از اولین نگاهی که نوزاد به شما می اندازد، شما را مرکز جهان اطراف خود و عامل اصلی محبت و مراقبت می داند. به هر حال با بزرگتر شدن او و افزایش خودآگاهی و تجربیاتش در زندگی، شما را فردی جدای از خود می بیند و حیطه توجه اش به افرادی جز شما نیز جلب می شود. با اینکه نمی تواند برای خود دوست بگیرد، می توانید به او کمک کنید تا اولین دوست های خود را پیدا کند. کودک به زودی یاد می گیرد تا مهارت هایش را سازگار کرده و عادات اجتماعی شبیه به دخترها و پسرهای بزرگتر پیدا کند.
در این سن شما باید فرزندتان را تشویق کنید تا با دیگر کودکان برخورد داشته باشد. کودکان دیگر را به خانه تان دعوت کنید و به فرزندتان اسباب بازی هایی بدهید که درجمع دوستان با آن بازی کند. صبور باشید با اینکه اولین واکنش های کودک ممکن است خود محور باشد اما به مرور و با تشویق موفقیت هایش، کودک رفتار خودخواهانه خود را تصحیح خواهد کرد.
وقتی کودک مشارکت را می آموزد باید او را تشویق کنید که اسباب بازیهایش را به دیگران بدهد و به خواسته های آنان احترام بگذارد. ممکن است حالت هایی از رقابت را به نمایش بگذارد و در نتیجه سعی کند خواست خود را به دیگران تحمیل کند در این صورت باید درحالی که همچنان تلاش ها و موفقیت های کودک را تشویق می کنید از قوانینی کاملا عادلانه استفاده کنید. به هر حال در این مرحله از رشد تایید کودک از هر چیز دیگری مهمتر است.
در حالی که رشد رفتارهای اجتماعی در کودک ادامه پیدا می کند. او بیش از پیش از شما جدا و مستقل می شود و بیشتر به سوی دیگر کودکان تمایل پیدا می کند. روحیه کودک بخشنده تر می شود و کمتر در هنگام بازی با دیگران رفتارهای خودخواهانه از خود نشان می دهد و رابطه دوستی عمیق تری با بزرگترها و کودکان به وجود می آورد و هنگامی که احساس کند دیگران دچار مشکلی شده اند با آنها همدردی می کند. همیشه صداقت و راستگویی را در ارتباط با دیگران تشویق کنید.
فرزند شما تنها زمانی می تواند تفاوت بین درست یا نادرست را بیاموزد که به وضوح به آنها اشاره شده باشد. در سال اول زندگی کودک می توانید با حرکات و صداها به کودک نشان دهید که چرا اشیای تیز و داغ خطرناک هستند. اگر فرزندتان بداند که شما دوست دارید او کاری را انجام دهد با میل بیشتری آن کار را انجام خواهد داد. پس مسائل را برای او شرح داده و نظر او راجویا شوید.
برخی موقعیت ها جای هیچ بحث و گفتگویی ندارند برای مثال زمانی که امنیت کودک به خطر می افتد یا وقتی که افکار و احساسات و دیگران باید در نظر گرفته شوند و یا هنگامی که کودک سعی می کند حقیقت را به اشکال مختلف پنهان کند؛ درچنین مواردی باید کاملا جدی و قاطع با کودک برخورد کنید. او به تدریج و با بزرگتر شدن می آموزد که مسئولیت اقدامات انضباطی وی به عهده خودش می باشد.
گاهی رو راست بودن کودک با گستاخی و پر رویی اشتباه گرفته می شود اما اگر این حالت با تحمیل احساسات به دیگران همراه نباشد می تواند یک مقاومت ساده در مقابل سلطه گری دیگران باشد. این ویژگی با هدایت مناسب می تواند به یک خصوصیت مفید تبدیل شود.
یک کودک لوس یا نازپرورده ممکن است همیشه رفتاری خودمحور داشته باشد و این حالت ممکن است در نتیجه حفاظت بیش از حد او، تبعیض قائل شدن بین او و دیگران و یا انتظارات بسیار بالای والدین ایجاد شود. بهترین روش درمان این است که به او اجازه بدهید از دو و نیم یا سه سالگی به مهدکودک یا زمین بازی برود تا به حضور در جمع دیگر کودکان عادت کند.
از زمانی که کودک به سن سه سالگی می رسد روند شناسایی دیگران را آغاز می کند. او از این پس خودش و افرادی را که در اطرافش هستند بهتر خواهد شناخت.
باید برای شروع به دنبال نشانه هایی از خود آگاهی در کودک باشید. معمولا در این سن کودک گام هایی را برای فرمان دادن و کنترل خودش برمی دارد و نشان می دهد که می تواند خود را در موقعیت دیگران قرار دهد. شاید بارها شنیده باشید که کودک وقتی کاری را که مورد تایید شما نیست انجام می دهد شروع به سرزنش خود می کند. او نقش های بزرگتر هایی را که می شناسد و بخصوص نقش شما را بازی می کند و از جملات و عبارت هایی که شما به کار می برید استفاده می کند.
همه این ها بخشی از روند شناخت خود و رسیدن به راهی برای شناخت جهان است. اکنون زمان آن رسیده است که افراد بیشتری را به او معرفی کنید و به او یاد بدهید که به دیگران احترام بگذارد و با آنان رفتاری مودبانه داشته باشد. کسانی را که به دلایل مختلف به خانه می آیند به او معرفی کنید از جمله پیک ها، پستچی، و یا نظافتچی که برای شستن شیشه ها آمده است. او را با دوستان خودتان هم آشنا کنید و دیدار با مردم را به بخشی از زندگی از روزمره او مبدل نمایید.
کودکان خردسال طبیعتا خودخواه هستند و معمولا فقط زمانی که به آنها آموزش داده شده باشد به دیگران هم فکر می کنند. فرزند شما قبل از اینکه اهمیت فکر کردن به احساس دیگران را بیاموزد باید یاد بگیرد که دیگر کودکان نیز مانند او احساس می کنند. اگر به نظر می رسد که فرزند شما در یادگیری مشارکت با دیگران کند پیش می رود نباید نگران شوید. این مهارت بسیار سخت به دست می آید اما با صبوری شما این مهارت را با موفقیت به دست خواهد آورد.
دقیقا مانند دیگر درس هایی که کودک باید در طول زندگی بیاموزد توانایی دوستیابى او نیز ممکن است به آرامی رشد کند، به همین دلیل باید کودکان دیگر را به تدریج به او معرفی کنید. در ابتدا هر بار فقط یک دوستش را به خانه دعوت کنید تا با محیط خانه آشنا شود و در آنجا احساس امنیت کند. در دسترس کودک باشید تا هر زمان که نیاز به کمک یا حمایت شما داشت بتوانید به او کمک کنید. وی سپس دایره ای کوچک از دوستانش خواهد ساخت و در جایگاه خود بین آنان اعتماد به نفس خوبی از خود نشان خواهد داد.
این کار روشی خوب و ضروری برای یادگیری اصول پایه دوست یابی در زندگی آینده می باشد. خجالت یکی از ویژگی های شایع در کودکان است. رفتارهای شایع ناشی از خجالت کشیدن شامل عدم علاقه به تجربیات جدید، جمع های چند نفری، صحبت کردن با افراد ناشناس و مشکل در دوستیابی می باشد. نباید فکر کنید که خجالت کشیدن برای کودک کار اشتباهی است. بسیاری از بزرگسالان کاملا طبیعی هم خجالت می کشند.
بهترین راه برای رویارویی با چنین کودکانی این است که از آنها انتقاد نکرده و آنها را مجبور به تغییر دادن حالت خود نکنید و در عین حال فرزندتان را برای قرار گرفتن در موقعیت های سخت آماده کنید.
خجالتی بودن بیش از حد به این معنی نیست که کودک رشد کافی نکرده یا نیازمند مراقبت بیش از حد و نگرانی بیش از اندازه شماست. در اغلب موارد زمان و صبوری تنها چیزهایی است که برای رفع این مشکل مورد نیاز می باشند.
کودکان در سنین دو یا سه سالگی اغلب دچار حالات عصبانیت شدید می شوند. در حقیقت در چنین مواقعی کودک سعی می کند اضطراب خود را از ناتوانی در رسیدن به خواسته اش تخلیه کند.
این حالت کاملا طبیعی است زیرا فرزند شما نمی تواند قضاوت درستی از قدرت کنترل خواسته هایش داشته باشد و هنوز زبان او توانایی ابراز واضح احساساتش را ندارد. اما دانش او از دنیای اطرافش گسترش پیدا کرده است و به همین دلیل کمتر پیش می آید که خواسته او دقیقا مخالف با خواسته شما باشد.
عصبانیت ممکن است در اثر احساساتی مانند اضطراب، خشم، حسادت یا تنفر ایجاد شود. خشم اغلب در اثر ناتوانی در انجام خواسته بروز می کند. اضطراب معمولا ناشی از نداشتن قدرت و توانایی کافی یا همراهی با او در رسیدن به خواسته اش دیده می شود. معمولا مشاهده می کنید که کودک با چنین حالاتی خود را روی کف اتاق می اندازد و لگد می زند و فریاد می کشد.
بهترین کاری که شما می توانید انجام دهید این است که خونسردی خود را حفظ کنید، زیرا هرگونه توجهی به کودک در چنین مواقعی طول مدت این حالت را در او بیشتر خواهد کرد. اگر کودک در مکانی عمومی دچار این حالت شد بدون نگرانی و عصبانیت او را به جایی ببرید که کمتر در معرض توجه دیگران باشد.
در خانه کارآمد ترین روش برخورد با کودک این است که از اتاق خارج شوید. برایش توضیح بدهید که با اینکه هنوز دوستش دارید اما مجبور هستید اتاق را ترک کنید چون دارید عصبانی می شوید. هرگز او را در اتاق دیگری زندانی نکنید زیرا با این کار او دیگر امکان نزدیک شدن به شما و عذر خواهی کردن برای رفتارش را نخواهد داشت.
هفته دوم بارداری هفته اول بارداری با تمام هیجاناتش گذشت و الان قصد داریم هفته…
بارداری دوران بارداری عمدتا 9 ماه به طول می انجامد اما پزشکان برای بررسی دقیق…
در پر تو فعالیت چشمگیر غدد پستانی و تغذیه کامل مادر، کودکی که از شیر…
از جمله مراحل زایمان در بیمارستان از شما معاینه لگن به عمل می آید، تا…
زایمان شما نه ماه بارداری را پشت سرگذاشتید و حالا لحظه ای که منتظرش بودید…