قدر دوستی را بدانیم

لیلا و سیمین دوست های بسیار خوبی برای هم بودند.آنها یک دوست دیگری به اسم فرشته داشتند.یک روز سیمین و لیلا قهرکرده بودند سیمین به لیلا گفت:اگر می خواهی با من دوست باشی باید با فرشته قهر کنی.فکر می کنید لیلا چه احساسی داشت؟لیلا به سیمین گفت:من که با فرشته قهر نیستم ما دوست های خوبی هستیم چرا به خاطر حرف تو دوستی ام را خراب کنم؟دوستی بسیار ارزشمند است پس قدر آن را بدانیم.کسی که نتواند دوستی هایش را حفظ کند آدم ناتوانی است.پیغمبر ما فرموده اند:اگر کسی بیشتر از۳روز با دوستش قهر کند خدا از او ناراضی خواهد بود.

هرگز به دیگران نخندیم

حسن و دوستانش درحال بازی کردن بودند.یکی از بچه ها به اسم ایلیا که از بچه های دیگر کوچکتر بود چند بار زمین خورد و بقیه خندیدند. فکر میکنید ایلیا چه احساسی داشت؟حسن هم از رفتار دوستانش خیلی ناراحت شد و به آنها گفت :دوست دارید اگر شما هم نتوانستید کاری را درست انجام بدهید دیگران به شما بخندند؟

شما به عنوان آدم های بزرگ باید با دیگران مهربان باشید و به آنها کمک کنید.بچه ها خجالت کشیدند و به خاطر رفتار زشت خود از ایلیا معذرت خواستند.خندیدن به دیگران رفتار بسیار زشتی است.آدمهای قوی دیگران را مسخره نمی کنند.خندیدن به دیگران از نشانه های ضعف شخصیتی ماست.