بعضی از مادران برای تأمین مخارج زندگی مجبورند کار کنند و اطفال بعضی از آنها هم درست از آب درمی آیند، زیرا برای مراقبت و پرستاری آنها اقدامات لازم و ترتیبات صحیحی اتخاذ میشود. ولی اطفال بعضی از آنهاء ومل ولاابالی از کار در میایند . اگر دولت بتمام مادران اطفال خردسال مستمری با پول کافی بپردازد تا آنها برای تامین مخارج زندگی مجبور بکار کردن نباشند ، قدم شایسته ای برای کشور برداشته ومالا در مخارج صرفه جوئی کرده است . زیرا افراد و اتباع مفید و فالو صحیح العمل بهترین سرمایه کشور هستند و پرستاری صحیحی که مادر در ابتدای دوران طفولیت از فرزندانش بعمل می آورد بهترین و مطمئن ترین راه تربیت این نوع افراد میباشد. کاملا بی معنی است که مادران در کارخانه ای کار کنند و یا در اداره ای ماشین نویسی کنند و مجبور باشند برای تربیت و پرستاری فرزندان خود اشخاص دیگری را که صلاحیت و نحوه کارشان بمراتب کمتر و بدتر از خود مادر است استخدام کنند.
بعضی از مادران و مخصوصا آنهائیکه برای حرفه خامی تعلیم و تربیت یافته اند، خود را موظف بکار کردن میدانند زیرا در غیر اینصورت احساس خوشی و خوشبختی نمیکنند. اگر مادری چنین اعتقاد راسخی بکار کردن داشته باشد، من با او مخالفتی نخواهم داشت ولی مشروط بر آنکه ترتیب محیح و شایسته ای برای مراقبت و پرستاری از فرزندان خود بدهد. زیرا در هر حال مادری که راضی و خشنود نباشد نمیتواند فرزندان خوب و سعادتمندی تربیت نماید.
اما راجع بمادرانی که احتیاح واجباری بکار کردن ندارند ولی ترجیح میدهنده برای ازدیاد درآمد خانواده کار کنند و با تصور میکنند با کار کردن حس رضایت و خشنودی بیشتری برای آنها حاصل میشود و می توانند در منزل حس سلوک وسازش بیشتری داشته باشند ، جه باید گفت ؟ جواب این سؤال بمرانی مشکل تر است . و نکته مهمی را که مادر باید بفهمد و تشخیص دهد آنست که درجه طفل کوچکتر باشد لزوم وجود شخص ثابت و محبوبی در منزل برای مراقبت و پرستاری از طنل بیشتر است در غالب موارد، بهترین شخصی که میتواند بدرستی و بطرزی شایسته احساس تعلق،را در طفل بوجود آورد فقط مادر است. زیرا مادر هیچوقت از شغل خود استعفا نمی کند و از انجام تکالیف و وظائف مادری شانه خالی نمیکند و مادر هیچوقت اقدامی بر علیه فرزند خود نمی کند. مادر هیچوقت نسبت بفرزندش بی قید و بی تفاوت نمیشود ، مادر همیشه در خانه با الفت و مهربانی خاصی از طفل خود پرستاری و مراقبت مینماید . اگر مادر بدرستی از اهمیت حباتی این نوع مراقبت و پرستاری از طفل خردسال آگاه شود، ممکن است بتواند بهتر قضاوت کند که تحصیل پول اضافی با رضایت خاطری که از کار کردن در خارج از منزل نصیب او میشود، بهرحال در برابر تربیت محبح فرزندش، چندان مهم نیست.
نکاتی که در تربیت و پرستاری طفل دارای اهمیت فوق العاده است در هر سنی فرق میکند و در طی سال اول. طفل شیر خوار بپرستاری مادرانه زیادی نیازمند است . طفل مکرر غذا میخورد، غذا باید بار خورانده شود و نوع غذاهای او با غذاهائی که اشخاص بزرگسال میخورند فرق دارد . در شهر ، برای گردش دادن طفل باید او را در درشکهای بنشانند و راهش ببرند . برای آنکه روح طفل بطور طبیعی رشد کند ، او شخصی را میخواهد که شبفته و دلباخته او باشد، او را بهترین و زیباترین طنلها بداند، برایش صدا در بیاورد و با او بازبان کودکانه حرف بزند، او را بغل کند ، نوازشش کند و برای او تبسم نماید و در مدتی که بیدار است ماحب او باشد و تنهایش نگذارد.
شیر خوار که روزانه برای طفل کوچکتر از یک سال بهیچوجه خوب نیست زیرا طفل در آن محیط هر گز بقدر کفایت مورد توجه و محبت قرار میگیرد و اگر در بعضی موارد مختصری هم پرستاری و مراقبت در کار باشد، جنبه های ظاهری آن بیش از جنبه های حقیقی و واقعی آن است. بعلاوه در این اماکن احتمال ابتلاء به امراض گوناگون بخصوص اسهال و سرماخوردگی بسیار زیاد است.
طفل لااقل تا سه سالگی محتاج مراقبت و پرستاری انفرادی است. طفلى که مادرش نمی تواند روزها از او مراقبت و پرستاری نماید نیازمند مراقبت و پرستاری انفرادی است ، اعم از اینکه اینکار در منزل خودش یا در جای دیگری صورت بگیرد . مادر ممکن است اینکار را به هد؛ یکی از اقوام ، همسایگان و یا دوستانی که او را بخوبی میشناسد و باه و اعتماد میکند واگذار نماید. اگر قرار است خدمتکار با نرس جدیدی استخدام شود مادر باید قبل از اینکه پرستاری و مراقبت از طفل را بعهده او بگذارد اورا بخوبی بشناسد و از او خاطرجمع باشد . با مادر ممکن است فرزندش را در مدت روز در منزل دایه ای (دایه خانه ۱) بگذارد، یعنی تحت نظر زنی که کار و حرفه اش بچه داری و دایه گری اطفال سایرین میباشد بگذارد. ولی این زن باید کسی باشد که شغل مزبور را بعلت عشق و علاقه ای که به اطفال دارد انجام دهد. نه بواسطه آنکه برایش منبع درآمدی است . تنهاراه صحیح پیدا کردن چنین دایه خانه ای عبارت از توسل به بنگاه اسکان اطفال؟ درجه اول و علاقمندی است که هر یک از این خانه هائی را که معرفی و توصیه میکند همواره تحت نظارت و بازرسی خود داشته باشد. ولی کسی را که بهر حال مادر برای پرستاری فرزندش انتخاب میکند باید زنی مهربان و با محبت باشد و کسی باشد که بیشتر از دو طفل و حداکثر سه طفل را در آن واحد برای پرستاری و مراقبت نپذیرد.
پرستاری و مراقبت طفل بین سنین یک و سه سالگی گرچه محتاج صرف وقت کمتری است ولی بفهم وکمال بیشتری نیازمند است . برای طفل بسیار مفید و لازم است که با اطفال دیگر بازی نماید . او حالا برای خودش شخصی شده است که افکار و احساساتی مخصوص بخود دارد . میل دارد بتدریج صاحب استقلال شود و باید در نهایت عقل و درایت و موقع شناسی او را راهنمائی کرد: شخصی که خیلی مستبد باشد و باو دائما تحکم کند ، باعث لجبازی و مخالفت و عصبانیت او میگردد. شخصی که فاقد حس اعتماد به نفس باشد، ممکن است از کنترل و اداره کردن او عاجز باشد . شخصی که اورا غرق در لطف و مهربانی میکند، ممکن است رشد و پرورش روحی طفل را جلوگیری نماید . بعلاوه طفل در این سن امنیت و آسایش خاطر خودرا مربوط بیک یا دو نفری که نسبت با مانوس و فداکار هستند میداند و از غیبت یا تغییر دائمی آنها خیلی ناراحت و پریشان میشود . مادری که تاکنون شخصا از فرزند خود پرستاری و مراقبت میکرده است ، در این دوره (یک تا سه سالگی) نباید فرزند خود را یکباره رها کند و برای اولین بار در خارج از منزل مشغول کار گردد و یا شخصی را که تابحال از طفل پرستاری و مراقبت میکرده است عوض نماید . در بسیاری از شیر خوار گامهای کافی نرس یا مراقب وجود ندارد که هر طفلی را بقدر کفایت مراقبت نماید تا در طفل احساس متعلق بودن بشخص واحدی را بوجود آورد. بعلاوه تعلیم و تربیت فرمها و سایر کارمندان این مؤسسات ممکن است آنقدرها نباشد که بتوانند احتیاجات و خواسته های اطفال خرد سال را درک نمایند تا بدان وسیله در رشد و پرورش روحی ، جسمی و اجتماعی آنها مفید واقع شوند.
بنابراین اگر دقتی فرزند شما در حدود یک سالگی است و مجبور بکار کردن میباشید، بهترین راه حل قضبه همانطور که در مورد اطفال کمتر از یک سال نیز گفته شد مراقبت و پرستاری انفرادی از طفل است ، ولی برای این دوره، شخصی که برای این منظور انتخاب میشود باید شخمی باشد که بتواند اولا بخو بی احتیاجات و خواسته های اطفال را درک کرده با آنها بدرستی سلوک و سازش کند ثانیه بعد از چند ماه شغل خود را ترک ننماید.
فرستادن طفل در سنین بین دو و سه سالگی بیک کودکستان خوب یا شیرخوارگاه روزانه که دارای معلمین لایق و تربیت یافته ای است ممکن است بهترین راه حل برای پرستاری از طفلی که مادرش کار میکند باشد. اگر کودکستان بسیار خوب درجه اولی برای اطفال دو ساله موجود باشد و مادر هم بتواند بعد از ظهرها چند ساعتی را برای پرستاری فرزند خود در منزل صرف کند، بنظر من رفتن طفل دو ساله بیک چنین کودکستانی اشکالی ندارد ، مشروط بر آنکه اولا این طفل نسبت بسنش کاملا مستقل بوده و بچه ننه نباشد، ثانیا پرستاری انفرادی از او با مشکلاتی مواجه شده باشد و یا طفل شانس بازی و تفریح با سایر اطفال را نداشته باشد. اگر طفل ترسو، غیر مستقل و متکی بمادر باشد و یا اگر ساعات کار مادر طوری است که طفل مجبور است تمام روز را در کودکستان بگذراند، شاید بهتر باشد تا دو و نیم و حتی سه سالگی صبر کنید (ولی در خلال این احوال باید او را با سایر اطفال آشنا و مانوس نمائید).
ولی اگر کودکستان خوبی موجود نباشد و اگر پرستاری انفرادی از طفل رضایت بخش باشد و اگر طفل شانس بازی و آشنائی با سایر بچه ها را هم بهر حال داشته باشد، در این صورت بهتر است پرستاری انفرادی طفل تا شروع دبستان همچنان ادامه یابد.
اگر در شهر زندگی میکنید، از راهنمائی و کمکهای درمانگاه هدایت کودک و یا بنگاه حمایت کرد و با مؤسسه امور اجتماعی خانواده برای کسب اطلاع و پیدا کردن کودکستان یا دا به خانه خوب استفاده نمائید. حتی بهترین کودکستانها نیز برای مادری که کار میکنند متضمن دو اشکال است: یکی آنکه بعد از ظهرها وقتی طفل از کودکستان مرخص میشود ممکن است زودتر از وقتی باشد که مادر از سر کار خود مراجعت میکند ، دیگر آنکه اگر طفل مریض شود چه کسی از او مواظبت و پرستاری خواهد کرد.
صرف نظر از سن طفل ، هم برای طفل دهم برای مادر بهتر آنست که مادر برای خود شغلی پیدا کند که نصفه روزه بوده بعد از ظهر ها آزاد باشد تا بتواند پرستاری طفل را در بقیه روز خود بعهده بگیرد . و در سنین بین سه و شش سالگی، باز هم طفل محتاج پرستاری و مراقبتی است که با محبت و دلسوزی توأم باشد. اگر مادر قسمت اعظم روز را کار میکند و طفل کودکستان میرود ، او باید احساس کند که بمعلمش نیز متعلق میباشد . بهمین دلیل است که هیچ معلمی نباید بیشتر از هشت یا ده طفل را تحت سرپرستی و مراقبت خود داشته باشد . بهر حال طفل در این دوره بهتر و کاملتر از طفل دوساله می تواند با معلم خود مانوس شده خود بگیرد و از حمایت او برخوردار گردد . معذالک وقتی طفل بعد از اتمام کودکستان (ظهر، سه با شش بعد از ظهر) بخانه برمیگردد باید شخص عزیز و محبوبی را در انتظار خود بیابد.
طفل دبستانی بعد از مرخص شدن از مدرسه باید خود را متعلق بجائی بداند۔ طفل بعد از شش سالگی و بخصوص بعد از هشت سالگی ، در جستجوی کسب استقلال است و از آن لذت میبرد و کمال مطلوب و رفاقت را در سایر اطفال و اشخاص بزرگی خارج از خانواده (بخصوص درمعلمین خوب) می یابد. طفل می تواند ساعات متوالی بدون استفاده از حمایت افراد خانواده، خود را با دیگران بخوبی مشغول و سرگرم سازد . معذالک بعد از مرخص شدن از مدرسه ، طفل باید احساس کند که دارای محل و مأوائی است و بجائی تعلق دارد ، ولو اینکه موقتا هم آنرا فراموش کند . یک همسایه مهربان ممکن است بتواند تا مراجعت مادر از کار ، جانشین خوبی برای او باشد. بعد از مرخص شدن از مدرسه ، مراکز و اماکنی که اطفال در آنجا بازی میکنند برای آنها بسیار خوب و مفید است ولی برای اطفالیکه مادرشان کار میکند دارای ارزش و اهمیت فوق العاده است.”
لوس کردن به مادری که کار میکند ممکن است تصور کند چون کمتر با طفل خود تماس دارد (و شاید از اینکه او را خیلی کم می بیند خود را مقصر و گناهکار محسوب بدارد و وجدانش از این امر ناراحت شود) برای جبران آن باید هدایا و اسباب بازیهای زیاد و گوناگونی برای فرزندش بخرد و بدون توجه باحساسات خود کاملا مطابق میل و آرزوی طفل رفتار نماید و بطور کلی او را در رفتار خود آزاد بگذارد . وقتی طفلی متوجه شد که هر چه او بخواهد مادرش مطابق میل او رفتار مینماید ، دامنه توقعات و انتظاراتش را بالاتر می برد و باین آسانی ها رضایت نمی دهد. البته صحیح است که مادری که کار میکند باید مهربانی و محبت و موافقت خود را آنطور که طبیعت در او نهاده است نسبت بفرزندش روا دارد، ولی اگر گاهی بعلت خستگی زیاد نمی تواند بفرزندش محبت و مهربانی کند نباید از فرزندش رودربایستی داشته باشد . مادر باید امیال و آرزوهای خود را در نظر بگیرد، از صرف مخارج بیهوده جلوگیری کند و از جانب طفل رعایت ادب و ملاحظه را متوقع باشد یعنی مثل مادری که تمام روز را صرف پرستاری و مراقبت از طفلش مینماید و بخود اعتماد کاملی هم دارد رفتار نماید. بدین ترتیب ، طفل نه فقط شخص بهتری از آب در خواهد آمد، بلکه از مصاحبت مادرش نیز بیشتر لنت خواهد برد.
در انتخاب دابه یا نرس ، چه صفاتی را باید در نظر گرفت. تهبه فهرستی از تمام خصائل اخلاقی و محاسنی که میل دارید شخصی که از فرزند شما پرستاری میکند داشته باشد ، بسیار آسان است. ولی وقتی کار به انتخاب یکنفر از میان اشخاص مختلفی که وجود دارند منتهی می شود ، باید تصمیم بگیرید چه صفاتی مهمتر است.
و اخلاق و رفتار این زن (دابه با نرس)، از هر امر دیگری مهمتر است . این زن نسبت بطفل باید مهربان ، عاقل و دلسوز بوده ، اعتماد بنفس داشته باشد و احتیاجات و خواسته های طنل را بخو بی بفهمد و درک کند . این زن باید طفل را دوست داشته باشد و بدون اینکه او رالوس و ننر کند از او لذت ببرد . این زن باید بتواند طفل را بدون سرزنش و خشونت تحت سلطه و کنترل خود در بیاورد . به عبارت دیگر، این زن باید بتواند در نهایت سرور و رضایت خاطر با طفل سلوک وسازش بنماید . در موقعی که با خدمتکار یانرس یا دایه ای که قرار است باستخدام شما در آید برای اولین مرتبه مصاحبه و مذاکره می کنید ، بهتر است طفل خود را همراه داشته باشید. زیرا عکس العمل آن زن را در مقابل طفل بهتر از آنچه او ادعا میکند میتوان برای العین مشاهده کرد . از شخصی که بدعنق ، بد ادا ، ایراد گیر و سرزنش کن است و ادعای داشتن معلومات و اطلاعات زیادی از فرضیات تربیتی را دارد باید اجتناب کنید.
اشتباهی که والدین غالبأ مرتکب میشوند آنست که قبل از هر چیز دنبال پرستاری میگردند که دارای تجربیات زیادی در این زمینه باشد . البته طبیعی است که با گماردن شخصی برای پرستاری طفل که مثلا میداند برای دل درد وخناق چه باید بکند احساس راحتی و آسایش خاطر بیشتری می کنند، ولی امراض وحوادث غیر مترقب قسمت کوچکی از زندگی طفل را تشکیل میدهد . آنچه بحساب میاید دقایق و ساعات زندگی روزمره طفل است.
تجربه هنگامی دارای ارزش و اهمیت است که با شخصیت متناسب و تربیت صحیح توأم باشد. و الا تجربه بدون شخصیت متناسب نه تنها دارای ارزشی نیست بلکه برایتان هم نمی ارزد.
نظافت و دقت، کمی از تجربه مهمتر است . بدین معنی که شما بشخصی که برای آماده کردن شیر اصول صحیح و نظافت کامل را مراعات نمی کند ، نمی توانید اجازه اینکار را بدهید . معذالک اشخاص نامرتب و ناپاکیزه ای هستند که در صورت لزوم می توانند دقیق و مرتب باشند . یک نرس سر بهوا بهتر از ترسی است که خیلی ایرادی و بهانه گیر باشد. ترسی که نمی تواند طفل را تمیز و پاکیزه نگاه دارد، نرس خوب و مفیدی نیست.
بعضی از والدین معتقدند که تحصیلات نرس یا دایه در طفل بی اثر نیست، ولی بنظر من تحصیلات نرس در مقایسه با سایر صفاتش ، بخصوص برای پرستاری از طفل خردسال ، چندان مهم نیست . زیرا ولو اینکه طفل در اوایل بعضی کلمات عامیانه و نادرست را یاد بگیرد ولی اگر این کلمات توسط والدین و دوستانش به کار نرود طفل بعدا آنها را از یاد خواهد برد. و ترس با خدمتکاری که مجبور است چند شب را در هفته برای تفریح خود مرخصی بگیرد ممکن است از پرستاری که جز بطفل بچیز دیگری علاقه ندارد بهتر و مناسب تر باشد . بهر حال پیر بودن زن دلیل نیست که او نمی تواند نرس خوب و عاقلی باشد.
اشکالی که عمومیت دارد آنست که یکی از اقوام و یا یکی از خدمتکاران ممکن است آخرین طفل خانواده بخصوص طفلی را که بعد از ملحق شدن او و خانواده بدنیا آمده است، بیشتر دوست داشته باشد. اگر او آن طفل را در بچه خود، میخواند و این قضیه فقط جنبه شوخی دارد و واقعا نسبت بسایر اطفال بزرگتر خانواده نیز علاقه و صمیمیت کاملی از خود نشان میدهد و آنها هم این قضیه را بخوبی میدانند، اشکالی ندارد. ولی اگر اطفال بزرگتر احساس می کنند که نسبت بانها تبعیض میشود و در افعال و کردار خود این تبعیض را بروز میدهند، رفتار خدمتکار عمل زشتی است و باید بخدمت او خاتمه داد. سپردن طفل بدست شخصی که برای طفل امنیت و آسایش خاطر فراهم نمیکند، صدمات روحی غیر قابل جبرانی بار می آورد.
هفته دوم بارداری هفته اول بارداری با تمام هیجاناتش گذشت و الان قصد داریم هفته…
بارداری دوران بارداری عمدتا 9 ماه به طول می انجامد اما پزشکان برای بررسی دقیق…
در پر تو فعالیت چشمگیر غدد پستانی و تغذیه کامل مادر، کودکی که از شیر…
از جمله مراحل زایمان در بیمارستان از شما معاینه لگن به عمل می آید، تا…
زایمان شما نه ماه بارداری را پشت سرگذاشتید و حالا لحظه ای که منتظرش بودید…