#


فرزندان خود را چگونه تربیت می کنید؟

تربیت فرزند
2 دسامبر 2017 يك نظر 1557 بازدید

فرزندان خود را چگونه تربیت می کنید؟

Rating: 5.0/5. From 1 vote.
Please wait...

فرزندان خود را چگونه تربیت می کنید؟

وقتی از والدین میپرسم که چه طور فرزندان خود را تربیت می کنند بسیاری از آن ها می گویند که از طریق تنبیه کردن، ادب شان می کنم. آنها این کار را از طریق داد زدن، فحش دادن، سیلی زدن، محروم کردن از چیزی و یا محصور کردن فرزندان در اتاق خوابشان انجام می دهند. تنبیه کردن و تربیت کردن یکی نیستند. تنبیه اگر به طرز صحیح به کار گرفته شود بخش کوچکی از کل فرایند تربیت خواهد بود.

تربیت کودک، شامل کارهایی می شود که ما به عنوان پدر و مادر انجام می دهیم تا نحوهٔ تصمیم گیری بهتر را برای فرزندانمان بیاموزیم. تربیت، این است که به فرزندان خود بیاموزیم که چه طور در مورد رفتارشان، انتخاب های بهتری کنند و آدم های مسئولیت پذیر باشند و به آنها یاد بدهیم که در مورد چگونه رفتار کردن، قدرت انتخابی مسئولیت پذیر ز تربیت، کاملا متفاوت با عقیده ای است که تربیت کودک را همان تنبیه کودک می داند. پس، تربیت کودک یعنی آموزش تصمیم گیری.

بر تعاون و همکاری تاکید کنید نه بر کنترل

بسیاری از والدین در مورد هدف تربیت، سردرگم هستند. آنها بر این عقیدهاند که هدف از تربیت کودک، کنترل کردن رفتار اوست -یعنی وادار کردن او به رفتاری صرفنظر از ماهیت آن! این هدف، نامعقول است و قابل دستیابی نیست. هدف از تربیت، کنترل کردن کودک نیست بلکه همکاری با اوست. همکاری به این معناست که کودکان شما به این دلیل، رفتاری را انتخاب می کنند که برای آنها معنادار است و دست زدن به آن برایشان مطلوبیت دارد. این هدف، تربیت خوب کودک است. اما متأسفانه، بسیاری از والدین هر روز ساعتهای زیادی را صرف تعقیب کودکان خود در خانه می کنند تا آنها را به رفتار به اصطلاح مطلوب وادار نمایند!

تربیت کودک نباید یک نیروی منفی باشد که احساس بدی برای کودک به ارمغان بیاورد. فکر تربیت کودک نباید در شما به عنوان پدر و مادر، احساسی تهوع به وجود بیاورد. پدری را می شناسم که از دست بچه هایش به قدری عصبانی می شد که برای آرام کردن  خود به خوردن مسکن رو می آورد.

تربیت فرزند

تربیت فرزند

فرض کنید که دخترتان، آشپزخانه را کثیف کرده است. دیدگاه قدیمی تعلیم و تربیت کودک باعث خواهد شد که فکر کنید که او برای اجتناب از این کار، نیاز به تنبیه دارد. ممکن است عصبانی شوید و بر سر کودک خود، داد بکشید و یا با زدن یک سیلی بر صورت وی، او را روانهٔ اتاقش نمایید. در اینجا، هر دو طرف احساس آزردگی خواهید کرد.

پدر در مقابل، دیدگاه جدید می گوید که تربیت کودک، باید برای یادگیری تجارب، فرصتهایی را برای او فراهم آورد. طبق دیدگاه جدید، در مورد مثال دختربچهٔ فوق، باید فکر کنید که چه کاری می توانید انجام دهید تا او از این کارش عبرت بگیرد تا دفعه بعد، چنین کاری را انجام ندهد. بنابراین، از او میخواهید که خودش آشپزخانه را تمیز کند. مثلاً به او میگوید: دخترم، خوشحالم از این که به قدری بزرگ شدهای که بتوانی ناهارت را خودت درست کنی.

اما متأسفم از این که می بینم آشپزخانه را کثیف کردهای، میدانم که می توانی بهتر از این کار کنی. پس لطفاً، برو به آشپزخانه و اون رو، تمیز کن و اگر کمک لازم داری به من بگو. بین این دو راهبرد تربیتی، تفاوت زیادی وجود دارد. در راهبرد اول، سعی شما بر این است که رفتار کودک خود را کنترل کنید اما در راهبرد دوم، شما، کودک . خود را تشویق می کنید تا خودش رفتار خود را کنترل کند. این نوع رویکرد، بسیار مهم و معنادار است.

به دنبال کنترل کودک بودن، به ندرت تاکتیک بهتری به حساب می آید تا به دنبال همکاری کردن با کودک. وقتی بر این باور باشید که منظور از تربیت فرزند این است که فرایند تصمیم گیری صحیح را به او بیاموزیم در این صورت، شما و کودکتان نسبت به امر تعلیم و تربیت، نگرش بهتر و کمک کارانهای خواهید داشت.

آیا تا به حال مواقعی برایتان پیش آمده است که در آن خواسته باشید تا کودک خود : را کنترل کنید؟ مواقعی وجود دارند خصوصاً در مورد کودکان کمسن و سال که در آن، احساس می کنید که خود کودک را کنترل کنید. مثلا دختر دو ساله تان می خواهد با پریز – برق، بازی کند. در این جور مواقع، با دور کردن کودک از موقعیت، میخواهید او را کنترل . کنید. در اینجا، شما به جای او، تصمیم می گیرید. اگر پسری داشته باشید که از رفتن به جایی با شما، امتناع می کند، گرفتن دست او و با خود بردن، قابل قبول به نظر می رسد. اما اگر نوجوان شما با بی پروایی رانندگی کند، سوییچ ماشین را از او می گیرید تا او رفتارش را به اصلاح کند و عادات رانندگی اش را بهبود بخشد.

تربیت فرزند

تربیت فرزند

با بزرگ تر شدن کودکان، نیاز به تعاون و همکاری بین والدین و فرزندان، اهمیت بیشتری پیدا می کند. در این جور مواقع، کنترل شما بر روی فرزندانتان کم و تکیهٔ شما به تعاون و اعتماد، بیشتر می شود. روزی بر روی رفتار پدری کار میکردم که اصرار داشت. پسر چهارده ساله اش بعد از شام در خانه می ماند و با افراد خانواده بیرون نمی آید، مقاومت و ضدیت بین پدر و پسر به حد تنفر رسیده بود. کار به جایی رسیده بود که پدر برای کنترل فرزند خود، دزدگیر گران قیمتی را در منزل نصب کرده بود تا مانع بیرون رفتن فرزندش از نجرهٔ اتاق خواب باشد. چنین رفتاری صرفاً پسر او را برای بیرون رفتن از خانه به چالش ‘ طوری که چهار روز طول کشید تا او، راه از کار انداختن دزدگیر را یاد بگیرد.

بنابراین، نتیجه می گیریم که تلاش برای کنترل نوجوانان، کار بیهودهای است. به کار، باید به آنها اعتماد کنید تا در زمینه تربیت و رفتار درست یا نادرست با شما جای این بتوانند برای خود تصمیماتی را اتخاذ نمایند. همکاری کنند. باید به آنها اعتماد کنید تا نوجوانان نیاز دارند تا خودشان تصمیم بگیرند. بنابراین، وقتی با یک تصمیم یا انتخاب جدی مواجه میشوند از خود سؤال می کنند آیا این انتخاب یا تصمیم برای من خوب است یا خیر؟ شما نیز مثل آنها رفتار کنید.

چه طور می توانیم به فرزندان خود حق انتخاب بدهیم؟

بعضی از والدین برای فرزندان خود، تصمیمات زیادی اتخاذ میکنند. آنها می خواهند با این کارشان، فرزندان خود را از گرفتار شدن به انتخاب نادرست و در نتیجه از پیامدهای ناگوار و دردناک چنان تصمیمی، محافظت نمایند. چنین رفتاری قابل درک است اما فرصت یادگیری های مفید را از فرزندانتان می گیرد. تصمیم گرفتن به جای فرزندان، این پیام را القا می کند که آنها توان تصمیم گیری ندارند. بنابراین، از تذکر و داوری بیش از حذ، امتناع کنید.

تربیت فرزند

تربیت فرزند

در مورد انتخاب ها، کارها و فعالیت های کودک خود به سه روش، فکر کنید. اولی این که فکر کنید بعضی چیزها، لازم هستند. مثل گذراندن امتحان و کمک در کار منزل دوم این که فکر کنید بعضی چیزها، قابل مذاکره هستند: مثل زمان آمدن به خانه، برنامه های تلویزیون، آرایش کردن و خوردن غذاهای سرپایی. سوم این که در برخی انتخاب ها، سعی کنید به فرزند خود، اختیار کامل بدهید: مثلاً در انتخاب ورزش، موسیقی و فعالیتهای مدرسه. به موازات رشد کودک و نشان دادن مسئولیت پذیری بیشتر، به تدریج در امور زندگی او، اختیار بیشتری بدهید.

اگر از کودکان بزرگتر خود، مسئولیت بیشتری می خواهید. پس اختیارات بیشتری هم به او بدهید چرا که انتظارات بالاتر، انگیزه بالاتر هم میخواهد. به فرزندان بزرگتر خود، اجازه بدهید که دیرتر به رختخواب بروند، یولی توجیبی یا فعالیت بیشتری داشته باشند. این کار، بچه ها را تشویق می کند تا رفتار مسئولانه ای داشته باشند و ضمن ادامهٔ آن، تصمیمات بهتری هم بگیرند و به آنها اعتماد به نفس نیز میدهد. این رفتار شما باعث میشود که آنها شما را فرد منصف و قابل اعتمادی بدانند. در فصل بیست و هشتم این کتاب، مطالب دقیق تری خواهید یافت.

تربیت به معنای آموزش تصمیم گیری به بچه ها است. هدف از تربیت، این است که بچهها یاد بگیرند که روحیه همکاری داشته باشند. سعی کنید در مراحل اولیه تربیت، بر تعاون و همکاری و تصمیمگیری مسئولانه کودک، تأکید نمایید. به تمایل کودک خود برای همکاری با شما، ایمان داشته باشید.

کودکان، کنترل شده و یا تحت کنترل هستند. معنای تعلیم و تربیت این است که به کودکان خود بیاموزیم که خودشان، خودشان را کنترل کنند. اگر می خواهید کودکان تان، تصمیمات مسئولانه ای را اتخاذ کنند باید خویشتن داری را به آنها بیاموزید. اگر به زور، آنها را کنترل کنید، مهارتها و عادتهای مربوط به خویشتن داری را در خود توسعه نخواهند داد و در نتیجه، خارج از کنترل خواهند بود.

Rating: 5.0/5. From 1 vote.
Please wait...
برچسب ها
به اشتراک بگذارید


دیدگاه کاربران

پاسخی بگذارید

ارسال دیدگاه جدید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *