بازگشت به خانه

آریا و مینا کوله پشتی هایشان را در صندوق عقب ماشین گذاشتند وقت برگشتن به خانه بود.پدر و مادر برای بردنشان آمده بودند.به بچه ها در کنار دوستان جدیدشان خیلی خوش گذشته بود و دوست داشتند بیشتر پیش مادر بزرگ می ماندند.خاله سارا و خانواده اش برای خداحافظی به خانه ی مادر بزرگ آمده بودند.

آن ها یک لباس محلی مخصوص به مینا و مجسمه چوبی بسیار زیبایی که نشان یک آثار تاریخی مشهور شهر بود را به آریا هدیه دادند.آریا و مینا از آن ها برای آمدن به خـانه شان دعوت کردند.مادر بزرگ آن ها را بوسید و گفت:بچه ها باز هم بیایید وقتی شما اینجا هستید من هم خیلی خوشحال تر هستم آریا و مینا مادربزرگ را بوسیدند و تشکر کردند و یک صدا گفتند:به ما هم خیلی خوش گذشت سپس سوار ماشین شدند و برای هم دست تکان دادند.در راه بازگشت از روزهای خوبی که با مادربزرگ خانواده ی خاله سارا و دوستانشان گذرانده بودند تعریف کردند.مادر خوشحال بود از اینکه بچه ها با زبان های متفاوت باهم ارتباط خوبی برقرار کرده بودند.و به آن ها قول داد در فرصتی دوباره به خانه ی مادر بزرگ بیایند.
نام قهرمان قصه:آریا و مینا
مکان قصه:خانه ی مادر بزرگ
زمان قصه:روز
پیام قصه:مردم کشور ما اهل شهرهای گوناگونی هستند به زبان های مختلفی صحبت می کنند.
عناصر قصه:مادربزرک پدر و مادر آریا و مینا خانواده ی خاله سارا مجسمه ی چوبی.

از من بپرس 5

Recent Posts

هفته دوم بارداری

هفته دوم بارداری هفته اول بارداری با تمام هیجاناتش گذشت و الان قصد داریم هفته…

5 سال ago

هفته سوم بارداری

هفته سوم بارداری در هفته سوم بارداری ممکن است که زن هنوز متوجه این قضیه…

5 سال ago

هفته اول بارداری

بارداری دوران بارداری عمدتا 9 ماه به طول می انجامد اما پزشکان برای بررسی دقیق…

5 سال ago

برنامه غذایی مادران شیرده

در پر تو فعالیت چشمگیر غدد پستانی و تغذیه کامل مادر، کودکی که از شیر…

5 سال ago

از انواع زایمان بیشتر بدانید

از جمله مراحل زایمان در بیمارستان از شما معاینه لگن به عمل می آید، تا…

5 سال ago

اقداماتی که باید در زمان زایمان انجام دهید

زایمان شما نه ماه بارداری را پشت سرگذاشتید و حالا لحظه ای که منتظرش بودید…

5 سال ago