با مهم ترین اسرار زندگی زناشویی آشنا شویم

اسرار زناشویی

برای این که تعادل زناشویی برقرار گردد باید آنچه از مردی کم است زن تامین نماید یا بالعکس. به عنوان مثال مردی که 85درصد مرد است می تواند با زنی که 85درصد زن است بهتر توافق نماید چون 15درصد کسری همدیگر را جبران می نمایند. وجود انسان دارای انواع و اقسام عوالم و رمز های درونی است که به سختی و اشکال قابل حل و تجزیه است بین این اسرار طبیعت از همه مهم تر موضوع غریزه ی جنسی و مسائل مربوط به امور آمیزشی و زناشویی می باشد و تعادل زندگی و دوام و بقاء زن و شوهر بیشتر روی این اصل قرار گرفته است، ما می خواهیم در این باره بیشتر  شما را آشنا کنیم و بفهمانیم که در درجه ی اول عامل عمده و مهم در امر زناشویی تندرستی روان و جسم است.

«اساس و پایه بقاء نسل و ملت و شالوده اجتماع را راز زناشویی تشکیل می دهد.» زن و مرد محتاج همدیگر هستند و از حیث ساختمان و اعضا و طبیعت طوری به وجود آمده اند که وصلت و آمیزش لازم و ملزوم بوده و به همدیگر احتیاج مبرم دارند. برای زناشویی مقررات کشوری و تشریفات مذهبی گوناگون وجود دارد و از نظر نظم اجتماع خواسته اند زن و مرد را با قید و شرایط خاصی به هم پیوند دهند. ولی تمام این قوانین و تشریفات نمی تواند بین دو جنس متضاد هماهنگی کامل به وجود آورد مگر این که واقعا هر دو طرف با یک احساسات باطنی و صمیمانه به هم تمایل داشته باشند یعنی ساده تر بگوییم همدیگر را بخواهند و با جان و دل به هم مخلوط شوند.

فرض نمایید دو ماشین موازی هم روی خط آهن مسافتی را به سرعت ده کیلومتر بر ساعت طی می نمایند و دستور می رسد هر دو ماشین در یک فاصله و نقطه ی معین بایستند. در این صورت هر دو راننده موظف هستند به تدریج از سرعت کاسته و با یک میزان معین بدون این که یک قدم جلو یا یک قدم از همدیگر عقب تر باشند و در آن نقطه ی بخصوصی توقف نمایند حال مسافرینی که در مقابل پنجره دیگر ماشین است می توانند با هم با کمال خوبی صحبت نمایند.  به طوری که تصور می رود هر دو در یک ماشین هستند تعادل کاملا بین آنها برقرار است اما اگر از طرف دو راننده مختصر غفلت و تسامح شود و یکی از ماشین ها جلو تر و یا عقب تر باشند تعادل این دو مسافر به هم می خورد و نمی توانند ابدا روبروی هم باشند و با هم صحبت کنند.

یک مثال دیگر: اگر دو اسب را به یک درشکه ببندند و هرگاه قوا و قدرت عمل اسب با هم مساوی نباشد تعادل درشگه از حیث سرعت و توقف و کشش به کلی به هم می خورد به همین علت است که بعضی از دانشمندان زن و شوهر را شبیه اسب های درشگه نموده اند و می گویند اگر بین زوج و زوجه هم آهنگی کامل نباشد تعادل ازدواج متلاشی می شود. یک عنصر و عامل مهم سوم هم در ازدواج وجود دارد که آن عشق و محبت است پس باید بگوییم:

زن و مرد و عشق

بنابراین تنها وجود مرد و زن برای تشکیل جفت کافی نیست بلکه یک رابطه درونی و عامل عشقی و محبت لازم است. بسیاری از زنان و مردان برای این که تنها نباشند یا برای این که اولاد داشته باشند و یا به علل دیگر با هم ازدواج نموده اند و اغلب هر دو طرف فاقد عوامل اصلی و اختلاط معنوی می باشند.گرچه تشکیل جفت و زناشویی را نمی توان شبیه ترکیب مواد شیمیایی و اختلاط عناصر مواد مختلف دانست اما در ازدواج با اختلاط و ذوب دو روان سر و کار داریم. که به مراتب مهم تر و مشکل تر از ترکیب مواد شیمیایی است. در مورد زناشویی ما با یکی از اسرار مهم طبیعت روبه رو می شویم که از غامض ترین مسائل اجتماعی به شمار می رود.

دو جنس متضاد با اراده ی شخصی یا احساسات و یا علل دیگر به هم نزدیک و مخلوط می گردند. گرچه موضوع عشق و محبت جزو شرایط اولیه است اما علاوه بر آن توافق نظر و اخلاق طرفین در ردیف چهارمین عوامل مهم زناشویی قرار دارد پس به تنهایی عشق پایه ی ازدواج را محکم نمی کند چنانکه خیلی از زنان و شوهران هستند که با وجود محبت و عشقی که به هم دارند در زناشویی خوشبخت نیستند به علاوه عشق ممکن است پایدار نباشد و پس از چندی طرفین نسبت به هم سرد شوند، در صورتی که اگر حسن تفاهم و هم آهنگی از حیث اخلاق و فکر باشد تمام عمر می توانند با هم زندگی نمایند.

افسانه ها و روایات و اشکال قدیم و تاریخی زیاد وجود دارد که شخص را به صورت زن و مرد نشان می دهد یعنی انسان کامل آن است که ذوجتین بوده و دارای هر دو جنس باشد. به طور کلی در ترازوی جنسی زن و مرد باید کاملا هم وزن باشند و احساسات تمایل جنسی هم عیار و هم طراز باشد، مثلا یک مرد هشتاد و پنج درصد بهتر می تواند با یک زن هشتاد و پنج درصد توافق نماید چون مرد پانزده درصد کسری جنسیت خود را از پانزده درصد جنسیت مردانه زن تامین می کند و یا بالعکس. پس اگر زن و شوهر بخواهند خوشبخت و سعادتمند شوند باید نقص همدیگر را جبران کنند یعنی مکمل یکدیگر گردند.

با این ترتیب اختلاط اصلی بشر تامین شده می توان گفت آدم و حوا در بهشت زمین به همدیگر رسیده اند. موضوع مهم علمی آن است که این ارقام تشریحی که در فوق ذکر شد فقط رقم و نشانه های ظاهری و جسمی نیست بلکه از نظر روان و ترشحات غدد داخلی نیز چنین است و در آن ها هم تغییرات جنسی وجود دارد پس در واقع زن و مرد از حیث جسم و روان با هم مخلوط شده و مکمل همدیگر می گردند، ولی متاسفانه از نظر رابطه ی عشقی خیلی کوتاه است.