والدین معمولاً «کارهای روزمره» را به عنوان کارهای کوچک متداول در خانه تلقی می کنند. اما کودکان بیشتر اوقات آنها را وظایف سخت و ناخوشایند میدانند که بر آنها تحمیل شدهاند، درست وقتی. که دوست دارند کار دیگری انجام دهند. مهم نیست این کار در حقیقت چقدر کوچک و ناچیز است، میتوانند باعث ویرانی خانواده ها شوند. به ویژه وقتی که بارها یادآوری می شوند و چندین بحث و جدل در میگیرد تا این وظایف انجام شوند.
ما معتقدیم هرکس در خانواده باید مسئول وظایف خود باشد و آنها را انجام دهد تا زندگی را قابل تحمل کند – به خصوص در خانواده های دو شغلی و یا تک والدینی – اگر این از ابتدا یک قانون غیرمدون باشد، کودکان با این تصور پرورش مییابند و بزرگ می شوند که کمک کردن بخشی از وظایف عادی روزمره است. البته، ما نمی گوییم کودکان باید زیر فشار کارهای خانه باشند، بلکه انجام مسئولیتهای ساده، بار مسئولیت های شمارا کم میکند و در عین حال حس ھمکاری و تعاون را به کودکتان می آموزید.
یکی از شکایت های عمده ی والدین این است که کوکانشان «مسئولیت پذیر» نیستند. آنها با انجام نمیدهند یا اینکه با رضایت و بدون یادآوری و بحث وظایفی که برای آنها تعیین شده در کارشان را انجام نمی دهند. آنها بیمیل و بی اعتنا هستند، یا خیلی راحت “فراموش می کنند که به خاطر داشته باشند”.
بعضی والدین دیگر میخواهند بدانند که چگونه حس مسئولیت پذیری را به فرزندان کوچک خود بفهمانند. یک نکته که باید به یاد داشته باشیم این است که واژه ی مسئولیت به معنی توانایی برای پاسخ دادن است. در بیشتر اوقات، اگر کودک بتواند کاری را انجام دهد، بنابراین خوب است از او بخواهیم آن را انجام دهد. در اینجا توصیه هایی ارائه دادهایم.
حتی بچه های خیلی کوچک یاد می گیرند مسئولیت پذیر باشند. در مورد کوچکترها، شما می توانید از مرحله ی رشد آنها به عنوان راهنما نسبت به آنچه میتوانند انجام دهند، استفاده کنید. برای مثال، کودکان نوپا عاشق این هستند که همه چیز را بردارند. بنابراین این انرژی را تحت کنترل درآورید. بگذارید لباسهای کثیفش را درون سبد و لباسهای تمیزش را در کشو بگذارد و اسباب بازیهایش را در قفسه قرار دهد. کودکان نوپا دوست دارند به مامان و بابا کمک کنند و اگر به آنها اجازه ی کار بدهید، به جای اینکه دست و پا گیر باشند، مفید هستند. شما به طور همزمان آنها را به کاری مشغول می کنید و مسئولیتپذیری را نیز به آنها می آموزید.
وقتی «لین» سه ساله و خیلی کوچک بود، دوست داشت «آشغال» را از روی زمین بردارد و درون سطل آشغال بگذارد. این برای کودک نوپا یک کار فوق العاده است، او نسبت به تمیزی بسیار حساس است. وقتی لین بزرگتر و قد بلندتر شد، همیشه از بیرون آوردن وسیله از کشو لذت میبرد. زمانی که چهار ساله بود، میتوانست ظروف نقرهای را انتخاب کند و میز را درست مثل یک بزرگسال بچیند. آن اولین کار حقیقی او بود، اما آنها را کار نمیدانست، از نظر او این نشانه ی یک دختر بزرگ و بخش اصلی زندگی در خانواده بود.
کارها باید متناسب با سن و توانایی کودک باشند، اما اگر کارها را متناسب با رشد کودک تغییر دهید بسیار مؤثر خواهد بود (به خصوص اگر بیشتر از یک کودک در خانه دارید). به این ترتیب، کودک نمی تواند بگوید: «مارک مجبور نیست این کار را انجام دهد، چرا من باید انجام دهم؟» اگر کارها متناسب با ست. باشد “” سن باشند، مارک الان آن کار را انجام نمی دهد، اما زمانی او نیز انجام خواهد داد یا در آینده مجبور است که انجام دهد. وقتی کارها تغییر می کنند، کودکان مشتاقانه منتظر وظایف جدید می مانند. پدری به فرزندش گفت: «تو هنوز آنقدر بزرگ نشدی به خیابان بروی و روزنامه بخری، اما یک روز بزرگ خواهی شد!» پسرش همچنان سؤال پرسید و پرسید آیا هنوز هم به اندازه ی کافی بزرگ نشده؟ وقتی بالاخره بزرگ شد، فهمید کار جدیدش واقعاً دشوار است.
تصور نکنید شود کتان – حتی فرزند بزرگتان – میداند که چگونه کاری می خواهد انجام دهد. همیشه آنچه که انتظار دارید را خوب مشخص کنید و به او نشان دهید چگونه آن را انجام دهد. انجام کار را ابتدا نظارت کنید. به طور کامل و دقیق به او بگویید هر چند وقت یکبار باید آن کار را انجام دهد و چه وقت باید ان را به پایان برساند.
برای مثال مرتب کردن تخت؛ هیچ کسی از هنگام تولد نمی داند چگونه تخت را آن طور که شما دوست دارید مرتب کند. چگونگی آن را به کودک نشان دهید و سپس به یاد داشته باشید برای تلاش و پیشرفت هایش مرتب او را تشویق کنید.
سعی کنید انتظارات خود را مطابق با سن کودک و مرحله ی رشد او منطبق کنید. وقتی «لین» شروع به چیدن میز کرد، حیرت انگیز بود که ظروف را در مکان خود قرار میدهد. البته، گاهی تمام قاشق ها و یا تمام چنگال ها را یک جا می گذاشت. بعدها، او یاد گرفت چه چیز را کجا بگذارد و در کدام قسمت زیر بشقابی قرار دهد. او دقیقاً کاری که والدینش می کردند را انجام می داد و در نهایت، وظیفه ی او این بود برای هر وعده ی غذا میز را به طور کامل بچیند، چون میدانست چگونه این کار را انجام دهد.
یک کودک سه ساله می تواند آشغال را در سطل اتاقش بگذارد، اما مشخص است که نمی تواند تمام آشغال ها را جمع کند و آنها را به طبقه ی پایین ببرد. شما به تواناییهای کودک خود آگاهسد، ولی اگر نگذارید کودک نوپای شما کمک کند، مهارتهای او را دستکم گرفته اید.
بسیاری از والدین به طرز اشتباهی توقع دارند کارها بدون نظارت یا کمک، به طور درست انجام شوند. حداقل برای اولین بار، وقتی کودک کار جدیدی را می آموزد، شما نه تنها باید به او بیاموزید چگونه این کار جدید را انجام دهد، بلکه باید بر کارش نظارت داشته باشید تا زمانی که انجام می دهد در آن موفق شود. تا هنگامی که کارش به یک عادت تبدیل نشده است، انتظار نداشته باشید موقعی که منزل نیستید یا در قسمت دیگری از خانه هستید، کاری را به طور کامل انجام دهد.
وقتی کودک بزرگتر و تواناتر شد، به تدریج مسئولیتهایی برای انجام وظایفش بدهید.
در مورد “جانی” که هر هفته خود، اتاقش را تمیز می نماید. همه چیز را از کف زمین جمع می کند، قفسه ها و کمدش را نیز مرتب می کند. توافق بر این است تمام هفته چیزی گفته نشود، اما برنامه ی نظارت ظهر روز جمعه انجام شود.
پیامدهای طبیعی را دنبال کنید. پیامدهای مثبت می توانند به عنوان تقویت کننده هایی بعد از اینکه با موفقیت کاری را انجام داد، استفاده شوند.
برای مثال: «سارا» هرگز لباس هایش را آویزان نمی کرد، مگر اینکه به شدت به او گوشزد می شد. برای افراموش کنید. به «سارا» دقیقا بگویید انتظار دارید چه کار کند و چه وقت تکرار و گوشزد کردن ر آن را انجام دهد. جدولی درست کنید و به او بگویید وقتی او بیست و پنج امتیاز کسب کرد، لباس جدیدی را که می خواهد به دست می آورد. هر غروب ساعت ۷ نظارت کنید. با علاقه او را تشویق کنید و اگر تمام لباس هایش آویزان شدهاند یا مرتب گوشهای قرار گرفته اند، یک علامت در جدول بگذارید. سپس به او یک پاداش کوچک – مثل زمان کمی بیشتر بیدار ماندن و تماشای تلویزیون یا یک سنجاق جدید برای موهایش – بدهید. وقتی او بیست و پنج امتیاز گرفت، یک لباس زیبا دریافت می کند.
تنبیه (مثل گرفتن امتیاز یا اسباب بازی) همیشه یک گزینه برای والدین نامید و خسته است، ولی ما ترجیح می دهیم از پیامدهای طبیعی منفی دیگر برای تغییر رفتار کودک استفاده کنید.
هفته دوم بارداری هفته اول بارداری با تمام هیجاناتش گذشت و الان قصد داریم هفته…
بارداری دوران بارداری عمدتا 9 ماه به طول می انجامد اما پزشکان برای بررسی دقیق…
در پر تو فعالیت چشمگیر غدد پستانی و تغذیه کامل مادر، کودکی که از شیر…
از جمله مراحل زایمان در بیمارستان از شما معاینه لگن به عمل می آید، تا…
زایمان شما نه ماه بارداری را پشت سرگذاشتید و حالا لحظه ای که منتظرش بودید…