبیعی، یک زن با حامله شدنش، قلب خود را تحت شرایط خاص و ناخواسته ای قرار میدهد و قلب با فشار زیادی خود را منطبق ساخته و به وظیفه اش عمل می کند. اگر قلبی دچار نارسائی و یا بیماری باشد، مسلماً در شرایط آبستنی تحت فشار بیشتری خواهد بود. زنی که دچار نارسائی قلبی است باید در ایام حاملگی تحت نظر پزشک باشد.
1.اختلال در دریچه های قلب:
با نظر پزشک درمان قلب با توجه به نوع دریچه و شدت و حدت بیماری تغییر می یابد.
۲-آنژین یا بیماری کرونر:
اگر این ناراحتی در اثنای حاملگی بطور مداوم مشاهده شود، بسیار خطرناک است. زیرا احتمال توقف تپش قلب، انفارکتوس و پائین بودن ضربان قلب در چنین شرایطی وجود دارد. زنانی که دارای چنین ناراحتی هستند میبایست در ماههای ۷ و ۸ تحت مراقبت ویژه پزشک قلب قرار گیرند.
۳- واریس:
این بیماری ناراحتی در زنان باردار چهار برابر بیشتر از افراد عادی مشاهده می شود.
همانگونه که ناراحتیهای تنفسی در موفقیت و یا منفی بودن نتیجه زایمان دخالت دارد، ناراحتیها و بیماریهای قلبی و عروقی نیز در این موضوع حائز اهمیت بوده و دخیل می باشند. افرادی که دارای چنان نارسائی های تنفسی و یا قلب و عروقی هستند، بهتر است که از بارداری اجتناب نمایند ولی اگر در شرایط خاصی قرار گرفته و مجبور به چنان ریسکی هستند، می بایست در طول آبستنی تحت نظر پزشکان قرار گیرند و هیچ موضوعی را ساده تلقی ننمائید.
بیماریهای گوارشی و حاملگی:
ا-اولسره:
این بیماری در زنان باردار به ندرت مشاهده میشود افرادی که قبل از حاملگی دچار چنین ناراحتی هستند، خود واقف می باشند که با وقوع آبستنی این بیماری کاهش یافته و چندان مشکلاتی را بار نمی آورد. زیرا در اثنای حاملگی اسید معده رو به کاهش بوده و ناراحتی حاصل از اولسر نیز کمتر است ولی پس از زایمان باز این ناراحتی افزون می شود،
۲- زردی یا یرقان:
با اینکه یرقان و زردی در بین عامه مردم شناخته شده است ولی در زنان زردی خود به سه گونه تقسیم می شود. زردی دوران حاملگی که ما اشاره ای به آن داریم، در ماههای آخر حاملگی متظاهر میگردد و خارش شدید، خستگی مفرط، بی حالی و ستی، تهوع و استفراغ، شکم درد را به همراه دارد و زرد شدن چهرهٔ زن حامله نشان از این نوع زردی است. یک یا دو روز پس از فراغت از زایمان زردی رفته رفته زدوده میشود. گاهی نیز اتفاق می افتد که حالات و شرایط ناهمگون موجبات زایمان زودرس را فراهم می آورد. این بیماری در زایمانهای بعدی نیز مشاهده می شود.
زردی حاصل از زایمان سخت نیز یکی دیگر از زردیهای دورهٔ آبستنی است که بیماری شدیدی محسوب می شود. سومین زردی ناشی از بیماری حاملگی نیز مربوط به مسمومیت دوران حاملگی أست.
۳- سنگ صفرا:
در اثنائی که حاملگی زمان بسیار مساعدی برای تشکل سنگ صفرا است، خود موجبات بسیاری از تغییرات جسمانی را پدید می آورد. این بیماری چندان در ایام حاملگی مشخص نمیباشد.
بیماریهای هورمونی و حاملگی :
ا – گواتر:
اگر حادثه ای صورت نپذیرد و یا وقایع تاثیرات منفی بر روحیه زن حامله نگذارد و گواتر از آن متأثر نشود، هیچ خطری در دوران بارداری زن و یا جنین وی را تهدید نمیکند. اما اگر تاثیرات این هورمون بیشتر باشد، منجر به سقط جنین و یا زایمان زودرس می شود.
۲- بیماری دیابت یا قند:
آبستنی با وقوف به وجود بیماری دیابت امری خطا آمیز است. اگر چنانچه زنی در شرایط خاصی آبستن شود، می بایست خود را تحت درمان مداوم قرار دهد وگرنه جنین ساقط می شود. این موضوع نه تنها برای جنین خطرآفرین است، بلکه وجود بیماری قند برای زن آبستن نیز توام با خطرات زیادی است. اما خوشبختانه امروزه با تزریق انسولین از شدت تاثیرات جانبی این بیماری کاسته میشود.
به خاطر اینکه در دوران بارداری میزان متابولیسم یا سوخت و ساز بدن زن بیشتر می شود، در نتیجه بر مقدار قند موجود در خون نیز افزوده میگردد.اگر زن باردار دچار بیماری قند باشد در چنین حالتی تحت تاثیر عوارض سوئی قرار گرفته و خود و فرزندش به خطر میافتند. البته مادران عادی نیز علیرغم نداشتن قند در زمان بارداری دچار بیماری قند می شوند و لذا مراجعه به پزشک و انجام آزمایش خون برای تشخیص میزان قندکاری سودمند می باشد.
اگر زن مبتلا به بیماری قند فرزندش را به دنیا بیاورد، برخلاف سایر نوزادان از قامت و هیکل بسیار بزرگی برخوردار خواهد بود. ولی علیرغم تنومندی و درشتی، از نظر سلامتی بسیار ضعیف می باشد. اینگونه نوزادان حتی در اثنای تولد با یک سلسله از ناراحتیها نیز مواجه میگردند و آمادگی واگیری چندین نوع بیماری را دارند. از اینرو نیاز است که چنین نوزادانی تحت مراقبت پزشک باشند.
اما اگر زنان باردار مبتلا به مرض قند در طول آبستنی و زایمان زیر نظر پزشک باشند. نه تنها زایمان به راحتی و بدون خطر پایان مییابد، بلکه هیچ خطری نوزاد را تهدید نمی کند.
یکی دیگر از موارد قابل سوال مادران مبتلا به مرض قند این است که آیا ناراحتی و بیماری آنها نیز به طور وراثتی به فرزندشان انتقال مییابد یا خیر؟ در پاسخ به این نوع سوالات مطرح شده، باید گفت که: علیرغم عدم وجود پاسخ منطقی از جانب دانشمندان علم پزشکی، دلایل و شواهدی وجود دارد که نشان میدهد این بیماری به فرزند نیز انتقال می یابد.
بیمایهای مجاری ادرار و حاملگی:
1.التهاب مجاری ادرار:
به سبب وجود دلایل آناتومی در وجود خانمها و بالاخص در دوران حاملگی بیشتر است. مخصوصاً این نارسائی و ناراحتی بعد از ماه پنجم حاملگی خستگی، دردهای پشت بدن و کمردرد می شود و با شاخصهایی همچون بی اشتهایی، ضعف، خستگی، دردهای پشت بدن و کمر درد خودش را متظاھر می سازد. البته التهاب بیداری ادرار و نشانه های یاد شده می تواند دلالت بر التهاب تمایل وجودی آنها به التهاب مجاری ادرار، و ناراحتی کلیه ها نیز باشد. اگر تب بدن زیاد باشد و در زمان ادرار کردن در مجاری ادراری سوزش خاصی احساس شود، باید چنین حالاتی را دلیل بر ناراحتی و بیماری دانست.
درمان و تداوی ناراحتیها و التهابات مجاری ادرار زنان آبستن به وسیله آنتی بیوتیک ها امری میسر است. در کنار درمان را دارویی، اگر حالات یبوست نیز متظاهر شود، برای جلوگیری از عوارض ناشی از یبوست مقدار کافی آب و مایعات مصرف شود.
۲- نفریتها:
وقوع بیماری نفریت در حامله ها دو خطر عمده دارد:
1-افزایش فشار خون
۲- وجود مواد از ته که مانع از انجام وظایف کلیه ها میشود. و به همین جهت همین مادّه در خون جریان یافته و افزایش مییابد. اگر در چنین شرایطی به آبستنی خاتمه داده نشود، می باید تا پایان آبستنی زن حامله تحت نظر و مداوا باشد.
۳- سنگ کلیه :
اینگونه سنگها که تشکل آنها دلایل خاص دارد، گاهی در اثر وقوع آبستنی و گشوده شدن مسير و مجاری ادرار از جای خود حرکت کرده و به بیرون انتقال می یابند و گاهی نیز به دلیل درشتی و بزرگی بودنشان از کلیه حرکت نموده و در مجاری ادرار جای گرفته و سبب انسداد مسیر جریان ادرار می شوند. در چنین شرایطی پزشک معالج زنان و زایمان با توجه به شرایط شما و جنین تصمیم مقتضی را اتخاذ خواهد کرد
بیماریهای روانی و روحی و حاملگی :
هر زن حامله ای نسبت به محیطی که در آن زندگی می کند و امکاناتی که از آن برخوردار است و فرهنگی که در آن پرورش و تربیت یافته است و به طور کلی از لحاظ اقتصادی و فرهنگی و تربیتی واکنش و رفتاری خاصی در برابر موضوع آبستنی از خود نشان می دهد.
به طور طبیعی در سه ماه نخست حاملگی که تغییرات رفتاری زن حامله تغییر می یابد و مزاج او نسبت به برخی از غذاها تفاوت میکند، بر زنی که قبلاً بسیار خونسرد و ساکت بوده، چنین دگرگونی رفتاری گاهی برایش نشاط آور و مضحک و زمانی تاسف انگیز جلوه خواهد کرد.
در سه ماه دوم حاملگی، همانگونه که تمامی ارگانیزمهای جسمانی زن با شرایط جدید و آبستنی خودشان را منطبق می سازند، سیستم روحی نیز خودش را با آن تطبیق می دهد. زیرا مادر در چنان شرایطی آبستنی خویش را به خوبی درک کرده و با اعتماد به نفس و علایق زیادی سعی می نماید. که زایمان خودش را با موفقیت به پایان برساند.
در سه ماهه نهایی، حالت خونسردی و توام با کنجکاوی و تا حدودی بیم و هراس او را در بر می گیرد.
پس از زایمان، مادر احساس خستگی می نماید و از اینکه بار گران دیگری بر دوشش نهاده شده و حضانت از فرزند و نگهداری و تغذیه او بر عهده اش است خودش را تنها احساس می نماید و در چنین شرایطی نیازمند تسلی و مساعدت شوهر و دیگران است.
مطالبی که فوقاً به آنها اشاره گردید از حالات و رفتار مادران در دوران آبستنی و بعد از آن است که از نظر روانشناسی امری بسیار طبیعی میباشند. در چنین ایامی نهایت دقت و محبت از جانب شوهر و اطرافیان نسبت به زن حامله و یا زائو امری اجتناب ناپذیر می باشد.
سارا یا صرع
در اثر تحقیقات و درمانهای موفق امروزی، علم پزشکی ثابت کرده است که حتی زنان مبتلا به بیماریهای روانی موسوم به «سارا» یا «صرع» نیز میتوانند حامله بشوند. اما با این اوصاف نگرانی خاصی برای پزشکان مطرح است. اینکه احتمال زیادی وجود دارد که داروهای مورد تجویز برای زنان مبتلا به بیماری سارا عوارض جانبی بر جنین گذاشته و نامتعادلی هایی را پدید آورد. اگر داروهای مصرفی در زنان مبتلا به بیماری سارا تأثیرات سوئی بگذارد و در سه ماههٔ نخست دردهای زیاد و یا سنگینی متناوب را برایش عارض گرداند، لاجرم باید جنین سقط شود.
ناراحتیها و نوبتهای بروز بیماری سارا یا صرع خود به زایمان زودرس منجر می شود. از اینرو باید حاملگی را نه یک حادثه طبیعی که رقم خوردن سرنوشت وجود پدیده ای جاندار تلقی کرد و ازاینرو بذل توجه و عنایت به برنامه های مورد لزوم و معقول پزشکی می تواند ضامن بقا و سلامتی زن باردار و جنین شود.