خشونت علیه زنان از بد ترین نوع خطا هایی است که بشر از آن استفاده می کند. در اکثر نقاط دنیا از خشونت علیه زنان به عنوان بهانه ای برای اجرای عرف و فرهنگی که تحمیل شده است در جامعه استفاده می شود و نیز بسیاری از آن چشم پوشی می کنند. خشونتی که علیه زنان به کار می رود یه اتفاق جدید و تازه نمی باشد، ولی به تازگی در جامعه های زیادی نسبت به قبل توجه بیشتری نسبت به این مسئله می کنند و نیز سعی بر این دارند که فعالیت هایی را برای مبارزه با خشونت علیه زنان انجام دهند.
در بیشتر کشور ها، یکی از معضل هایی که در جامعه وجود دارد همین مسئله خشونت علیه زنان است و با اینکه انواع گوناگونی از خشونت وجود دارد، اما در اینجا ما یک تعریف کلی از آن را می گوییم : هر گونه رفتار، حرکت و گفتاری که باعث شود شخص دچار انزوا، سرخوردگی و یا عقب افتادن شده و نیز با صفت های انسانی مغایرت داشته باشد خشونت مینامند. تعریف دیگری که از خشونت می توان گفت این است که خشونت می تواند شامل هرگونه فعالیت، الفاظ، ذهنیت هایی که افراد را از رسیدن به شکوفایی متوقف کرده و سبب آسیب های جسمی، روحی، اجتماعی و یا محیطی شخص گردد.
درباره اساس خشونت های جنسیتی نظریه های مختلفی وجود دارد، ولی با بودن بعضی از عمل های اقتصادی و سیاسی مانند فقر و جنگ که در بعضی جوامع دیده می شود، نمی توان از تاثیر مرد سالاری در ایجاد خشونت و نیز حمایت از خشونت کننده ها چشم پوشی کرد. همین دلیل سبب می شود در کشور هایی که ثروت بسیاری دارند نیز این معضل یعنی خشونت وجود داشته باشد. اساس خشونت علیه زنان امری تازه و جدید نیست و ریشه ی عمیقی دارد و یکی از دلایل آن این است که در تقسیم قدرت بین زنان و مردان نا عدالتی وجود داشته و مردان در برابر زنان احساس برتری بیشتری می کنند.
البته برخی از دانشمندان و فیلسوفان این حس برتری جویی که انسان ها در برابر هم دارند را یک حس کاملا طبیعی و نرمال می دانند که باعث می شود انسان ها در امور کاری شان به پیشرفت قابل توجهی دست پیدا کنند اما زمانی که این حس برتری طلبی سبب به وجود آمدن خشونت بین انسان ها شود دیگر نمی توان گفت که یک امر طبیعی است. در حقیقت به وجو آورندگان خشونت زمانی که از خشونت علیه دیگری استفاده می کنند معتقد هستند که این حس باعث بیشتر شدن حس قدرت طلبی و نیز مالکیت بیشتر بر بدن شخص مقابل شان می شود. این گونه افراد برای حل مشکلات تنها راه حلی که به ذهنشان می رسد خشونت بوده و این کار زشت و ناپسند را تنها راه حل مسائل پیش آمده می دانند.
یکی از بیشترین نوع خشونت هایی که علیه زنان به کار برده می شود خشونت فیزیکی است. مخصوصا در جامعه ما که روز به روز انواع خشونت های فیزیکی که علیه زنان به کار می رود را می بینیم و می شنویم و این نوع از خشونت از شدید ترین و رایج ترین نوع خشونت ها به شمار می رود.
طبق آمار به دست آمده از بخش زنان سازمان ملل متحدد، در سراسر دنیا از هر سه زن یک نفر مورد خشونت جسمی و جنسی قرار گرفته است. همانطور که می دانیم خشونت جسمی از خطرآور ترین نوع خشونت ها علیه زنان بوده و به نوع عای مختلفی در جامعه ها دیده می شود.
استفاده از خشونت فیزیکی می تواند به صورت کاملا شدید که باعث آسیب های بدنی جدی به شخص می شود باشد یا اینکه از نوع خفیف آن باشد. علائم و آثار به وجود آمده از خشونت فیزیکی ممکن است قابل دید بوده یا در برخی موارد قابل دید نمی باشد.
تاثیراتی که خشونت فیزیکی بر زنان می تواند داشته باشد علاوه بر آسیب های جسمی بر ذهن و روان زن می تواند تاثیرات منفی بسیاری داشته و نیز بر زندگی خانوادگی، فردی و اجتماعی زن هم تاثیرات منفی دارد.
از تاثیرات منفی که خشونت فیزیکی می تواند به همراه داشته باشد می توان به منزوی شدن فرد، ایجاد افسردگی، ترس و نیز خستگی عاطفی و روانی شخص می شود. طبق آمار به دست آمده از خشونت فیزیکی علیه زنان در افغانستان علاوه بر فراگیر بودن این نوع خشونت این را نشان می دهد که تنها ده درصد از خشونت کننده های فیزیکی مورد محاکمه قرار می گیرند.
با اینکه خطراتی که خشونت فیزیکی به همراه دارد بسیار زیاد بوده و تاثیرات روانی زیادی نیز دارد، بیشتر زنان در کشور افغانستان و حتی جهان مورد خشونت لفظی و روانی نیز قرار می گیرند. این نوع از خشونت ها در بیشتر کشور ها به عنوان خشونت مورد قبول نبوده و پیگیری هم نمی شوند.
البته در کشور افغانستان چون از زن ها به عنوان جنس دوم یاد می شود به همین خاطر هیچ قانونی وجود نداشته که خشونت هایی که بیشتر زنانشان از همان دوران کودکی با آن رو به رو هستند را مورد پیگیری قانونی قرار داده و شخص خشونت کننده را باز خوست کنند.
در اکثر موارد که علیه زنی خشونت فیزیکی انجام می شود تنها به جسم زن آسیب نمی رسد بلکه همراه با خشونت لفظی و روانی نیز می باشد. زنی که مورد خشونت روانی و لفظی قرار می گیرد آثاری بر بدن و جسمش باقی نمی ماند اما بر روح و روانش چنان آسیبی وارد می شود که تا مدت های زیایدی ذهن او را درگیر می کند.
در افغانستان زنان علاوه بر مورد خشونت قرار گرفتن از جانب غریبه ها از طرف پدر، برادر، همسر و حتی نزدیکان همسر نیز مورد خشونت قرار می گیرند.
در برخی از خانواده ها از همان کودکی فرزند پسر را بر دختر ترجیح می دهن و این بدان معنی است که ما از همان طفولیت به فرزند دخترمان می آموزیم که هیچ چیزی برای پسران عیب و عار نبوده ولی دختر ها حتی حق خندیدن هم از آن ها سلب می شود.
زنانی که مورد خشونت فیزیکی قرار می گیرند ممکن است دچار آسیب های جسمی و روانی زیادی شوند ولی علاوه براین خشونت های روانی که علیه زنان استفاده می شود تاثیرات منفی بر روان زنان داشته و همین باعث می شود که روان خانواده و حتی اجتماع نیز فلج شود. این آسیب ها طولانی مدت هستند چون کودکانی که شاهد خشونت های فیزیکی و روانی علیه والدین شان هستند نمی توانند در آینده خود زندگی مشترک سالمی داشته باشند.
پس به شما توصیه می کنیم که همان قدر که به مبارزه علیه خشونت فیزیکی می پردازیم کمی هم به فکر از بین بردن خشونت های لفظی و روانی باشیم.
هفته دوم بارداری هفته اول بارداری با تمام هیجاناتش گذشت و الان قصد داریم هفته…
بارداری دوران بارداری عمدتا 9 ماه به طول می انجامد اما پزشکان برای بررسی دقیق…
در پر تو فعالیت چشمگیر غدد پستانی و تغذیه کامل مادر، کودکی که از شیر…
از جمله مراحل زایمان در بیمارستان از شما معاینه لگن به عمل می آید، تا…
زایمان شما نه ماه بارداری را پشت سرگذاشتید و حالا لحظه ای که منتظرش بودید…