برای اینکه کودک دروغ بگوید باید به مرحله ای از رشد روانشناختی رسیده باشد که بتواند بین خیال و واقعیت تمایز قائل شود. برای مثال اگر کودک پانزده ماهه ای به دلیل کشیدن نقاشی و کثیف کردن دیوارها از سوی مادرش مورد سرزنش قرار بگیرد و مرتبا سرش را به نشانه انکار تکان دهد، نمی توانید بگویید دروغ میگوید. ممکن است در این سن کودک کار خود را از یاد برده باشد یا اینکه در ذهن خود آرزو کند ای کاش این کار را انجام نداده بود و یا فقط تفاوت بین خیال و واقعیت را درک نکند. از زمانی که کودک به سه یا چهار سالگی می رسد قابلیت دروغ گویی را به دست می آورد و از آن به بعد بیشتر کودکان زمانی که خود را در موقعیت های تهدید کننده احساس کنند شروع به دروغ گویی میکنند.
کودکان به دلایل متفاوتی دروغ می گویند و برخی انواع دروغ گویی هایشان مهمتر از اشکال دیگر است. برای مثال دروغ های خیالی بخشی طبیعی از زندگی خیالی کودک می باشند در حالی که دروغ هایی که جنبه سرپوش گذاردن روی کاری را دارند در ذهن خودآگاه او پرداخته میشوند تا از تنبیه و مجازات پیشگیری کنند.
کودک این دروغ ها را برای مشاهده واکنش شما به زبان می آورد. برای مثال یک کودک چهار ساله حتی وقتی تمام شامش را خورده باشد ممکن است به مادرش بگوید که آن را دوست ندارد. او این کار را برای دیدن نحوه برخورد شما انجام میدهد. در بیشتر موارد واکنش شما به این شکل از دروغ گویی به گونه ای است که او را از تکرار آن منصرف میکند. بعضی از کودکان متوجه می شوند که می توانند با این روش توجه شما را به سوی خود جلب کنند و در نتیجه به مرور زمان بارها و بارها این دروغ ها را تکرار می کنند. به همین دلیل باید این دروغ ها جدی گرفته شوند و کودک از بیان دوباره چنین گفته هایی منع شود.
این شکل از دروغ گویی معمولا غلو کردن در یک ماجرای واقعی است و برای تقویت اعتماد به نفس کودک صورت میگیرد. یک کودک پنج ساله ممکن است برای تحت تاثیر قرار دادن دوستانش، به دروغ بگوید که هدیه های بسیار گرانقیمتی در جشن تولدش گرفته است یا در خانه ای بسیار بزرگ زندگی می کند. با اینکه لاف زدنهای کودک معمولا بی ضرر است اما شما می توانید با تشویق موفقیت های واقعی کودک او را از بیان چنین سخن هایی منع کنید.
در تعداد کمی از کودکان لاف زدن به یک عادت دائمی تبدیل میشود. کودکانی که مکررا لاف می زنند اغلب به دنبال تحت تاثیر قرار دادن دوستان و والدینشان هستند تا دیگران آنها را دوست داشته باشند. خطر اصلی این است که در چنین مواردی اطرافیان تمام گفته های کودک را با دیده تردید نگاه می کنند. اگر لاف زدن به یک ویژگی مشخصه کودک تبدیل شود او تعداد زیادی از دوستانش را از دست خواهد داد.
این دروغها ترکیبی از واقعیت و خیال هستند و به منظور بیشتر کردن هیجان زندگی روزمره ساخته میشوند. برای مثال یک کودک چهار ساله ممکن است یک دنیای خیالی واضح برای خود بسازد که پری ها، غول ها و دوستان نامرئی در آن وجود داشته باشند و او بتواند تمامی آنها را با جزئیات کامل توضیح بدهد. خیال بافیهای دوران کودکی واقعا از دروغ ساخته نشده اند و در واقع مرحله ای از رشد کودک محسوب می شوند.
چنین دروغ هایی با این هدف گفته میشوند که دیگران از واقعیت باخبر نشوند و در واقع مهمترین دروغ هایی هستند که والدین باید نگران آن باشند. کودکان معمولا برای جلوگیری از تنبیه شدن این دروغ ها را به زبان می آورند و اغلب از سنین بسیار کم گفتن این دروغها را یاد می گیرند. در یکی از پژوهش های انجام شده از مادران خواسته شد تا شایع ترین دلیل دروغویی فرزندان چهارساله شان را شناسایی کنند. تقریبا نیمی از مادران به درو غایی که برای فرار از عواقب کاری که گفته میشوند اشاره کردند. با بزرگتر شدن کودک دروغ های پوشاننده او پیچیده تر و قابل باورتر میشود.
دروغگویی برای جلوگیری از تنبیه، والدین را در موقعیت سختی قرار می دهد. اگر هربار که فرزندتان کاری نادرست انجام بدهد او را تنبیه کنید یاد میگیرد که پاس خای دروغ به شما بدهد. از سوی دیگر اگر فرزندتان را تنبیه نکنید او همچنان به رفتار ناشایست خود ادامه خواهد داد. در چنین موقعیتی به رفتاری متعادل نیاز خواهید داشت تا نه خیلی به فرزندتان آزادی بدهید و نه زیاد او را تنبیه کنید.
پژوهشی که چند سال پیش انجام گرفت تاثیر واکنش های مختلف والدین به دروغگویی کودکان را مورد بررسی قرار داد. این پژوهش نشان داد که اگر والدین برای توصیف نادرست بودن دروغگویی اصول اخلاقی را برای فرزندانشان بازگو کنند تعداد دفعات دروغ گویی در کودکان کاهش پیدا میکند. اما واکنش های همراه با تنبیه کودک توسط والدین دفعات دروغ گویی را در کودک بیشتر می کند.
گاهی کودکان از دروغ های پوشاننده برای فرار از تنبیه استفاده نمی کنند بلکه به این دلیل اقدام به گفتن دروغ میکنند که میترسند عشق و علاقه شما به خودشان را از دست بدهند، بنابراین هرگونه تنبیهی برای دروغگویی باید همراه با اطمینان خاطر دادن به کودک باشد. کودک نیاز دارد بداند که عشق و تنبیه والدین تناقضی با هم ندارند. برای نشان دادن اینکه صداقت والدین در برخورد با کودک می تواند به صادق بودن فرزند منجر شود تحقیقات بسیاری انجام شده است. شما میتوانید به جای عصبانیت و متهم کردن کودک با برخورد خونسرد و ملایم با او، صحبت کردن او و اعتراف به اشتباه را برای فرزندتان آسانتر کنید.
کودکان معمولا سخنان نادرست و غیر واقعی به زبان می آورند و یکی از دلایل مهم آن شنیدن چنین سخنانی از زبان والدینشان است. بزرگترها معمولا دروغهای مصلحتی به زبان می آورند تا از آسیب های غیر لازم به احساسات دیگران خوداری کنند. فرزند شما ممکن است در گفته های شما سخنان ضد نقیضی بشنود؛ اگر علت چنین گفته هایی برای کودک روشن نباشد، درک نخواهد کرد که چرا انجام چنین کاری برای او نادرست است.
هفته دوم بارداری هفته اول بارداری با تمام هیجاناتش گذشت و الان قصد داریم هفته…
بارداری دوران بارداری عمدتا 9 ماه به طول می انجامد اما پزشکان برای بررسی دقیق…
در پر تو فعالیت چشمگیر غدد پستانی و تغذیه کامل مادر، کودکی که از شیر…
از جمله مراحل زایمان در بیمارستان از شما معاینه لگن به عمل می آید، تا…
زایمان شما نه ماه بارداری را پشت سرگذاشتید و حالا لحظه ای که منتظرش بودید…