#


با امراض مقاربتی بیشتر آشنا شویم

14 مارس 2018 بدون نظر 1519 بازدید

با امراض مقاربتی بیشتر آشنا شویم

مکافات امراض مراقبتی در روابط زناشویی

آیا ضرورت دارد در این کتاب که برای استحکام روابط خانوادگی همسران جوان تدوین شده از امراض مقاربتی سخن بمیان آوریم و چیزی بنویسیم؟ متأسفانه لازم است. هنوز روابط جنسی خارج از زناشوئی ، روابط جنسی پیش از موعد، برخوردهای پنهانی و اتفاقی قبل از نکاح وجود دارد، یعنی خطرات ناخوشی باقی است.

امراض مقاربتی، ناخونی افراد بی بند و بار و لجام گسیختگان است. این امراض، کسانی را شکست میدهند که شیوه روابط جنسی را مراعات نمی کنند و با کسانی که نمی شناسند برای دریافت لنت جسمی بدون هیچ گونه نزدیکی روحی روابط جنسی برقرار می سازد.

لئونید وقتی در مأموریت بود با دختر زیبایی به طور پنهانی ازدواج کرد و آن دختر خود را دانشجوی دانشکده زبانهای خارجی معرفی میکرد. آنها فور أزبان مشترك خویش را دریافتند و تمام مواقع بیکاری و عصر را با هم میگذرانیدند، به سینما و رستوران میرفتند و بدون روابط جنسی هم نمی کنداندند.

«پ» بمحض مراجعت به خانه در همان شب اول با زن اولش آمیزش نمود حتى بفکرش هم خطور نکرد که آشنای نویافته او ممکن است مريض بوده باشد زیرا هنگام روابط جنسی باوی پرده بکارت او را برداشته بود. یعنی تا آموقع آن دختر روابط جنسی باکسی برقرار نکرده بود. و این اولین بار بود، بنابراین مسلما او سالم بوده است . از این جهت «پ» توانست حتی فرض کنید که دختر ممکن است مریض باشد. زیرا امراض مقاربتی در کسانی پیدا میشود که عمل جنسی انجام داده باشند.

اما همه چیز بر عکس تصور او شد. پس از ۳ هفته «پ» در نزدیکی توك آلت تناسلی خود زخم بدون دردی مشاهد کرد که ابدا مزاحم او نبودپزخم را با پماد «استرپسیدین» چرب کرد و بزودی زخم برطرف شد. اما پس از دو ماه

در بدن «پ» موش های ظاهر کردہد، او به پزشک مراجعه کرد و خون او را تجربه کردند. توضیح پزشك پون پنکی بر مغز او فرود آمد. سیفلیس؛ چرا چملود، از کجا و آخرها تنها دختری که او باری آموزش داشته تا آن موقع ازدواج نکرده بود، آیا ممکن نیست از زنش گرفته باشد به شهری که «پ» برای مأموریت رفته بود، تلگرافی مخابره شد. بعد از دو روز جواب رسيد. دختر نیز مرد سیفلیس، داشته است.

در این جا هیچ چیز غیر معمولی وجود ندارد. ابتلابه «سیفلیس» ممکن است با ارضای ناقص جنسی نیز صورت گیرد بطوریکه این دختر قبل از برخورد با «پ» عمل میکرده است. او از وسیله های گوناگونی برای ارضای خود استفاده میکرده منتها نهایت دقت را به خرج میداده بکارتش از بین نرود. استفاده از یکی از این وسیله ها او را مبتلا کرده بود که او سپس «ب» را مبتلا کرده و«ب» بنوبه خود زن اولش را بیمار ساخت .

بدین ترتیب این آدم بارفتار و عمل نا شایست و دور از عقل خود، به خود و به نزدیکترین کس خودضربه جدی روحی وارد آورده است. اما اگر این موضوع برای دختر درسی برای تمام زندگیش باشد، برای لئوئید. «پ» بصورت تهدید سعادت خانوادگی گردید. واعتمادی که میان زن و شوهر برای هماهنگی زناشوئی لازم بود از بین رفت.

شکی نیست که علت گسترش امراض مقاربتی روابط غير مشروع است در چنین روابطی مردم بمنظور درك احساس تند و جدید به فساد اخلاق قدم میگذارند. روابط جنسی اتفاقی معمولا همیشه همراه با میخوارگی است. بنابراین همیشه مبارزه با میخوارگی همراه با مبارزه با امراض مقاربتی نیز هست.

سخت ترین ناخوشی از انواع امراض مقاربتی سیفیلیس» است. در نوشتههای چینی پیش از ۲۶۳۷ سال قبل يك نوع مرض توصیف شده که خیلی شبیه به علائم ناخوشی سیفیلیس است. نویسندگان روم باستان ویونان باستان نیز شکستگی استخوان و جراحت پوستی را رصف کرده اند که تغییرات به هنگام ابتلادسیفیلیس،را بیاد می آورد. با وجود این توجه جدی پزشکان و مردم برای او نین بار به این مرض تنها در سال ۱۴۹۵ معطوف گردید، یعنی هنگامیکه اپیدمی واقعی سیفیلیس، در میان لشگریان فرانسوی که دناپل، را محاصره کرده بودند، شیوع یافته بود. ترس ازاین ناخوشی بدین وسیله توجیه میشد که هنگام ابتلا به این مرض تقریبا تمام اعضای بدن متلاشی میشود. در سالهای بعد سیفیلیس، در تمام کشورهای جهان گسترش یافت . ولی مردم مدنی نمیدانستند که علاوه بر دسیفیلیس، انواع دیگر امراض مقاربتی نیز وجود دارد که هیچ شباهتی به آن ندارد. و هر زخم با جوشی را علائم سیفیلیس، میدانستند.

خیلی بعد آشکار گردید که «سوزاك» و«شانكر» خفیف امراض مقاربتی «لمفوگرانولوماتوز» تهیگاه هستند که هیچ ارتباطی به سیفیلیس نداشته و خودمرض جداگانه ای هستند. در اتحادشوروی «لمفوگرانوله ماتوز» تهیگاه ریشه کن شده و به «شانكر» خفیف هم خیلی کم برخورد میشود «مادسیفیلیس» و«سوزاك» هنوز هم وجود دارند.

میکرب سیفیلیس که بشکل مارپیچ است دتره پونم، سفید نامیده میشود. این میکرب در سال ۱۹۰۵ بوسیله دو نفر دانشمند آلمانی به نام های «شا اودین» و «هوفمان» در زخم شخص متبلا به سیفیلیس کشف گردید.

هنگام تماس شخص سالم باشخص مريض فتره پونم ها از لای خراش های سطحی و کوچک باغدد مخاطی که به چشم دیده نمیشوند، وارد بدن شخص سالم میشوند و فورا شروع به تکثیر می کنند. در اکثر موارد سیفیلیس، بوسیله تماس کامل سرایت میکند ولی ممکن است از سیگاری که شخص مبتلا کشیده و یا از راه برسه ویا از قاشق بیمار نیز سرایت کند.

پروفسور «م. آ. روزتول» مورد سرایت این بیماری را از تیغ صورت تراشی که متعلق به شخص متبلا به سیفیلیس بوده شرح داده است . بهرحال باید خاطر نشان ساخت که سرایت خارج از امور جنسی بطور کلی خیلی کم اتفاق می افتد، خصوصا امروزه با آموزش عمومی و مراعات بهداشت نادر است.

اولین علائم ناخوشی معمولا بعد از سه هفته پس از جایگیری «تره پونم»های سفید در بدن ظاهر میشود، در این مدت تعیین این شخص مریض است یا نه، غیرممکن است. این دوره ناخوشی را دوره دکمونه بیماری گویند. یعنی میکروب ها تکثیر یافته و تقویت میشوند تا آماده حمله به بدن گردند. سپس در محل جایگیری «تره پونم» ها زخم هائی ایجاد میشود. این جوش ها بدون درد و دایره ای شکل و دارای سطح صافی هستند که مایع شفاف و روشنی از آن بیرون میاید، به زخم سفت وشبيه غضروف است و شخص در این موقع هیچ گونه احساس ناراحتی نمیکند بدین لحاظ خیلی ها به پزشک مراجعه نمی کنند و خود به معالجة آن اقدام می کنند. درزن این زخم معمولا در قسمت داخلی آلت تناسلی ایجاد میشود . بنابراین زن ها حتی از وجود آن نیز بیخبر می مانند.

در مایعی که از زخم ها ترشح میشود، مقدار زیادی نره بو نم، وجود دارد، بنابراین چنین شخصی برای اطرافیانش خیلی خطرناك است . کافی است که چنین آدمی با کسی نزدیکی کند، تقریبا حتمی است آن شخص را بمرض «سیفیلیس» مبتلا می سازد.

پس از ظهور زخم که دشانكر، قوی (شدید) نام دارد غدد لنفاوی، نزديك به آن ورم میکند، در این دوره می توان دقيقة تعیین کرد که شخص مریض است یا نه. در ترشحات دشانکر، شدید «اسپیریل» قرار دارد . در آزمایش مخصوص خون (واکنش واسرمان) این تشخیص تأئید میگردد.

در این دوره نباید معالجه راقطع کرد تأثیر آن در این دوره از ناخوشی بی اندازه زیاد است . اگر معالجه ادامه نیابد مریض پس از ۴۵ روز بعدازظهور«شانکر» قوی (شدید) به دور بعدی داخل میشود. در تن شخص لکه های سرخ و سفید ظاهر میشود. این زخم ها نیز مانند جوش ها بدون درد هستند و مریض را ناراحت نمی کنند. بویژه که پس از ۲تا۳ هفته بدون اثری از بین میروند ولی ناخوشی پیشرفت میکند وبدن هر چه بیشتر مورد تهدید قرار می گیرد. گاهگاه جوشها ظاهر شده و دوباره از بین میروند و تقریبا در تمام غدد لنفاوی، گسترش می یابند. موهای سر ریخته و در باره می رویند و دمل هائی در تن شخص در می آید و آنژین، مزمن و غیره ظاهر میگردد. اگر در این مرحله سیفیلیس» معالجه نشود دوره سوم شروع میشود. در این مرحله اعضای مختلف مغز و نخاع، جگر، قلب و استخوان بندی مختل میشوند.

معالجه رسفیلیس، حتی در دوره سوم نیز امکان دارد. ولی در نتیجه فساد بافت ها پس از بهبودی جای زخم باقی میماند اعمال طبیعی اعضای بدن به درستی انجام نمی گیرد. هنگام صدمه اعضای مهم زیست انسان (مغز وجگر) معالجه در مرحله سوم ممکن است نتیجه ندهد و شخص بمیرد

افسوس بر پدر و مادری که ناخوشی «سیفیلیس» را به کودك نوزاد انتقال دهند. اگر مریض باردار معالجه نشود كودك نيز مریض شده اغلب با نفص اعضای مختلف بدن بدنیا خواهد آمد.

هورمون جنسی

هورمون جنسی

بهمین جهت است که در شوروی خون هرزنی در دوره بارداری دو بار مورد تجریه قرار می گیرد تا معلوم گردد مریض است یا نه. اگر ناخوشی کشف شود فورا معالجه آغاز میشود تا مادر و بچه را از بیماری نجات دهند.

معالجه شخصی در مورد «سیفیلیس، بهیچوجه عملی نیست و متأسفانه برخی از افراد مبتلا به «سیفیلیس»خود اقدام به معالجه می کنند یا بدون نظر پزشك معالجه را قطع می کنند. چنین کسانی باید بخاطر داشته باشند که ناخوشی آنها بدون تردید پیشرفت کرده و آنها راعلیل خواهد نمود و برای اطرافیانشان وسیله سرایت خواهدشد.

در شوروی برای کسانی که از ناخوشی خود اطلاع دارند ولی اقدام به روابط جنسی باکسی کنند، مجازات قانونی پیش بینی کرده اند.

معالجه فوری «سیفیلیس» بنوبه خود موجب باز گشت سلامتی شده و پزشکان بزودی اجازه برقراری روابط جنسی را میدهند نباید مریض از اینکه دوستان و آشنایانش از ناخوشی دی اطلاع حاصل می کنند ناراحت شود و تصور کند اگر دستور پزشك را رعایت کند این مطلب فاش خواهد شد. زیرا آئونه برای مریض مهم است اینست که بطور منظم وجدی به معالجه خود اقدام کند.

بطور کلی ناخوشی مقاربتی که گسترش بیشتری دارد ، سوزاك است. این ناخوشی را نیز از زمان های قدیم می شناخته اند. مطالب مربوط به این مرض رائیز در نوشته های پدر طب یعنی بقراط، وفلاسفه ای چون «سنکا» و «افلاطون» می توان یافت. ولی عامل سوزاك فقط در سال ۱۸۷۹ یعنی يك ربع قرن پیش از عامل سیفیلیس، بوسیله آ. تیسرا کشف گردید.

سوزاك ، هنگام افتادن د کونوکوك ، ( میکرب سوزاك ) در غدد مخاطی اعضای تناسلی با سایر غدد مخاطی بروز میکند. میکروب های این ناخوشی بصورت ردیف های گسترده و دایره ای شکل اند «گوتوكوك» ها معمولا در چرك ولنف وخون بیمار یافت میشوند. تقریبا پس از ۳ تا ۴ روز بعد از افتادن چرك که دارای میکروب د سوزاك ، است، در اعضای تناسلی مرد اولین علائم ناخوشی، سوزش به هنگام ادرار پدیدار میگردد. رفته رفته درد شدیدتر شده و از کانال ادرار ترشحی ظاهر میشود که در لباس زیر باقی میماند و بوسیله ردسفید رنگی مشخص میگردد. مردها معمولا فورا به پزشک مراجعه می کنند زیرا علائم آشکار ناخوشی وجود دارد و می اندازه احساس ناراحتی میکنند.

کمتر اتفاق میافتد که بیماران مبتلا به د سیفلیس ، شخصا دست به معالجه خود بزنند ولی اغلب مبتلایان به «سوزاك» شخصا به درمان بیماری خود میپردازند. رویهمرفته نظریه ای که خیلی گسترش دارد، اینست که د سوزاك ، مانند زکام است بمحض شروع معالجه فور سلامتی باز میگردد. این عقیده نادرست است. در واقع پدیده های شدید را خیلی آسان می توان از بین برد. درد از بین میرود و ترشحات چرکی ناپدید می گردد. ولی «گونوکوك» ها معمولا از بین نمیروند و هنگامی که تأثیر دارو قطع شود دوباره به مبارزه خرابکارانه خود ادامه میدهند. میکروب های این ناخوشی می توانند قسمت های درونی اعضای تناسلی را مختل و فاسد سازند. تورم عدد دودی » و ضمائم بیضه ها و کیسه های تخمی عوارض نامطلوب زیادی بجای میگذارد که مستلزم معالجه طولانی و منظم است.

در زنان برخلاف مردان تورم قسمت های خارجی و داخلی اعضای تناسلی در موقع ابتلا به «سوزاك ، ممکن است مشهود نباشد، زیراشکل حاد بیماری که در «سوزاك ، مردان مشخص است در زنان خیلی نادر است. قبل از هر چیز د سوزاك ، با سستی و یا درد زیاد، با ترشحات دملها میگذرد. از ۶۰تا ۹۰% زنان مبتلا به د سوزاك ، خود را سالم تصور می کنند .

«سوزاك» در زنان ممکن است با تورم اعضای تناسلی داخلی از قبيل رحم، مجرای « فلوبیوس»، تخمدانها وخیم تر شود که سبب نازائی زن میگردد. هنگام ورود «گونوکوك» به دستگاه گردش خون ممکن است اختلال مفاصل، قلب ، سیستم اعصاب را بوجود آورد. بنابراین سوزاك، ناخوشی خالی از رنج نیست، چنانکه بسیاری از مردم تصور می کنند. این مرض مستلزم معالجه دقیق و اجرای دقیق تمام دستورات پزشك است.

جریان کلینیکی «سوزاك» اخيرا كاملا تغییر یافته است. امروزه نه تنها در زنان بلکه در مردان نیز اشکال پنهانی دست ناخوشی ظاهر میشود. اغلب ناخوشی های نورمی که مربوط به تاخوشی غیر «سوزاك» است بعداز تحقیق دقیق، د سوزاك ، را نشان میدهند. اغلب در يك زمان سرایت « سیفلیس» و «سوزاك» يك جا بوجود می آید. در چنین وضعی علائم یکی می تواند علائم دیگری را بپوشاند. بنابراین هنگامی که به معالجه د سوزاك ، اقدام میشود بیمار را آزمایش می کنند تا مبادا به سیفلیس ، لیز مبتلا بوده باشد.

تورم اعضای ادرار در مردان می تواند در نتیجه برخورد میکروب های مختلف از قبیل «اسپرپتوكوك»، و میکروب های د دیفتری، و ویروس «گریپ ، به کانال دفع ادرار بوجود آید. اغلب تورم، هنگام برخورد میکروب ها به کانال دفع ادرار شروع میشود و در اعضای جنسی زنهایی که بهداشت را مراعات نمی کنند، وجود دارد. بهمین جهت است که روابط جنسی اتفاقی خصوصا هنگام مستی تقریبا همیشه سبب تورم دستگاه ادرار میگردد.

دقیقا باید گفت که آنچه در هر موردی سبب تورم میگردد بدون تحقیق میکروسکپی غیر ممکن است. معالجه طبق شمای( طرح) مخصوصی انجام می گیرد که اگر معالجه انجام گیرد تورم غیرسوزاکی نیز میتواند همان اشکالات ناخوشی د سوزاك ، را تولید کند.

در میان زنها ناراحتیهائی نظیر «تریکومونیاز» هم وجود دارد و این مرض بوسیله «تریکوموناد» های ساده تولید میشود. مدت های مدیدی تصور می شود که سرایت این ناخوشی در نتیجه استحمام در استخر، دریاچه، وان کثیف و غیره بوجود می آید. ولی اخيرا ثابت شده که د تریکوموناد ، ها فقط به هنگام آمیزش جنسی سرایت می کنند.

«تریکومونیاز» کمتر اشکالات جدی تولید می کند ولی در زن ها سبب ناراحتیهائی میشود و در مردان نیز موجب تورم مجرای دفع ادرار میگردد. برای اینکه معالجه د تریکومونیاز ، مؤثر باشد لازم است زن و شوهر هر دو در يك زمان به معالجه اقدام کنند.

برخی تصور میکنند که در موقع انجام روابط غیرمشروع، با استفاده از قواعد پیشگیری مختلف ( شستشو با محلول ضد عفونی پس از آمیزش ) می توان از ابتلا به امراض مقاربتی جلوگیری کرد. ولی چنین امیدی بیهوده است. فقط با اجتناب از روابط اتفاقی می توان از امراض مقاربتی دوری نموده و سلامت و سعادت خانوادگی را ممکن ساخت.

برچسب ها
به اشتراک بگذارید


دیدگاه کاربران

دیدگاه‌ها بسته شده‌اند.