راهکارهایی برای مقابله با کودکانی که نمی خواهند از والدینشان جدا شوند!

راهکارهایی برای مقابله با کودکانی که نمی خواهند از والدینشان جدا شوند!

در اوایل هفته اول زندگی کودک تازه متولد شده، به چشمان اشخاصی که در کنار او هستند و در آغوش می گیرند نگاه می کند و در حدود شش هفتگی به صورتها لبخند میزند. در اکثر خانه ها آن صورت متعلق به یکی از والدین است و در اکثر موارد، «مادر» است. بنابراین یک رابطه ی فوق العاده زیبا بین نوزاد و مادر شکل می گیرد. در چهار- پنج ماهگی، نوزاد میتواند والدینش را از صورتهای بزرگسال دیگر تشخیص دهد، اما هنوز اگر ترکش کنید، خیلی مضطرب و آشفته نمی شود. در حقیقت این کار بیشتر برای والدین سخت تر از کودک است. حتی وقتی او حدود هشت ماه دارد امکان دارد کودک افرادی که در اطرافش هستند را ترجیح دهد و این در حالی است که شما آنجا باشید یا نه ناراحت نمی شود. از نظر او، این حقیقت صدق می کند «از دل برود هر آنکه از دیده برفت” با وجود این، در این دوره زمانی است که کودک وقتی افرادی می روند، شروع به توجه می – کند. او شروع میکند به آموختن اینکه: «او کیست؟» او افرادی که مراقب او هستند را می شناسد و به محتاط بودن در برابر افراد تازه وارد حساس می شود. از نظر او هر کسی که در خانه او زندگی نمی کند یا وقت قابل ملاحظه ای را با او نمی گذارند، میتواند مشکوک باشد. بنابراین آغاز مرحله ای است که کودک به والدینش برای امنیتش نگاه می اندازد، به خصوص وقتی او با افراد جدید و مان” های عجیب مواجه میشود.

احتیاط کردن او کاملاً طبیعی و سالم است به تدریج طی چند هفته بعد کاهش مییابد (وقتی در او احساس بیدار شدن شخصیت پدیدار می شود). یاد گرفتن اینکه چگونه با غریبهها و شرایط جدید مواجه شود مهارتی است که در تمام زندگی او ادامه دارد.

بعضی از کودکان نسبت به جدا شدن از والدینشان مشکل دارند. حتی وقتی یک غریبه در اطرافشان نیست، آنها همیشه جلوی پا هستند سایه به سایه شما را در اطراف خانه تعقیب می کنند. اگر احساس کند شما میخواهید جایی بروید، خودشان را به دست و پای شما می آویزند و پاهایتان را محکم می گیرند و جیغ و فریاد راه می اندازند. قبل از اینکه آنها بزرگ شوند، معمولاً راههای دیگری مییابند تا با این جدا شدن مواجه شوند. در عین حال، چسبیدن می تواند یکی از تجربههای خسته کننده ی هر کسی باشد.

حس استقلال او را پرورش دهید.

در اصل، این کتاب در مورد تربیت پرورش کودکتان است تا بتواند سالم و شاد بزرگ شود و انسانی مستقل باشد. در یک جمله ما به شما توصیه می کنیم: این کار را از سنین خیلی پایین شروع کنید تا راهنمایی قاطع و صریح برای او فراهم کنید او را نسبت به کارهایی که برای خودش می تواند انجام دهد تشویق کنید و سپس برای انجام دادن، آنها را تشویق و تحسین کنید. هر بار که شما به خاطر آموختن یک امر مسلم، مستقل او را تشویق کنید، احساس او را نسبت به خویشتن تقویت می کنید و اینکه وقتی شما برای چند لحظه او را ترک می کنید، میتواند تنها بماند.

  • به او مکانی بدهید تا تنها باشد. تخت خواب کودک، اولین مکانی است که کودک می تواند در آنجا خودش را بشناسد، بنابراین باید مکان ویژهای برای او باشد.
  • دالی موشه بازی کنید. از نظر کودک، خارج از دید بودن یعنی «رفتن». دالی موشه (دستانتان را مقابل صورتتان بگیرید و سپس به سرعت آنها را بردارید) بازی است که کودکان بعد از سن ۵ ماهگی عاشق آن هستند. آنها واقعاً هیجان زده می شوند وقتی میبینند شما از پشت انگشتانتان ظاهر می شوید. دالی موشه حس لذت و خوشی آنها را بر
  • می انگیزد و باعث میشود نسبت به محیط نیز کنترل داشته باشند، چون به آنها این احساسی را می دهد که مادر بازمیگردد. غایب موشک بازی کنید. وقتی کودک بزرگتر شد، با بازی غایب موشک به تدریج زمان و مسافت را در خانه افزایشی دهید. به این روش آنها کم کم از اینکه از شما جدا باشند احساس ناراحتی نمی کنند، چون آن را با تفریح ارتباط می دهند. (احتیاط: آنقدر طولانی پنهان نشوید و یا آنقدر دور نروید که آنها بترسند) این برای تفریح و سرگرمی است. هیچگاه ترساندن ایده خوبی نیست.
  • یک بستر خانگی فراهم کنید. اجازه دهید کودک وقتی بیشتر به حرکت میافتد و به تدریج با بزرگ شدن شجاع تر می شود، محیط اطراف خود را کاوش کند. او سینه خیز یا دوان دوان به طرف شما می آید تا آموخته هایش را با شما به اشتراک بگذارد و نشانتان دهد. اینها حرکات سالمی هستند. بنابراین خانه خود را برای کودک ایمن بسازید. در حالی که به طلور نامحسوس بر آن نظارت می کنید، اجازه دهید تا کاوش و سیاحت کند. هرگز نگذارید کودک خردسال خارج از دید شما برای بیش از یک یا دو دقیقه پرسه بزند و وقتی پیش شما بازگشت، به او بگویید از دیدنش خوشحالید و زمانی را با او صرف کنید.

با رفتن و آمدن او را برای جدا شدن آماده کنید.

گاهی نیاز دارید از کودکتان دور باشید و او نیز گاهی باید از شما دور باشد. همچنین باید بیاموزد، اگر چه شما او را ترک می کنید اما بازخواهید گشت. کودکان، به تجربه با افراد بالغ و کودکان دیگر نیاز دارند تا مهارتهای اجتماعی خود را بیاموزند و دریابند که چگونه با افراد مختلف و گروههای مختلف رفتار کنند. بنا به نظر اکثر روانشناسان، کودکانی که از همان نوزادی اطرافشان شلوغ بوده و امکان یافتند تا حس استقلال خود را گسترش دهند، وقتی والدینشان کنار آنها نیستند، کمتر احساس ترسی میکنند.

پرستار بچه آماده داشته باشید.

همیشه مطمئن باشید یک پرستار دلسوز و با صلاحیت دارید تا قبل از اینکه بخواهید منزل را ترک کنید فرزند خود را پیش او بگذارید. بنابراین وقتی شما بیرون می روید، نگذارید گریه های کودک آشفته و ناراحتتان کند، احساس ناراحتی شما کودک را نیز آشفته می کند. هر والدینی در این لحظه احساس گناه و ناراحتی می کنند. به یاد داشته باشید یاد گرفتن اینکه چگونه با اطمینان جدا شوید هدف اصلی شماست و برای هر دو شما خوب است. با اطمینان ترک کنید.

  • بگذارید کودک و پرستار با هم آشنا شوند. از یک پرستار کودک بخواهید تا یک ساعت یا بیشتر، قبل از بیرون رفتن شما به منزلتان بیاید به طوری که او و کودکتان بتوانند یکدیگر را بشناسند. شما احساس ایمنی و امنیت بیشتری خواهید کرد وقتی می بینید آنها به خوبی با هم کنار می آیند و وقتی آنها با هم در حال بازی هستند، خانه را ترک کنید.
  • همه چیز را عادی نگه دارید. به پرستار کودک، برنامه روزانه و الگوهای فعالیتی را بگویید. علایق و دوست نداشتن های کودک، برنامه های روزمره متداول و غیره را نیز یادآور شوید تا وقتی خانه را ترک کردید، همه چیز کاملا معمولی به نظر برسد.
  • وقتی او سرش گرم است خانه را ترک کنید. برای هر دوشما آسانتر خواهد بود که وقتی خانه را ترک می کنید، کودکتان مشغول انجام کار یا بازی باشد. اگر او در وسط بازی بادوست جدیدش یا مشغول صرف شام در صندلی مخصوصش باشد، کمتر برای شما احساس دلتنگی می کند. همچنین بسیار مفید و مؤثر است که در انتظار فعالیت ویژه ای که توسط پرستارش برنامه ریزی شده است (در حالی که شما منزل را ترک می کنید)، باشد.
  • برنامه هایتان را به او بگویید. بگذارید کودکتان بداند چه وقت از منزل بیرون خواهید رفت، کجا خواهید رفت و چه وقت باز می گردید – حتی اگر مفهوم زمان را هنوز نمیداند این باعث می شود احساس امنیت بیشتری کند. تمام این اطلاعات را برای پرستار نیز بنویسید تا او بتواند به کودک اطمینان بدهد.
  • هرگز بدون خداحافظی نروید. درست نیست که به سادگی ناپدید بشوید و این برای کودک بسیار ناراحت کننده و پریشان کننده است. بعضی از کودکان حرکت دو مرحله ای را دوست دارند، گفتن خداحافظی و سپس دست تکان دادن از در نیمه باز بعضی دیگر اداب خاص خودشان را دارند، مثل «لوسی، که همیشه به بغل مامان و بابا می رود و یک بوسی می دهد.»

برای مکانها و شرایط جدید آماده شوید.

اگر کودک خود را به یک پرستار در مکان جدیدی تنها می گذارید، اجازه دهید قبل از اینکه شما آنجا را ترک کنید کودک با مکان آشنا می شود. همه ما وقتی میدانیم که میخواهیم کجا برویم و آنجا چه چیزی در انتظار ماست، احساس امنیت بیشتری می کنیم.

  • از پیش سرکشی کنید. یک روز قبل از اینکه کودک خود را بخواهید در مکانی بگذارید، برای بازدید آنجا بروید و با آن مکان آشنا شوید. کودک را به گردش ببرید و بگذارید زمانی را با بزرگسالانی که باید با او باشند سپری کند.
  • ارتباط برقرار کنید. اگر معلم یا پرستاری که قرار است از کودکتان مراقبت کند را ندیده اید، برای او یادداشتی بنویسید و یا از طریق تلفن با او صحبت کنید. تمام جزئیات مربوط به کودک خود را به او بگویید، چیزهایی که دوست دارد و دوست ندارد شخصیت و عادات او و البته، اگر مشکلات خاصی دارد دربارهٔ آنها نیز گفتگو کنید.
  • دوستانی بیابید. در صورت امکان، کودک را به پسر یا دختر کوچک دیگری که قرار است در مدرسه یا مرکز مراقبت از کودک همبازی شود، معرفی کنید.
  • درمورد آنچه امکان دارد رخ دهد صحبت کنید. با او در مورد آنچه که در این مکان جدید قرار است رخ دهد و آنچه خواهد دید یا انجام خواهد داد صحبت کنید. به کتابخانه بروید و کتابی در مورد آن پیدا کنید و برایش بخوانید. • یک کار ویژه انجام دهید. رفتن به این مکان جدید را برایش به یک رویداد خاص و فوقالعاده تبدیل کنید. در مورد آنچه می پوشد صحبت کنید و یک چیز جدید به او بدهید که با خود ببرد، طوری رفتار کنید که گویی یک تفریح بزرگ است!

وقتی الان زمان رفتن است، بروید!

هرگز متزلزل، دودل، سرشار از گناه یا نگران نباشید. با اعتماد به نفس خداحافظی کنید و سپس به سرعت بیرون بروید. کودک نباید متوجه شود بیرون رفتن شما برایش یک حق انتخاب است یا اینکه اگر او به اندازه کافی سر و صدا راه بیندازد، شما تصمیم خود را عوض می کنید و پیش او می مانید.

  • شجاع باشید. اگر وقتی که از خانه بیرون می روید، او با خوشحالی مشغول بازی است و به سختی متوجه بیرون رفتن شما می شود، آزرده و ناراحت نشوید بلکه به خودتان دلگرمی دهید، با علم به اینکه او عاشق شماست و به شما ایمان دارد. اوضاع را خراب نکنید. نگذارید احساسات متزلزل و سست شما بر او تأثیر بگذارند. اگر با بیرون رفتن مشکل دارید، با این فکر «چطور می تونم کودکم را ترک کنم؟» به این احساسات توجه کنید. ولی در هر حال اعتماد و اطمینان را نشان دهید. اگر کودک به یکی از والدین بیشتر از دیگری میچسبد، بنابراین آن کس که کودک کمتر به او میچسبد اول باید خداحافظی کند.
  • ترک کنید در حالی که همدردی کردهاید. اگر کودک با این تفکر که شما میخواهید او را تنها بگذارید آشفته و ناراحت شد، به او بگویید که با او احساس همدردری می کنید، اما مجبورید که بروید. با آرامش کامل بگویید: «من میدونم تو ناراحتی، اما میدونم که بهتر خواهی شد. تو با پرستارت بازی خواهی کرد. دوستت دارم و خیلی زود میبینمت.» سپس بروید! هرگز درباره ی شرایط صحبت نکنید. برای مثال، اگر کودک شما از خارج شدن ماشین خودداری می کند، وقتی میخواهد به مدرسه یا اردو برود، به او حق انتخابی واضح بدهید: «میخواهی من با تو بیام یا دوست داری با بچه های دیگری بروی، خودت تصمیم بگیر.» پنج ثانیه به او فرصت دهید تا تصمیم بگیرد، سپس ادامه دهید.
  • مواجه شدن با افسردگی های روز دوم. گاهی کودک از روی میل و رغبت روز اول به شما اجازه می دهد بروید، اما در روز دوم بسیار پریشان و ناراحت می شود. ماریا یک روز با خوشحالی فراوان به مهدکودک رفت، اما صبح روز دوم گریه کرد. این بدان معنی نیست که در آنجا به او خوش نمیگذرد، بلکه او فهمید رفتن به مهدکودک یعنی دور شدن از مادرش، مادرش او را همراهی کرد، با اطمینان خداحافظی کرد و ماریا دوباره خوشحال شد.

برنامه ای بریزید تا استقلال را افزایش دهید.

  • قبل از اینکه برای دفعه بعد کودکتان را تنها بگذارید، به او ابراز احساسات کنید. وقتی میخواهید او را ترک کنید اگر به شدت به شما چسبید، تصور نکنید که او را لوس کردهاید. او فقط نیاز به ایمنی بیشتر دارد، چون میخواهد بیشتر وابسته باشد. زمان بیشتر را با او بگذرانید. وقتی که هنوز به شما نچسبیده، تنها با او بازی کنید، او را در آغوش بگیرید و ببوسید.
  • حس استقلال را تقویت کنید. هر کاری برای کودک نکنید، بلکه فرصت دهید از خودش مراقبت کند تا زمانی که از شما تقاضای کمک کند یادتان باشد فقط وقتی به او کمک کنید که واقعاً او در انجام آن تلاش کرده و نمی تواند موفق شود، در عوض او را تشویق کنید تا خودش انجام دهد. برای تلاش و به خصوصی موفقیتش او را زیاد تشویق کنید. اگر نتوانست آن کار را انجام دهد، ناامیدانه رفتار نکنید و عصبانی نشوید.
  • یک روش پاداش ایجاد کنید. به خاطر گریه نکردن و نچسبیدن به شما هنگامی که می خواهید بیرون بروید به او پاداش بدهید. برای او توضیح دهید که اگر دختر بزرگی باشد و خداحافظی بگوید، یک ستاره می گیرد.
از من بپرس 2

Recent Posts

هفته دوم بارداری

هفته دوم بارداری هفته اول بارداری با تمام هیجاناتش گذشت و الان قصد داریم هفته…

5 سال ago

هفته سوم بارداری

هفته سوم بارداری در هفته سوم بارداری ممکن است که زن هنوز متوجه این قضیه…

5 سال ago

هفته اول بارداری

بارداری دوران بارداری عمدتا 9 ماه به طول می انجامد اما پزشکان برای بررسی دقیق…

5 سال ago

برنامه غذایی مادران شیرده

در پر تو فعالیت چشمگیر غدد پستانی و تغذیه کامل مادر، کودکی که از شیر…

5 سال ago

از انواع زایمان بیشتر بدانید

از جمله مراحل زایمان در بیمارستان از شما معاینه لگن به عمل می آید، تا…

5 سال ago

اقداماتی که باید در زمان زایمان انجام دهید

زایمان شما نه ماه بارداری را پشت سرگذاشتید و حالا لحظه ای که منتظرش بودید…

5 سال ago