آیا راهی برای درمان ضعف قوای جنسی وجود دارد؟

ضعف قوه ی باء قابل درمان است

ضعف قوه ی باء به مواردی اطلاق می شود که شخص نتواند و یا به اشکال عمل جنسی را انجام دهد، انواع و اقسام ضعف قوه ی باء وجود دارد، پس این حالت مولود یک بیماری خاصی نیست که پزشک بتواند به آسانی و یک طریق اقدام به درمان کند لذا باید کوشید که علت اصلی را کشف و بر اساس آن معالجه نمود. ما سعی میکنیم در این باره عوامل مختلفی را که سبب بروز این حالت در مردان می شود شرح دهیم ما می توانیم مطالب را بدون پرده اظهار داریم ولی چون همه قسم خواننده دارد طوری مطالب ادا شود که نزاکت کلمات و لغات هم حفظ گردد. معمولا در مرد کاملا طبیعی، عامل مهم در امر آمیزش وجود دارد: .

١- رغبت و تمایل به عمل جنسی که یک غریزه طبیعی است و این حالت در مردان از سن بلوغ ظاهر میشود و او سعی میکند طرفی برای خود پیدا نماید و روانشناسان این هوس را لیبیدو Libido مینامند. تمایل جنسی علامت و نشانه احتیاج به این امر است که از سن بلوغ در نتیجه ترشح هورمون مردانه از ناحیه غده بیضه ها به وجود می آید. بیضه ها هم مانند غدد مترشحه داخلی دیگر تحت نظارت و ریاست غده کوچکی قرار گرفته اند که عبارت از هیپوفیز است و در کاسه سر زیر مغز قرار دارد.

در بزرگسالان هوس جنسی موقعی وجود دارد که به اندازه کافی ترشح از ناحیه بیضه به عمل آید ولی این به تنهایی کافی نیست عوامل دیگری هم در این امر شرکت دارند، مانند تعادل اعصاب و اعمال روانی – خوشگلی و رفتار طرف، عطر و موسیقی – محبت، عشق ، احساسات به این هوس کمک زیادی مینماید و در انسان بر خلاف سایر موجودات این عوامل تأثیر به به سزایی دارد.

۲ – اجرای عمل جنسی که مکمل دوره قبلی است یعنی مرد بتواند این عمل را انجام دهد. امروز میدانند مرکزی برای این امر وجود دارد که در مغز کنار غده هیپوفیز قرار گرفته همان محلی که تنظیم وظایف بدن نقش مهمی م دارد و هیپوتاموس Hypothamous  نامیده می شود. این مرکز از راه دید . لمس – مطالعه و غیره تحریک می شود ولی باز تکرار میکنیم که باید به اندازه کافی ترشح در بیضه وجود داشته باشد و سپس به وسیله مغز حرام و اعصاب سمپاتیک در عضو مردانه نعوظ حاصل میشود (در نتیجه گشاد شدن عروق دموی و جریان یافتن خون زیاد در ناحیه اعضاء آمیزش) أما تنها تحریک عضو برای امر زناشویی کافی نیست بلکه دوام و مدت آن هم شرط است و تمام آنها مربوط به سلسله اعصاب می باشد.

پس با شرح فوق می توان گفت دو نوع ضعف قوه باء اساسی وجود دارد:

-عدم تکافوی ترشحی، مث هیپوتالاموس به خوبی کار نمی کند برای اینکه ممکن است به اندازه کافی هورمون به آن نرسد.

-عدم قوه باء عصبی، به علت اختلال مراکز اعصاب دیگر.

ضعف قوه باء ترشحی

این نوع ضعف قوه باء که مربوط به ترشحات غدد داخلی است چندان زیاد نبوده و به آسانی تشخیص داده می شود و فقط لازم است مقدار هورمون ترشحه مردانه در عرض ۲۴ ساعت در پیشاب تعیین نمود که در علم کیمیایی به نام ۱۷ ستواستروئید Cero – Steroides نامگذاری شده است و معمولا در پیشاب مرد سالم به مقدار ۱۳ میلی گرم وجود دارد.

ضعف قوه باء ترشحی علل مختلف دیگر هم دارد :

بیماری های بیضه ها

انحطاط یک یا دو بیضه در حال اکتوپی (یعنی مانند موقع جنینی یک یا دو بیضه در شکم مانده به پایین و محل طبیعی نمی آیند) این بیماری در اطفال تا اندازهای زیاد است و باید قبل از سن بلوغ اقدام به درمان نمود و اگر درمان های معمولی مفید نباشد عمل جراحی باید کرد تا بیضه ها را پایین بیاورند و الا در بیضه ها ضعف و انحطاط حاصل شده دیگر نمی تواند وظائف خود را انجام دهد.

ورم بیضه دوطرفی – ورم بیضه التهاب و تورم حاد بیضه است ممکنست در تعقیب ورم غده نکنه (اوریون) پس از بلوغ پیش آمد. (ورم بیضه در نتیجه اوريون قبل از بلوغ ظاهر نمی شود، به همین جهت بهتر است اطفال را از بازی کردن با بیماری مبتلا به ورم غده نكفه مانع نشوند تا بلکه مبتلا به این بیماری ساده گردند که بعدا خطری آنها از این راه نباشد). علاوه بر ورم غده نكفه، سوزاک هم سبب ورم بیضه میشود که امروز به علت پیدایش پنی سیلین فوق العاده کم شده است.

اختلال از موقع ولادت

-ضایعات بیضه ها در نتیجه حوادث و یا خارج کردن آنها (در خواجه) بیماری غده هیپوفیز – بیضه ها بدون اشاره غده هیپوفیز نمی تواند وظیفه خود را انجام دهند و اگر عیب و علتی در این غده باشد مانند شکستگی استخوان سر، کیست آماس در مجاورت غده ممکن است سبب اختلال در ترشح تخمدان شوند (حتی بیضه ها کاملا سالم باشند).

-اختلالات غدد دیگر هم مانند عدم تکافوی ترشح تیروئید (مثلا میکس اودم) عدم تکافوی غدد فوق کلیه ها و غیره (مانند بیماری قند که سبب عدم قوه باء می شود.)

زیادی سن، این موضوع مورد بحث زیاد می باشد ولی پرواضح است پس از پنجاه سالگی و اغلب مردان فعالیت جنسی کمتر میشود و تعیین مقدار هورمون در این سنین کافی نیست چون اغلب اوقات میزان هورمون در پیشاب این اشخاص به حد کفایت وجود دارد پس در این صورت عوامل ترشحی مختل نشده بلکه در قسمت اعصاب مشکل به وجود آمده است.

ضعف قوه باء عصبی

ضعف قوه باء به علت اعصاب تا اندازه ای زیاد است و در واقع نود درصد اشخاصی که به مطلب رجوع می کنند از این دسته میباشند و در آزمایش پیشاب معلوم میشود که ترشحات غدد طبیعی است. این قبیل ضعف قوه باء ثابت نیست بلکه متناوبا بروز می کند و علل خاصی دارد و مثلا ممکن است مردی نسبت به گروهی از زنان متمایل بوده و نسبت به دسته دیگر هوسی نداشته باشد و موقع و مکان هم تأثیر به سزایی دارد. مثلا در مسافرت شاید به کلی شخص عوض شود و هوس بیشتری در وی ایجاد گردد.

در این امر عقده حقارت هم دخالت مهمی دارد که این فکر و خیال مانع از انجام امر زناشویی میشود و در تمام جریان آمیزش از اول تا آخر تولید اشکال مینماید.  دیگر خستگی مفرط جسمی و روانی یا مسمومیت از توتون یا الكل قوه باء را تضعیف می کند. از همه مهم تر علل روانی و دماغی است که برای بیمار مجهول بود. متخصصین پس از معاینه و سؤالات لازم می توانند کشف کنند و ما قسمتی از آنها را ذکر می کنیم.

هیجان

این یک حالت خاصی است که به سختی درمان می شود چون بعضی اشخاص از شدت هیجان و اضطراب یا ذوق زدگی موفق به اجراء أمر جنسی نمی شوند این حالت ممکن است به علت عدم لیاقت و غیره باشد و طرف مقابل هم در عدم موفقیت مقصر است. دیگر توهم و ترس مثلا از بیماری ها و غیره و یا اینکه قبلا از زنی بیمار شده است و یا اینکه فکر میکنند شاید استرضاء طرف حاصل نشود .

عدم رضایت

در خیلی اشخاص عدم رضایت از طرف سبب این امر می شود و شخص به علت بی وفایی زن یا برتری او نسبت به مرد و غیره دچار ضعف قوه باء عصبی میشود. عصبی میشود.  اغلب مردان این حالت را بیماری ندانسته بلکه امر طبیعی می دانند و یا این اشخاص خجول بوده و تصور میکنند مورد مسخره واقع می شوند به این جهت به پزشک هم ممکن است از خجالت مراجعه ننمایند در صورتی که اگر نزد متخصصین بروند با معاینه و آزمایش های لازم علت را کشف نموده و در رفع آن می کوشند و باید حتما مراجعه کننده به پزشک اطمینان کامل داشته باشد. معلوم است ضعف قوه باء ترشحی به وسیله تجویز هورمون ها اصلاح می شود اما باید دانست تنها درمان با هورمون کافی نیست بلکه باید تمام عوامل را در نظر گرفت. در ضعف قوه باء عصبی کار مشکل است در این موارد دارو فقط نقش ثانوی دارد و با کمال احتیاط باید استعمال شود چون علل در این اشخاص مختلف است برخی احتیاج به داروهای محرک و بعضی احتیاج به داروهای مسکن دارند و اگر خلاف آن عمل شود و یا طبق صلاحدید دوستان دارویی استعمال نمایند ممکن است به جای نفع ضرر برند و این حالت را تشدید کند.

شما نباید از کلمه ضعف قوه باء عصبی و دماغی بترسید و از مراجعه به روانشناسان وحشت نمایید و فکر کنید که اگر به آنها مراجعه کردید حتما مبتلا به بیماری روانی و یا جنون هستید بلکه باید با کمال رضایت خاطر و اطمینان با این متخصصین مشورت کنید و اغلب مشاهده میشود آنها عللی از زمان نزدیک یا دور (دانسته یا ندانسته) کشف مینمایند و حتی ممکن است این حالت مربوط به یک سوانح و اتفاقات دوره طفولیت و جوانی باشد که آثارش تاحال باقی مانده است بدون اینکه شما خود مسبوق باشید. به هر حال باید برای مصلحت شخص و خانواده و اطرافیان هر چه زودتر اقدام به درمان ضعف قوه باء بشود و امرزو با وسائلی که در دست داریم و با وجود متخصصین اعصاب و روانشناس درمان این حالت که در واقع بیماری نیست بسیار سهل و ساده است.

خستگی جنسی

در بسیاری از موارد خستگی جنسی و اختلالات جسمی در مردان درست مثل زنان در اثر عوامل روانشناختی و روحی می باشد. القائات اولیه کودکی، دلبستگی شدید به مادر، انواع و اقسام ترسها و اضطرابات جنسی، گرایشات و استعدادهای روان رنجوری، گرایشات پنهانی، هم جنس خواهی و بسیاری از و فاکتورهای روانشناختی دیگر، در کاستیهای جنسی مرد دخیل می باشد. برخی از کارشناسان دلیل عمده انزال پیش رس را ترس پنهان میدانند. عوامل فرهنگی و محیطی در این خصوص، نقش تعیین کننده ای دارند. هاولاک اليس در این زمینه می گوید: ناهنجاریهای جنسی عمدتا به واسطه عدم سازگاری و آداپته شدن کامل اجتماعی می باشد. الگوی جنسی مرد تابع چگونگی آموزش او در دوران کودکی می باشد. دیدگاه های مختلف یک مرد در مورد زنان و بطور کلی مذهب، اجتماع و غیره روی امیال و چگونگی غرایز جنسی او اثرات تعیین کننده ای به جای می گذارد. عدم محبت و یکنواخت شدن زندگی، مشکلات روانی عصبی، انتقاد و شکایت بیش از حد بین زن و شوهر، همه اینها باعث خستگی جنسی در مردان و زنان می شود. زنان می شود.

آیا ضعف ها و کاستی های جنسی، علاجی دارند؟

بله، کاملا. ابتدا باید ماهیت و دلیل این کاستیها و نقایص شناخته شده و سپس اقدام به رفع شان کرد. توجه به ساختارهای کلی جسمانی و مزاجی، تعدیل کمبودهای هورمونی، رفع کردن نقایص دستگاه تناسلی و رفع مشکلات احساسی، روحی و عاطفی و غیره در این راستا کاملا نتیجه بخش می باشد. مثالی در این رابطه مطلب را روشن تر می سازد. شوهرم وقتی که به خانه می آید به قدری خسته است که نمی خواهد حتی صحبت کنند. به بچه ها توجهی ندارد، هنگام ناهار یا شام روزنامه می خواند و بعد از شام هم جلوی تلویزیون دراز می کشد کفشهای خود را بیرون می آورد و به خواب می رود. واضح است که اینجا مشکلی وجود دارد ولی این مشکل ارتباطی با کمبود هورمون در مرد ندارد و به احتمال قوی ناشی از عدم توجه و دلسردی است.

ساده تر بگویم اینگونه مردان حوصله شان سر رفته است و شاید تقصیر از مغز غير مبتكر، کار خسته کننده و زنی که توجهشان را جلب نمیکند باشد. در عین حال برای از بین بردن این وضع زن و شوهر بایستی به کمک یکدیگر سعی نمایند به زندگی خود مفهوم جدیدی بدهند و قدری زیبایی و علاقه به آن بیفزایند. در اینگونه موارد گاهی احتیاج به مراجعه به روانشناس پیش می آید تا به ریشه و اصل بی توجهی و منفی بودن مرد پی برده شود. اغلب نگرانی به تنهایی کافی نیست که یک مرد سرزنده را به چنین وضعی درآورد. ممکن است از اینکه کارش را از دست دهد یا قرض داشته باشد و این روزها از مالیات های عقب افتاده نگران باشد. این نگرانی ها بایستی برطرف شود وگرنه احساس آرامش و رضایتی که برای زندگی زناشویی سالم و توأم با خوشبختی مورد نیاز است به دست نخواهد آمد.

همچنین روابط آمیزشی و زناشویی احتیاج به آهنگی بسیار پیچیده ای در سلسله اعصاب و وضع شیمیایی بدن دارد. مردی که از فشار کار و گرفتاری و نگرانی خرد شده است به هیچ وجه نمی تواند شوهر خوبی باشد. مهمترین عامل در راه رسیدن به رضایت کامل احساس مشترک در دو طرف و عدم انتقاد یا شکایت می باشد. در چنین محیطی تقریبا همیشه نوعی ارضاء کامل در زن اغلب به طور غیر منتظره به وجود می آید. در این محیط رضایت مشترک به میزان قابل ملاحظه ای به توانایی نشان دادن احساسات بستگی دارد. زن و مرد در اینمورد با یکدیگر تفاوت قابل ملاحظه ای دارند. محبت برای زن ضروری است به طوری که در بعضی از موارد حتی جانشین روابط زناشویی نیز می گردد. تا زمانی که زن به شوهرش محبت نشان می دهد آسایش زناشویی آنان پایدار است.