خانم معلم درحالیکه دست دختر کوچولویی را در دست داشت وارد کلاس شد و به بچه ها گفت:تهمینه شاگرد جدید کلاس ما است او به خاطر آلرژی که دارد مدتی به روستای ما آمده است تا از آلودگی های شهر دور باشد و در هوای پاک روستا حالش خوب شود و بتواند به شهر خودش بازگردد.
بچه ها به او سلام و خوش آمد گفتند نارملا درکنار خود جایی برای او باز کرد و گفت:اگر دوست داری پیش من بنشین.تهمینه تشکر کرد و نشست از آن روز به بعد آن دو باهم دوست شدند یک روز که در کلاس منتظر معلم نشسته بودند تهمینه از پنجره ی کلاس بیرون را تماشا می کرد متوجه دود سفید رنگی شد وحشت زده به نارملا گفت:نگاه کن مثل اینکه جایی آتش گرفته است نارملا خندید و گفت:این دود نیست مه است.تهمینه پرسید:مه دیگر چیست؟نارملا با تعجب پرسید:تو مه ندیده ای؟در همین لحظه خانم معلم وارد کلاس شد.
نارملا به خانم معلم گفت:تهمینه نمی داند مه چیست؟اولین بار است که می بیند.خانم معلم جواب داد:بچه های عزیزم تهمینه در یک شهر بزرگ زندگی می کند در شهر به خاطر وجود کارخانجات ساختمان های بلند و ماشین های زیاد که در خیابان ها هستند خیلی کم اتفاق می افتد مه اینجا شود.بعد رو به تهمینه کرد و گفت:دخترم وقتی ابری از آسمان به زمین نزدیک می شود به خاطر برخورد هوای سرد ازبالا و هوای گرم زمین مه بوجود می آید.در روستاها وقتی هوا سرد می شود به خاطر پاکی هوا روزها و شب های بیشتری هوا مه آلود است.در شهرها به خاطر وجودغبار و دوده در هوا اگر مه ایجاد شود غلیظ و بیشتر در شب دیده می شود سپس ادامه داد:اگر سوالی ندارید برویم سراغ درس کلاسمان گچ را برداشت و روی تخته نوشت:درس علوم.
نام قهرمان قصه:تهمینه
مکان قصه:روستا
زمان قصه:روز
پیام قصه:در مناطق بارانی هوا ابری باشد مه تشکیل می شود.
عناصر قصه:خانم معلم نارملا مه
تهمینه:نامی فارسی به معنی نیرومند و دلبر ازشخصیت های شاهنامه همسر رستم و مادر سهراب
نارملا:نامی فارسی به معنی شکوفه ی انار
هفته دوم بارداری هفته اول بارداری با تمام هیجاناتش گذشت و الان قصد داریم هفته…
بارداری دوران بارداری عمدتا 9 ماه به طول می انجامد اما پزشکان برای بررسی دقیق…
در پر تو فعالیت چشمگیر غدد پستانی و تغذیه کامل مادر، کودکی که از شیر…
از جمله مراحل زایمان در بیمارستان از شما معاینه لگن به عمل می آید، تا…
زایمان شما نه ماه بارداری را پشت سرگذاشتید و حالا لحظه ای که منتظرش بودید…