بدون مقدمه باید گفت مشاهده کودکی که در سن قبل از رفتن بدبستان است و اعتصاب غذا کرده نادر نیست؛ ولی کدام اعتصاب؟ کودک از غذا خوردن خودداری می کند ولی در خوردن چیزهای مختلف در فاصله غذاها افراط و زیاده روی میکند؛ در نتیجه در پایان روز باندازه کافی کالری جذب می کند ولی کمبود پروتئین، کلسیم و ویتامین ممکن است برای او مساله جدی و خطرناکی باشد.
اگر این نوع اعتصاب جنبه «مزمن» به خود گرفته باشد باید سعی کرد علت آنداکشف و درک کرد و نسبت به رفع آن و پیدا کردن راه حل مناسب اقدام نمود.
معمولا، نخوردن غذا مساله رفتاری است که از محتوای غذا پا فراتر میگذارد و در واقع نوعی واکنش نسبت به رفتار والدین میباشد. کودکی که مجبور شده است شیشه شیر خود را تمام کند، و در ماههای اول تولدش بیش از اندازه به او غذا داده شده است، حالا واکنش نشان میدهد. این کار کودک کار بسیار ساده و پیش پا افتاده ای است زیرا در این سن و سال بطور طبیعی کمتر احساس گرسنگی میکند؛ میخواهد خویشتن خود را تائید کند؛ میخواهد مورد توجه قرار گیرد؛ متوجه میشود که نخوردن غذا موجب نگرانی والدین می شود؛ در نتیجه از این نگرانی استفاده می کند تا نظر و توجه دیگران، یعنی والدین را بخود جلب کند. در اینصورت:
آنچه نباید کرد:
– نباید کودک را مجبور کرد به اینکه تا تمام کردن غذایش از سر میز بلند نشود؛
– نباید به کودک وعده داد که بشرط تمام کردن غذایش دسر هم خواهد خورد؛
– نباید بقیه آخرین غذائی که خورده است دوباره در وعده بعدی به کودک داد؛
– نباید کودک را مجبور کرد که بخاطر پدر، مادر ، مادر بزرگ، عمه سی، عمودکتر… غذا بخورد؛
– نباید در باره ویتامین ها و غذاهائی که اگر انسان بخورد بزرگ می شود با سبب روئیدن مو با دندان در آوردن می شوند و غیرد «سخنرانی کرد»؛
– باید امتناع از غذا خوردن را با کمال آرامش خاطر قبول کرد؛
– باید طوری رفتار کرد که کودک شاهد هیچ نوع ملامت یا اضطراب – نه در صدا و نه در نگاه اطرافیان – نباشد؛
– باید بشقاب پر از غذا را بصورت عادی و معمولی از جلوی کو دل برداشت؛
– اگر کودک بخواهد چیزی در فاصله دو غذا بخورد، باید بشدت ولی با مهربانی مخالفت کرد و توضیح داد که موقع غذا خوردن بعدی نزدیک است؛ نباید گفت: اگر گرسنه ای بخاطر این است که چیزی نخورده ای؛
– باید از «سخنرانی» درباره غذاها، ویتامین ها، عادات و هوسهای غذائی، در موقع غذا خوردن خودداری کرد؛
– برای اینکه کودک عادات غذائی پسندیده ای کسب کند باید چند روز گرسنگی او را تحمل کرد؛
– در فاصله دو غذا، توجه اضافی را که از اطرافیان انتظار دارد باید نسبت به او نشان داد.
شیر و فرآورده های شیری در دوره رشد کودک از اهمیت فراوانی برخورداراند و در تشکیل استخوانها و دندانها نقش اول را ایفا می۔ کنند و استفاده از چیزهای دیگر بجای آنها بسیار مشکل است زیرا هیچ یک از غذاهای دیگر دارای همان خواص و کیفیات غذائی نمیباشند. بدون شک، اگر کودکی از خوردن شیر خودداری کند بزرگ می شود ولی استخوانها و دندانهایش از استحکام کمتری برخوردار خواهند بود.
آیا شیر خیلی گرم یا خیلی سرد، در یک لیوان خیلی بزرگ، با اصرار زیاد به کودک داده شده است؟ توصیه های زیر شاید برای شما مفید واقع شوند.
شیر را در لیوان کوچک، رنگارنگ… و همراه «نی» به کودک بدهید؛ بگذارید کودک ۳ ساله خودش شیر خودش را با استفاده از ظرف کوچکی در لیوان بریزد.
کودک قبل از هر چیزی یک موجود مقلد است! اگر پدر و مادر با بعضی غذاهاشیر بخورند رفتارشان سر مشق می شود، و همین امر خیلی مؤثرتر از «سخنرانی» و تشویق شفاهی میباشد؛ و اگر پدر و مادر بخواهند مواظب کالری و چربی های اشباع شده باشند می توانند شیر بدون چربی بخورند.
حتی اگر کودک از خوردن شیر خودداری کند، «خوراندن» آن ممکن و بسیار کار ساده ای است. مثلا در موقع صبحانه از غلاتی که در شیر پخته شده است استفاده کنید؛ در موقع شام از ماست یا یک پیاله شیر کاکائو بعنوان دسر استفاده کنید؛ در موقع ناهار، گوشت، مرغ یا ماهی را با سس سفید یا آش سبزی با مقداری پنیر تازه برای او تهیه کنید.
خوردن شیر بشرطی که طعم نداشته باشد آسان است.
برای این منظور از نوشابه های مخلوط با شیر و آب میوه، از نوشابه های توأم با ماست و آب میوه استفاده کنید؛ از اضافه کردن عسل، شکر یا شکلات در شیر خودداری کنید.
سبزی، اغلب بعنوان غذای «مسأله» انگیز بشمار میرود زیرا غذائی است که مادر بیشتر درباره آن اصرار میکند؛ مجبور کردن کودک به اینکه سبزیجات غذای خود را تمام کند ممکن است او را از هر چه سبزی است متنفر کند…
قبل از اینکه سبزیجات را از برنامه غذایی کودک حذف کنیم، به بینیم چرا آنرا دوست ندارد.
آیا خود پدر و مادرها سبزیجات را دوست دارند؟ آیا باندازه کافی سبزی میخورند؟ هرگز نباید اهمیت رفتار غذائی والدین و تأثیر آنرا در کودکان دست کم گرفت. سلیقه پدر خانواده در عادات غذایی کودکان انعکاس واثر مخصوصی دارد؛ اگر پدر از غذای بروکولی، هویج ومارچوبه خوشش نمی آید احتمال دارد که بچه ها نیز آنرا نخورند؛ ولی اگر این نوع غذاها را با اشتها و مبل کامل بخورد بچه ها نیز از او تقلید خواهند کرد.
نوع عرضه و ارائه سبزیجات هم در چگونگی مقبولیت آن نقش مهمی ایفا میکند؛ اگر سبزی بیش از اندازه پخته و رنگ و ترکیب خود را – و در نتیجه طعم خودرا – از دست داده باشد ممکن است بصورت گل قالی» در آید؛ ولی اگر باندازه کافی پخته و نرم، و در عین حال با طراوت و خوشرنگ باشد وبمقدار کم عرضه شود بهتر مورد قبول وانع میشود.
اگر کودک در دوره «پوره خوری» یا قبل از دو سالگی، چند نوع سبزی راچشیده باشد خوردن انواع مختلف سبزی را راحت تر قبول میکند.
آیا مادر بچه قبل از اینکه تسلیم شود فهرست تمام سبزهای موجودرا بررسی و امتحان کرده است؟ نباید فقط بعد از یکبار نخوردن سبزی، از کوشش و تلاش خود دست برداشت؛ پشتکار و پا فشاری یکی از رموز موفقیت در تشکیل عادات غذائی پسندیده بشمار می رود. اگر یکی از انواع سبزی که اغلب مورد بی اعتنائی کودک قرار گرفته است، همراه با گوشت مورد نظر ارائه شود ممکن است ناگهان مورد قبول قرار گیرد.
سبزیجات خام، اغلب در نظر کودکان از ارزش و اعتبار بیشتری برخوردارند؛ ویتامین و مواد معدنی آنها محفوظ مانده و بافت و سلولزکه در این مواد خام بیشتر است در فعالیت درست روده ها مؤثرند؛ بنابر این دلیلی وجود ندارد که سبزیجات را از غذای کودک حذف کرد. زیرا چه در موقع غذا و چه در تواصل غذا خورده می شوند.
بعنوان مثال می توان از هویج، کرفس، سالاد کلم با هویج رنده شده ، سالاد کاهو و اسفناج، برش فلفل سبز و خیار، گوجه فرنگی و گل کلم نام برد.
اگر بعد از تمام سعی و کوشش بازهم کودک از خوردن سبزیجات خام یا بخیه خودداری کرد باید برای او منبع ویتامین و مواد معدنی و سلولز دیگری تأمین کرد. طبیعت کارهای عجیب و غریبی می کند؛ در هر حال، میوه و آب میوه تقریبا دارای همان خواص غذائی سبزیجات میباشند. در وعده سبزی که کودک باید هر روز بخورد ممکن است بجای آن بطور موقت دو وعده میوه بخورد.
انواع میوه ها از لحاظ رنگ، طعم و همچنین از لحاظ ارزش غذائی باهم فرق دارند؛ انتخاب میوه های سرشار از ویتامین و مواد معدنی برای کودک بیشتر قابل استفاده می باشد. از آنجمله می توان از خربزه، توت فرنگی، پرتقال و دارابی، زردآلوی تازه یا خشک، هلو، آلو، هندوانه نام برد. آب میوه یخ زده (پرتقال، دارابی و انگور) بهترین منبع ویتامین C بشمار میروند. شربت زردآلو و آلو ویتامین A و آهن بیشتری تأمین میکنند. نوشابه هائی که دارای طعم میوه می باشند و از لحاظ ویتامین C غنی شده اند توصیه نمی شوند.
اگر موضوع مربوط به نخوردن مرتب یک غذا باشد توصیه های بندر بایدبدقت مطالعه و مراعات شود.
گوشت در برنامه غذایی کودک ماده ای نیست که حتما باید در آن گنجانده شود؛ بلکه می توان بجای آن از دیگر منابع فوق العاده پروتئین، از قبیل مرغ، ماهی، تخم مرغ و پنیر استفاده کرد. برعکس، هر بار غذائی را که جزئی از برنامه کودک است حذف کنند احتمال دارد قضیه بصورت یکنواخت در آید. در هر حال بجای ۳۰ گرم گوشت می توان از :
– ۳۰ گرم ماهی تازه یا کنسرو
– ۳۰گرم مرغ
– ۳۰گرم پنیر تازه
– ۱۸۰ گرم ماست
– ۴/۳ فنجان شیر
استفاده کرد.
کودکی که نه گوشت میخورد و نه دل و جگر و قلوه، باید از محصولات دریائی (ماهی، میگو، صدف)، لوبیا سفید، میوه های خشک، غلات کامل و سبزیجات استفاده بکند تا مقدار کافی آهن جذب کند؛ این عنصر غذائی اغلب در برنامه غذایی کودکان کمیاب است؛ در هر حال، آهن در انتقال اکسیژن به خون نقش مهمی ایفاء می کند.
نظم و انضباط در موقع غذا خوردن با نظم و انضباط در دیگر کارها فرقی ندارد و متضمن نفوذ و قدرت «ملایم و ثابت» والدین می باشد که مستلزم هیچ نوع سختگیری نبوده ولی در عین حال رعایت بعضی اصول را ایجاب می کند.
موقع غذا موقع استراحت و تبادل افکار است نه موقع بسازی؛ اگر کودک قبل از اینکه سر میز غذا بنشیند استراحت کرده باشد در موقع غذاخوردن کمتر «ادا» در می آورد؛ اگر صرف غذا بعلت بحث بزرگسالان در باره مطلب مخصوص خودشان طول بکشد کودک ممکن است از سر میز غذا بلند شود.
راه حل این مشکل بسیار ساده است: دیگر هرگز به کودکان قند ندهید.
مقدار قندی که در آب نبات، نوشابه های گازدار و سایر تنقلات و شیرینی جات وجوددارد فقط مقداری کالری خالی تأمین میکند که در کودک انرژی «موقتی» ایجاد می کند ولی بهیچوجه در رشد و حفظ سلامتی اش اثری ندارد. مصرف افراطی مواد قندی، کودک را از خوردن بهترین غذاها باز می دارد و بدندانهای او صدمه می زند. بزرگترین مسئول این امر والدین میباشند که ارزش عجیبی برای قند قائلند!
«بیا، حالا که پسر خوبی شدی، این آب نبات مال تو …»
«بیا کمی شکلات بخور تا خستگی ات رفع بشود…».
«نمی توانی هویج بخوری، پس با کمی شکر امتحانش کن….»
«دارابی بدون شکر تلخ است…. ».
«غذایت را تمام کن، کمی شکر اضافه کن…».
« آب پرتقال باکمی شکر خیلی خیلی بهتر است…».
« بچه من شیر را فقط با شکلات دوست دارد ….»
تمام این ملاحظات نشان می دهند که تا چه اندازه والدین قادرند امیدوارم که بطور ناخود آگاه باشد) طعم و مزه قند را در نظر کودکان خود مهم جلوه دهند.
باید وارد میدان عمل شد و در عادات غذای خانوادگی» تغییرات تازه ای ایجاد کرد؛ باید بکودک کمک کرد نه اینکه او را با قلع جیره آبنبات «تشویقی» اش تنبیه کرد.
راه حل های مناسب باید از خانواده شروع شود. بنابراین باید:
– جلوی وسوسه ها را گرفت و دیگر آب نبات نخرید؛
– کم کم دسرهای شیرین را تقلیل داد و بجای آن از میوداستفاده کرد؛
– از دادن ارزش «هیجانی» به قند از قبیل (جبران، تسکین، لذت، جشن…) خودداری کرد.
کودک خردسالی که یاد می گیرد طعم واقعی میوه، سبزی، شیر را بچشد برده و اسیر قند نخواهد شد. پیشگیری بهتر از معالجه است!
بعضی کودکان زیاد شیر می خورند و ممکن است با مشکلاتی مواجه شوند. شیر غذائی متری است ولی «کامل» نیست؛ همانطوری که ملاحظه کردیم از سن سه هفتگی می بایستی مقداری ویتامین D کمکی به غذا خوردن کودک اضافه شود تا تغذیه شیری او را کامل کند.
هر قدر کودک بزرگتر شود بهمان اندازه شیر به تنهائی کمتر می تواند عناصر غذائی اصلی مورد نیاز او را تأمین کند؛ زیرا شیر مخصوصا از الحافظ آهن و ویتامین C غذای ضعیفی بشمار میرود.
کودکی که مقدار زیادی شیر، یعنی خیلی بیش از اندازه مجاز روزانه ۲ و نیم فنجان) شیر می خورد دیگر گرسنه نمی شود؛ در نتیجه، در موقع غذا خوردن کاری جز «نو اله» کردن نمی تواند بکند، یعنی به اندازه کافی گوشت، سبزی، میوه و غلات نمی خورد و احتمال دارد به کم خونی مبتلا شود.
شیر در تغذیه متعادل نقش مهمی ایفا می کند، ولی برای اینکه این وظیفه بدرستی انجام شود باید نقش پیشقدم بودن خود را با همکاری و کمک غذاهای مهم دیگر ایفا کند.
این عادت ناپسند را می توان با رعایت موارد زیر اصلاح کرد:
– با تقلیل غذاهای نوالهای شیرین و جانشین کردن آنها با انواع آب میوه؛
– با دادن لیوان شیر در آخر غذا و نه در اول آن؛ باین ترتیب همه کارها کم کم روبراه خواهد شد.
١- کودکی که نسبت به شیر حساسیت دارد.
بسیاری از مادران تصور می کنند که کودکشان نسبت به شیر حساسیت دارد، در حالیکه مسأله چیز دیگری است و ۷۵% مادران در حدس خود اشتباه می کند. در واقع، فقط ۳/ ۰ تا ۷% کودکان شیرخوار حساسیت واقعی نسبت به شیر گاو از خود نشان می دهند.
کودکی که بعد از مکیدن پستان مادر استفراغ میکند نسبت به شیر حساسیت ندارد و شاید بعلت تند خوردن و مکیدن مداوم پستان مادر باشد که این حالت به او دست میدهد که بصورت یک یا دو آروغ ظاهر می شود. مدت عادی شیردادن از پستان مادر ۲۰ تا ۳۰ دقیقه است.
کودک چندماهه ای که مبتلا به التهاب معده و روده میباشد، ممکن است «موقت» شیر را خوب تحمل نکند ولی نباید گفت که نسبت به آن حساسیت دارد.
مادری که نوع شیر خوراکی را بدون نظر خواهی از پزشک معالج خود، هرهفته عوض میکند مسأله عدم تحمل کودک خود را نسبت به شیر حل نمیکند، بلکه برعکس به دستگاه گوارشی او صدمه میزند.
کودکی که واقعا نسبت به شیر حساسیت داشته باشد می تواند با استفاده از بعضی انواع شیر خشک، که بر پایه گوشت یا سویا تهیه شده اند، از قبیل سیمیلاک، ایزومیل و غیره از رشد عادی برخوردار باشد. پزشک خانوادگی یا متخصص بیماریهای کودکان تنها کسی است که قادر است حساسیت کودک را نسبت به شیر تشخیص بدهد و سپس استفاده از شیر مخصوص کودک را توصیه کند.
۲- کودکی که یبوست دارد.
تغذیه کامل ممکن است در معالجه یبوست مزمن نقش مهمی ایفاء کند.
بعضی غذاهائی که حاوی سلولز می باشند مانند: غلات مختلف، غلات سبوس نگرفته، میوه و سبزی خام، میوه خشک (آلو، انگور، خرما، انجیر) در تسهیل کار رودهای موثراند. کودکی که خیلی زیاد شیر میخورد ولی باندازه کافی میوه و سبزی نمیخورد ممکن است به یبوست مبتلا شود.
ورزش و حرکات بدنی و همچنین مصرف کافی مایعات (آب و آب میوه) در مبارزه علیه یبوست کمک می کنند. مصرف داروهای ملین روده ها را تنبل می کند و باید تا حد امکان از مصرف آنها خودداری کرد.
٣- کودکی که مبتلا به اسهال است.
اسهال همیشه و هنوزهم مسأله جدی بشمار می رود و در نوزادان شیر خوار خطرناک تر از کودکان در سن قبل از دبستان میباشد. در تمام موارد، بهتر است به پزشک خانوادگی یا متخصص بیماریهای کودکان مراجعه کرد و به مداوای کامل آن اقدام نمود. از کودکی که خیلی زیاد قند میخورد و خیلی حساس است ممکن است به اسهال مبتلا شود
۴- کودکی که سوء هاضمه دارد.
وقتی که کودک خردسالی (نوزاد تا ۲ سالگی) به سؤهاضمه مبتلا می شود بهتر است بلافاصله به پزشک خانواده یا متخصص بیماریهای کودکان مراجعه کرد.
بعد از این سن و سال، معالجه عادی سوء هاضمه شامل ناشتا بودن طولانی (نصف روز تا یکروز بعد از استفراغ میباشد؛ این ناشتا بودن به معده بیمار امکان میدهد تا کمی استراحت کند.
خوردن چند جرعه آب معمولی در هر نیمساعت یکبار تشنگی را فرو می نشاند. خوردن غذاهای سفت کم کم در روزهای بعد از سر گرفته می شود. در صورت امکان باید با غذاهای نیمه سفت از قبیل: غلات پخته و از صافی گذشته، نان سرخ کرده، تخم مرغ پخته، انواع کرم، موزرسیده، کمپوت سیب شروع کرد.
۵- کودکی که خیلی لاغر است.
همانطوریکه در فصل ۱۴ ملاحظه شد، کودک ۵/۱ تا ۶ ساله از رشد نامرتبی برخوردار میباشد؛ کودک در سن قبل از دبستان، بعلت سرعت و کندی متناوب رشد دارای اشتهای ثابتی نمیباشد. اشتهای چنین کودکی حساس است و ذخیره های چربی۔ خصوصا اگر کودک خیلی فعال و پر جنب وجوش باشد – کمتر تشکیل می شود. کودک ، ناگهان به سرعت شروع به رشد می کند و موفق نمی شود وزن خودرا، بمنظور متعادل کردن با قدش، زیاد کند.
در این صورت نباید بیش از اندازه مضطرب و نگران شد.
این وضعیت را می توان با کنترل فعالیت کودک و همچنین بارعایت محتوای غذائی اش بهبود بخشید. زیراکودک با کم کردن فعالیت خود و افزایش مقدار کالری در تغدیه اش، می تواند وزن خود را افزایش دهد.
کودک، تا سن ۶ سالگی، به مقداری معین خواب احتیاج دارد تا از لحاظ جسمی و عصبی عقب ماندگی های خود را جبران کند. اگر کودک الاغر» هرگز روزها استراحت نکند و شبها در موقع خواب والدین بخوابد، واضح است که انرژی زیادی مصرف می کند و نمی تواند چربی ذخیره کند. بدون اینکه خواب بعد از ظهر روزانه ای برای چنین کودکی تحمیل کنند، می توان در طول روز حداقل یک ساعت برای او در نظر گرفت تا در این یک ساعت از لحاظ جسمی استراحت کند (مانند خواندن قصه، نقاشی، رنگ آمیزی، گوش دادن به موسیقی). ممکن است ساعت خواب راجلو کشید تا به این ترتیب مدت خواب کودک رازیاد کرد. نباید فراموش کرد که کودک خسته بیش از کودکی که استراحت کرده است در خوردن غذا با مشکلاتی مواجه می باشد.
از طرف دیگر، چنین کودکی باید کالری بیشتری جذب کند. برای
این منظور بررسی مجدد غذا خوردن او دارای اهمیت خاصی می باشد.
– آیا کودک در موقع غذاخوردن چیزی می خورد؟
– آیا در فاصله غذاها «نو اله» میکند؟
– آیا زیاد یا کم غذا میخورد؟
– در طول روز چه میخورد؟
– آیا چندین نوع غذا دوست دارد؟
جواب درست بهر یک از این سئوالات امکان تنظیم برنامه غذائی مناسب و غنی کردن غذای او را فراهم می کند.
اگر کودک کم غذا میخورد، باید بخاطر داشت که منظم بودن ساعات غذا خوردن اشتهای بهتری در او ایجاد می کند و «نواله کردن در فاصله غذاها اشتهایش را کور» می کند.
اگر، برعکس، کودک خیلی زیاد غذا می خورد باید برنامه غذائی او را «غنی» کرد تا بمقدار کالری افزوده شود بدون آنکه مقدار غذا افزایش داده شود.
بعنوان مثال، برای صبحانه:
– غلات را بجای اینکه با آب بپزید با شیر بپزید؛
– بجای اینکه تخم مرغ پخته به او بدهید تخم مرغ نیمرو یا املت به او بدهید؛
– بجای اینکه نان سرخ کرده به او بدهید از انواع شیرینی استفاده کنید؛
– بجای شیر ۲% چرب شیر خالص به او بدهید. در موانع دیگر:
– بجای آبگوشت یا آب سبزی، آش سبزی یا سوب کرمدار به او بدهید؛
گوشت، مرغ یا ماهی را با سس سفید یا قهوه ای بپزید؛
– بجای اینکه سیب زمینی را بصورت ساده ، آب پز یا کباب شده به او بدهید با شیر و کره بپزید و بدهید؛
– سالادی را که به او میدهید با کرم ترشمزه و سرکه و غیره مخلوط کنید؛
– به غذاهای سبزی او (هویج، سیب زمینی …) کره اضافه کنید؛
نان، بیسکویت، دسری که با شیر باکرم درست شده است به او بدهید.
در فواصل غذاها، اگر هنوز هم گرسنه است:
– شیر، میوه و بستنی به او بدهید؛
بیسکویت های توأم با میوه خشک و گردو برای او تهیه کنید.
۶- کودکی که خیلی چاق است.
قبل از سن ۶ سالگی، کودک خیلی چاق خیلی کمتر از کودک خیلی لاغر دیده می شود؛ با این حال، پیدا کردن راه حل مناسب برای این مشکل قبل از اینکه خیلی دیر شده باشد، دارای اهمیت خاصی می باشد.
در کانادا، ۳۰% نوجوانان، ۲۰% افراد ۲۰ تا ۳۹ ساله، و ۶۳% افراد ۴۰ تا ۶۵ ساله مبتلا به چاقی می باشند.
وقتی که میدانیم چاقی در سن بزرگسالی احتمال بیماریهائی از نوع فشار خون، دیابت (مرض قند)، تصلب شرائین را بالا می برد، آینده بسیار تاریک جلوه می کند.
مراجعه سالانه به متخصص بیماریهای کودکان با پزشک خانواده امکان کنترل منحنی وزن کودک را فراهم میکند. اگر کودک خیلی چاق جلوه کند باید سعی کرد تا وزن خود را کم کند و «عادات زندگی» و عادات غذائی خودرا تغییر دهد.
در واقع، مطالعات زیادی نشان داده اند که کودک چاق بیش از کودکان دیگر غذا نمیخورد ولی خیلی کمتر از آنان فعال و پر جنب جوش میباشد.
کودک خیلی چاق باید در درجه اول بیشتر ورزش بکند و … کمتر به تلویزیون تماشا بکند!
شناخت «علت چاقی باندازه معالجه غذائی، بمعنی اخص کلمه، دارای اهمیت میباشد. کودکی که در غذاها بدنبال آرامش عاطفی است، در برابر محدودیت غذائی واکنش مناسبی از خود نشان نمیدهد در حالیکه کودکی که عادت دارد زیاد غذا بخورد برای اینکه در میان افراد پر خوری محاصره شده است بهتر واکنش نشان میدهد.
رژیم لاغری برای کودکی در این سن و سال ممکن است تقریبا نادیده گرفته شود بشرطی که مادرش کاملا در جریان امر بوده باشد؛ به این ترتیب که مقدار کالری، بعلت نیاز شدید کودک به عناصر غذائی فراوان، فقط باید بتدریج تقلیل یابد. برای این منظور کم شدن نیم کیلو تا یک کیلو وزن در هفته کافی است.
هرگز نباید غذاهای پایه از قبیل: شیر، گوشت، میوه، سبزی و غلات از برنامه غذائی حذف شوند؛ برعکس، مصرف یک غذا بجای دیگری که دارای همان خواص غذائی ولی مقدار کمی کالری میباشد، مجاز است.
همیشه می توان غذاهای بیهوده و بیفایده باز بادی، از قبیل آبنبات، چیپس و غیره را حذف کرد.
کودک می تواند هر هفته نیم کیلو وزن خود را کم کند به شرطی که هر روز؛
بجای ۲ و نیم فنجان شیر «خالص» ۲ و نیم فنجان شیر بدون چربی،
بجای یک عصر انه مقوی، میوه (یک عدد سیب)،
بجای ۱۲۵ گرم بستنی، میوه (یک عدد هلو) بخورد.
تقلیل روزانه تقریبا ۵۰۰ کالری، کم شدن وزن کودک را «بدون هیچ اشکالی» تضمین می کند.
مادر کودکی که آمادگی دارد وزن افسانه کند و چاق شود باید کیفیت و کمیت غذاهائی را که به او می دهد از نزدیک تحت نظر و کنترل داشته باشد، و ضمنا باید متوجه باشد که روش پخت و پز غذا در مقدار کالری موجود در آن مؤثر است؛ غذاهای سرخ کردنی و غذاهائی که با کره پخته شوند بیش از غذاهائی که بصورت کباب با آب پز تهیه می شوند کالری تأمین می کنند.
کودک خیلی چاقی که در پرتو مال اندیشی پدر و مادرش قبل از ۶ سالگی به بهترین «عادات زندگی» (تغذیه متعادل تر و افزایش فعالیت بدنی) گرویده می شود، آیندهای سالم تر و سعادتمند تر برای خود فراهم می کند.
هفته دوم بارداری هفته اول بارداری با تمام هیجاناتش گذشت و الان قصد داریم هفته…
بارداری دوران بارداری عمدتا 9 ماه به طول می انجامد اما پزشکان برای بررسی دقیق…
در پر تو فعالیت چشمگیر غدد پستانی و تغذیه کامل مادر، کودکی که از شیر…
از جمله مراحل زایمان در بیمارستان از شما معاینه لگن به عمل می آید، تا…
زایمان شما نه ماه بارداری را پشت سرگذاشتید و حالا لحظه ای که منتظرش بودید…