کودک شما در یکسالگی برای هفته های متمادی مجذوب چیزهایی مثل تلفن یا هواپیما یا لامپ می شود. یادتان باشد که او با لمس کردن، پوشیدن و چشیدن اشیاء، بهتر یاد می گیرد و به عنوان یک دانشمند کوچولو نیاز دارد که تجربه های خود را بارها و بارها تکرار کند، بنابراین بگذارید با اشیایی که خطرناک یا آزار دهنده نیستند، آشنا شود و آنها را لمس کند. ولی این کاشف کوشا در این سن از خیلی چیزها هم ترس دارند.
او ممکن است ناگهان حرکت کند به دلیل صدای بلندی که دارد (مثل تصاویری که یک مرتبه از وسط کتاب بیرون می زنند، باز شدن چتر، جاروبرقی، سگی که پارس میکند قطار و یا حتی خش خش برگهای درختان بترسد.
همه بچه ها از چیزهایی می ترسند، این عنصر طبیعی در رشد است. فهمیدن این موضوع چندان سخت نیست. ترس موقعی پیش می آید که درک کودک از یک شیء با حادثه خیلی کم باشد و نتواند توضیح بدهد که چرا این شیء ناگهان وارد زندگی او شده چرا این اتفاق ترسناک روی داد و آیا اوضاع روبه راه هست یا نه، همه ما از چیزهایی که نمی فهمیم میترسیم. در سال دوم زندگی، ترس کودک حیطه وسیعی را در بر می گیرد. تا وقتی که بچه بتواند همه چیز را بفهمد. بهتر است که حتی الامکان او را از چیزهایی که باعث ترسش می شوند دور نگه داریم، اگر ان جاروبرقی می ترسد، سعی کنید برای مدتی حداقل موقعی که او نزدیک شماست. از آن استفاده نکنید. همیشه سعی کنیددر مقابل کودک همدرد و همدل باشید. سعی نکنید او را قانع کنید که پرسش مسخره است. این ترس اوست که در چنین مواردی میزان درک او را مشخص می سازد
ترس از حمام: در فاصله یک تا دو سالگی ممکن است کودک شما از حمام بترسد، او ممکن است از تصور این که زیر آب برود و خفه شود یا از رفتن صابون به چشمهایش و یا حتی از مشاهده رفتن آب داخل چاه و شنیدن صدای آن بترسد. از آن جا که حمام کردن برایش لازم است، باید راهی پیدا کنید که حمام کردن برایش تجربه ترس آوری نباشد و به او اجازه بدهید که به مرور زمان با این مسأله کنار بیاید. نگذارید صابون به چشمهایش برود، صورتش را با لیف بشوئید و آب بکشید، ولی روی صورتش آب نپاشید. از شامپوی بچه که چشم را نمی سوزاند استفاده کنید. بچه هایی را که می ترسند داخل لگن بنشینند نباید وادار به این کار کرد. می توانید برای چند ماه از اسفنج و صابون و آب استفاده کنید تا دل و جرأت او برگردد. سپس در لگن چند سانت بیشتر آب بریزید و قبل از این که بچه از حمام بیرون نرفته، راه آب را باز نکنید.
ترس از ارتفاع: بسیاری از افراد از بلندی، پرتگاهها و جاهایی از این قبیل ترسیده و وحشت دارند البته این ترس تا حدی بجاست و طبیعتا انسان از هر چیزی که برایش خطر آفرین است باید بترسد و دوری کند. اما در بعضی از افراد این ترس به شکل مرضی و زیاد وجود دارد که باعث آزار و ایجاد ناراحتی شده و تا حدی در روال عادی زندگیشان تاثیر منفی گذاشته و باید حتما رفع شود برای رفع این مشکل مراحل زیر را به کار ببرید:
۱- اگر کودک شما از ارتفاع میترسد ابتدا ریشه یابی کنید تا بفهمید این ترس چگونه و از کجا ریشه می گیرد و دلیلش چیست تا نسبت به رفع آن اقدام شده و حساسیت زدایی شود.
۲- دست کودک را بگیرید و با او مرحله به مرحله بدون عجله و با صبر و حوصله به مکانی مرتفع بروید در ابتدای کار، از مکانهایی که خیلی مرتفع نیستند و خطر کمتری دارند شروع کنید اگر حاضر به بالا رفتن و با حضور در آن مکان نشد اصرار نکنید
٣- خودتان الگو باشید بسیاری از اوقات ترس از والدین به کودک متقل می شود. اگر نمی توانید ترس خود را پنهان کنید برای رفع ترس کودک از دیگران کمک بگیرید.
۴- در ایام تعطیل کودک را به دامنه کوه برده تا بالا رفتن دیگران را مشاهده نماید (بخصوص همسالانش را).
۵- هنگام رفتن به محل های مرتفع با حرفهای خوب و مثبت او را سرگرم نمایید: شعر بخوانید و یا نصه و خاطره تعریف کنید.
۶- اگر کاملا مضطرب است به او بیاموزید که نفس های عمیق با دهان نیمه باز است.
۷- می تواند هنگام بالا رفتن و با حضور در آن محل چشمانش را بسته و تصور کند در کنار دریا قدم می زند و با در یک جشن تولد حضور دارد.
۸- می تواند در صورت تمایل مورتش را با عینک آفتابی، ماسک و… بپوشاند.
۹- در پایان فراموش نکنید که صبور باشید و هر پیشرفت کوچکی را تشویق نمایید برای حل این مشکل ممکن است زمان طولانی مصرف شود اما عجله نکنید.
آیا کودکتان از حضور در فضاهای بسته واهمه دارد؟ آیا به هیچ عنوان حاضر نیست در اتاق با ماشینی بنشیند؟ علت این ترس چیست؟ البته افرادی که اضطراب شدید دارند و یا افسرده هستند در نهایت ممکن است دچار این حالتها شوند. اما اگر کودک شما از هم اکنون این مشکل را دارد کمی دقت کنید تا بفهمید این ترس از کجا ناشی می شود آیا برای او تداعی خاطره بدی است؟ اگر چنین است باید این ذهنیت منفی را از بین ببرید. برای این کار ا- از کودک بخواهید هنگام حضور در این گونه فضاها نفس های عمیق بکشد (یا دهان نیمه باز)، روشهای کسب آرامش (مراجعه به پایان کتاب را به او بیاموزید. ۲- می تواند چشمانش را ببندند و فضای دلپذیر و جایی را تصور کند مثلا تصور کند در کنار شما بر روی شنهای داغ ساحل در حالی که نیم ملایمی می وزد در حال پیادهروی است. ٣- اگر احساس خفگی می کند به او کمک کنید تا لباسش را کم کند، دکمه ها را باز نماید، بند ساعت و… را باز کند، پنجره را باز نمایید و یک لیوان آب مرد بنوشد.
۴- می تواند مورتش را با استفاده از یک عینک آفتابی یا هر چیز دیگری بپوشانید.
۵- اگر از حضور در اتاق می ترسد ابتدا در کنار شما در یک اتاق بزرگر با در باز و مرحله بعد در اتاقهای کوچکتر و در نهایت با در بسته قرار بگیرد اینکار باید مرحله به مرحله و با صبر و حوصله انجام گیرد.
۶- اگر از سوار شدن در ماشین می ترسد ابتدا بدون این که ماشین حرکت کند در صندلی عقب یا جلو بنشیند، اگر از حضور افراد نگران می شود کم کم افراد داخل ماشین را زیاد کنید ابتدا از یک نفر و همچنان پیش روید تا فضا پر شود.
شاید افراد بزرگسالی را دیده باشید که از سوار شدن بر هواپیما یا کلیه وسایل نقلیه میترسند و رفتارهای غیر طبیعی از خود نشان می دهند و بسیاری از مواقع موجب خنده و تمسخر شما می شوند. که البته قطعأ بدانید دست خودشان نیست و این مسئله ریشه و علتی دارد که چه بسا ریشه آن به دوران کودکی آن فرد بر می گردد. بنابراین اگر کودک شما هم چنین است از همین حالا اقدام کنید:
۱- اطلاعات کودک را در مورد وسیله نقلیه مورد نظر افزایش دهید.
۲- اگر از هواپیما می ترسد او را به نمایشگاههای هوایی ببرید. حتی اگر حاضر نشد نزدیک شود حضورش در آن فضا مفید است.
۳- برای بدرقه و با استقبال افراد فامیل و اطرافیان که به سفر می روند و یا از سفر می آیند بروید.
۴- اگر از گرفتگی گوش هنگام استفاده از هواپیما با وسایل دیگر نگران است به او یاد دهید با جویدن آدامس و یا خوردن یک شکلات می تواند جلوی آن را بگیرد و یا اگر دچار تهوع میشود از داروهای ضدتهوع استفاده کنید.
۵- در صورت موافقتش یک سفر کوتاه مثلا یک روزه با آن وسیله نقلیه ترتیب دهید و سعی کنید به او خوش بگذرد.
۶- اگر از هواپیما می ترسد با استفاده از کتابها، فیلم ها یا محیط های راتی مراحل پرواز و علت سر و صداهای مربوط به آن را برایش شرح دهید.
۷- اگر از ماشین می ترسد او را سوار ماشینی که خاموش است نمایید و بعد با موافقت می توانید ماشین را روشن کرده و دوری بزنید و در این هنگام از او بخواهید ماشینهای دیگر را بشمارد، مدل و نوع و رنگ آنها را بیان کند. هنگامی که ماشین خاموش است می توانید بگذارید دقیقه وسایل و دکمه های داخل ماشین را دیده و لمس کند و درباره آنها توضیح دهید. به او بگویید علت بیشتر تصادفات عدم رعایت قانون و عجله و شتاب است و در غیر این صورت مشکل پیش نمی آید.
هنگامیکه فرزندانمان بسیار کوچکند برای اینکه از آنها به اصطلاح حفاظت کنیم سعی می کنیم از ساده ترین راه این کار را انجام دهیم مثلا او را از افراد و اشیاء خیالی و غیر واقعی می ترسانیم تا به دور از چشم ما به کوچه و خیابان نروند و از ما دور نشوند و همین مسئله باعث میشود ترسی در وجود کودکانمان باقی بماند و این تصور را داشته باشند که فضای بیرون از خانه پر از خطرات و یا داخل خانه اگر تنها باشند حتما خطری متوجه آنهاست. اگر کودک شما چنین است حتما باید این ترس را ریشه کن کنید.
۱- این کار باید مرحله به مرحله و با صبر و حوصله و جدیت همراه باشد اگر خودتان فرد ترسویی هستید اول مشکل خود را حل کنید و یا برای رفع مشکل کودکتان از افراد دیگر کمک بگیرید.
۲- نکات ایمنی را به فرزندتان آموزش دهید
۳- هرگز برای رسیدن به هدفی او را نترسانید و از جملات و کلمات ترسناک و غیرواقعی استفاده نکنید. . .
۴- از به کار بردن جملاتی نظیر تو را دوست ندارم و با پاهات نهر می کنم و میروم یا وقتی از مدرسه برگردی من نیستم خودداری کنید.
۵- از حوادث جنایی و مسائلی از این قبیل صحبت نکنید و یا از دیدن فیلم ها و برنامه هایی که این چنین است و مناسب سن او نیست خودداری نمایید
۶- ایمنی خانه را رعایت کنید و به او نشان دهید که کسی بدون اجازه آنها نمی تواند وارد شود و اگر هم چنین اتفاقی بخواهد بیفتد حتما آنها متوجه شده و ممانعت به عمل می آورند.
۷- اگر با حوادثی مواجهه شد و در جریان آن قرار گرفت حقایق را به او بگویید
۸- اگر به تنهایی حاضر نیست حتی در حیاط خانه هم بماند ضمن اینکه او را توجیه می کنید که در خانه مشکلی وجود ندارد و دنیا اینهمه هم که او فکر می کند خطرناک نیست، مرحله به مرحله این تنها ماندن را افزایش دهید و حضور خود را در نرد او کمتر کنید و چنانچه لحظه ای تنها ماند سریعا او را تحسین و تشویق نماید.
۹- افرادی که شجاع هستند و روحیه قوی داشته البته منظور از شجاع، تهور و انجام کارهای خطرناک متهورانه نیست اما افرادی که به طور منطقی پر ترسها غلبه کرده و شجاع هستند حضورشان در کنار فرزندتان می تواند تاثیر مثبتی داشته باشد.
افراد زیادی هستند که نمی توانند در جمعهای غریبه به راحتی صحبت کنند و به طور کلی انزوا و گوشه گیری را به حضور در جمع ترجیح می دهند. با اینکه اگر در جسمی حضور یابند معمولا ساکن هستند و اظهارنظری نمی کنند و اصولا نمی دانند چه باید بگویند و چگونه صحبت کنند و هنگام صحبت در جمع دچار اضطراب می شوند. اگر کودک شما هم چنین است ابتدا علت را پیدا کنید آیا رفتار خود شما باعث ایجاد چنین اضطرابی نشده و چنانچه علت را یافتید و رفع کردید مراحل زیر را به کار برید و رعایت کنید:
۱- از او بخواهید مطلبی را در نزد شما و بعد در نزد بقیه اعضای خانواده بخواند این کار باید تدریجا صورت پذیرد.
۲- سخن و شعر و با مطلبی را که میخواهد بیان کند نوشته چندین بار تمرین کرده و هرگاه هم از بیان آن احساس ناراحتی کرد به راحتی قطع کند و ادامه ندهد.
٣- با ایفای نقش بسیاری از مشکلات حل می شود نقش شاگرد و معلم را بازی کنید و جای خود را گاهی اوقات با فرزندتان عرض کنید .
۴- صدایش را ضبط کرده و یا از او فیلم برداری کرده و سپس نقاط ضعف و قوت آن را با هم بررسی کنید.
۵- از او بخواهید گاهی اوقات برای شما داستان و یا خلابه یک فیلم با کتاب را بازگو نماید.
۶- با معلم او در ارتباط باشید و بخواهید تا در کلاس، معلم او را در کارهای گروهی وارد نماید و به او مسئولیتهایی دهد.
۷- کوچکترین پیشرفتش را تشویق نمائید.
۸- او را مقایسه نکنید از سرزنش و تحقیر کردن بپرهیزید.
۹- حرفهای مثبت را تلقین نمایید و به او بگویید که می دانید کار سختی است اما او از عهده آن بر می آید.
۱۰- توجه او را به اشتباهات گفتاری و رفتاری افراد دیگر به خصوص چهره های معروف و آشنا جلب نمایید.
۱۱- اگر ترس از لرزش دست و صدای قرمز شدن، گر گرفتن، فراموشی، عرق کردن و… دارد از او بخواهید به طور مبالغه آمیز این حالتها را در تنهایی اجرا کند مثلا دستهایش را به شدت بلرزاند تا مسئله برایش عادی شود.
۱۲- تمریناتش را می تواند جلوی آینه انجام داده تا خود را ببیند. یا می تواند صحنه ای همانند صحنه ای که باید مطلب را اجرا نماید در خانه در حضور اعضای خانواده اجرا کرده و حتی لباسهایی که برای آن روز در نظر گرفته شده بپوشد و اگر قرار است اعضای خانواده هم آن روز حضور داشته باشند آنها هم با لباسهای رسمی باشند. ترس از مرگ: معمولا کودکان در سنین ۶-۴ سالگی سؤالاتی در زمینه مرگ می پرسند مخصوصا اگر فرد نزدیکی از دست رفته و فوت کند و یا در مراسم عزاداری شرکت کنند سؤالات زیادی از این قبیل که فرد فوت شده به کجا رفنه؟ چگونه رفته؟ و یا چه شد که این چنین شد؟ می پرسند. آیا برای پاسخ به این سؤالات آمادگی دارید؟ اگر جوابتان منتفی است پس به این قسمت توجه کنید:
١- همانگونه که گفته شد کودکان در سنین ۶-۴ سالگی به این مسئله توجه کرده و در مورد مرگ و بیماری و عوارض آن سؤال می کنند در مورد مرگ با آنها صحبت کنید.
۲- اگر بچه در سنین ۴ سالگی است و می پرسد مثلا پدربزرگ به کجا رفت؟ می توانید به او بگویید نزد خدا و به دنیایی دیگر رفت.
۳- هرگز دروغ نگویید مثلا به او نگویید سفر رفته که کودک فکر کند پدربزرگ با هر فرد دیگر او را دوست نداشته و او را تنها گذاشته و بی خبر به سفر رفته و یا نگویید خواب است که به این دلیل موجب اختلال در خواب کودک میشوید.
۴- روش های سالم زندگی کردن و چگونگی رعایت بهدشت و جلوگیری از آلودگی ها را برای او شرح دهید.
۵- چرخه زندگی را شرح دهید این کار را می توانید با رشد و نمو و کاشتن یک دانه یا بزرگ کردن یک حیوان به طور عینی به او نشان دهید.
۶- درباره انواع بیماریها صحبت کنید.
٧- او را در جریان بیماری اقوام قرار دهید اما مسئله را خیلی وخیم و وحشتناک جلوه ندهید.
۸- به او بگویید که بتدریج مرگ را فراموش خواهد کرد
۹- برای مراسم آماده اش کنید البته اگر میل به حضور نداشت اصرار نکنید برای کودکان زیر ۵ سال با خیلی حساس، ضروری نیست
۱۰- از قبل در مورد مراسم و نحوه برگزاری آن به او شرح دهید و به او بگویید دلیل گریه کردن اطرافیان دور شدن از فرد مورد نظر است.
۱۱- بجای صحبت از چهره های زشت مرگ و ترساندنش از مرگ، مثبت و خوب صحبت کنید و دنیای زیبایی را برای او تجسم کنید.
ترس از آمپول و پزشک و یکی از شایع ترین ترسها در نزد کودکان است گرچه حتی در افراد بزرگسال هم این مسئله دیده میشود ولی هنگامیک کودکی از این مسائل بترسد به راحتی برای درمان و مداوا نحمل نمی کند و حاضر به انجام این موارد نمی شود و با بیقراری، گریه و زاری داد و بیداد مانع از انجام درمان می شود.
۱- هیچگاه برای ساکت کردن و ترساندن کودک از آمپول و تهدید به آمپول زدن، پزشک و غیره استفاده نکنید.
۲- اگر قرار است آمپول بزند به او بگویید به آمپول فکر نکند، و با او از موضوعات و تفریحات مورد علاقه اش صحبت کنید، می توانید او را تشویق به شمردن مثلا کتابهای روی میز پزشک نمایید و یا شعر بخوانید.
۳- به شکل واقعی عمل تزریق را نشان دهید مثلا روی پرتقال تزریق انجام دهید.
۴- او را مرتب نزد پزشکی و دندانپزشک ببرید (البته حتما از پزشکهای خوش اخلاق و با حوصله استفاده کنید.)
۵- او را هرگز گول نزنید و هنگامیکه قصد رفتن به پزشک و بیمارستان دارید نگویید قرار است پارک، سینما… برویم
۶- وسایل پزشکی را نشانش دهید وسایل پزشکی مخصوص بازی را تهیه و با او پزشک بازی نمایید
۷- به او نگویید در بیمارستان کسی او را اذیت نخواهد کرد و دردی ندارد به طور واقعی برای او شرح دهید.
۸- اگر قرار است به بیمارستان رفته و بستری شود با هم لوازم شخصی اش را جمع نمایید
۹- صحنه های پزشکی، بیمارستان را به او نشان دهید.
۱۰- گاهی اوقات او را بیمارستان و به پخش کودکان ببرید.
۱۱- اگر ترریتی دارد به او بگویید شروع به شمارش کند مثلا اگر تا ۱۰ بشمارد تمام میشود.
۱۲- اگر قرار است خودتان هم به بیمارستان رفته و پستری شرید والمیت را به او گفته و بگویید میتواند به عیادتان بیاید.
۱۳- به او توضیح دهید اگر هنگام بیماری روشهای درمانی را انجام ندهد چ عواقبی دارد.
۱۴- مرتب او را نزد دندانپزشک ببرید و حتی می تواند دندانهای شما را در منزل معاینه کند، ببیند و یا یک آینه کوچک به او بدهید تا دندانهای خود را
۱۵- اگر از این بابت نگران است که با دهان باز نمی تواند حرف بزند به او بگویید با دهان باز هم می تواند سر و صدا کند و خواسته اش را برساند.
۱۶- اگر ترس شدیدی دارد حتما قبلش به پزشک اطلاع دهید.
۱۷- فیلم ها و کارتونهای آموزشی و بهداشتی را به او نشان دهید و کتابهایی در این زمینه برایش تهیه کنید.
حالا به یک قصه گوش کنید: در روزگاران قدیم مثل امروز برق نبود، روشنایی نبود، لامپ نبود، خیلی از امکاناتی که امروز وجود دارد نبود به همین دلیل وتنی خورشید خانم پشت کرمها قایم میشد و جاشو به ماه و شب و تاریکی و ستاره ها می داد، رفت و آمد مردم تو خیابونها کمتر می شد، همه به خانه هایشان میرفتن و برای روشنایی خانه ها از شمع، چراغهای نفتی و فانوسهای کوچک استفاده می کردند و چون نور این وسایل کم بود از طرفی هم زود مصرف میشد بنابراین مردم خیلی زود میخوایدند و تاریکی و سکوت و ظلمت همه جا را فرا می گرفت و همین سکوت و تاریکی فرمت مناسبی بود برای افرادی که میخواستن کارهای خلاف و دردی و قاچاق بدون اینکه دیده شوند انجام بدهند و این طوری شد که نه تبدیل شد به یک وحشت و تاریکی تبدیل شد به یک عامل نرسناکه خیلی وقتها نوی لم مادربزرگها و مادرها هم از این ترس و وحشت دیده میشود؛ جا تاریک بود.
آقا دزد از دیوار خونه رفت بالا) و بچه ها فکر کردن شب چه چیز بدی است، تاریکی ترس داره و پر از خطر و شب که باید همراهش آرامش و استراحت و لذت و خواب باشد برای بچه ها تبدیل به یک موضوع ترسناک شد. تا امروز هم این ترس و وحشت ادامه پیدا کرد و حتی خیلی از ما بزرگترها هم از شب و تاریکی میترسیم. ترس از تاریکی در بسیاری از کودکان مشاهده می شود و معمولا کودکان زیر ۵ سال از تاریکی می ترسند اما توجه داشته باشید این ترس نباید به حدی باشد که حتی خواب آنها را مختل کند بنابراین در مسئله ترس از تاریکی به سن کودک توجه کنید. و اگر کودک شما سنش زیر ۵ سال است تا حدی این ترس را طبیعی بدانید و برای رفع ترس در کودک می توانید از راهکارهای ارائه شده استفاده نمائید:
١- به ترس کودکان بیش از حد واکنش نشان ندهید و به سن آنها هم توجه داشته باشید (انجام رفتارهایی مثل نوازش، بغل کردن،… بعد از ترسیدن، به کودک ثابت می کند که حتما خطری وجود داشته مخصوصا اگر این نرم بی مورد باشد این رفتارها موجب تشدید ترس در کودک می شود پس به اعتدال رفتار کنید.)
٢- بی توجه نباشید. (نه بیش از حد توجه به ترس نشان دهید نه چندان بی تفاوت باشید.)
٣- از نطق کردن و نصیحت کردن بپرهیزید مثلا از گفتن جملاتی نظیر: خطری وجود ندارد. من هستم…» اینکه خطری ندارد. بپرهیزید.
۴- از گفتن جملاتی نظیر چه بچه ترسویی جدا خودداری کنید و هرگر او را مسخره نکنید
۵- از کودک بخواهید میزان ترسش را با شمارش اعداد نشان بعد من ۱۰ تا ترسیدم و یا اگر شمارش را بلد نیست با دستش اندازه آن را نشان دهد.
۶- معمولا ترس از تاریکی در ۹ و ۸ سالگی باید کاهش یابد و با توجه به اینکه در ۱۰ سالگی اعتماد به نفس کامل می شود مسخره کردن موجب کاهش اعتماد به نفس می شود.
۷- در مورد این ترس صحبت کرده و علت و ریشه و نوع و مقدار آن را مشخص کنید و هرگز روی ترس سرپوش نگذارید.
۸- روشهای کسب آرامش را به او بیاموزید.
۹- رفتارهای شجاعانه را تحسین و تشویق نمایید.
۱۰- با هم مدتی در تاریکی بمانید و شروع به شمارش کنید هر مرحله که حضورش در تاریکی بیشتر می شود حتما تشویق کنید.
۱۱- اگر از اتاقش هنگام تاریکی میترسد با هم وارد شده و همه جا را خوب بگردید و به او ثابت کنید دلیلی برای ترس وجود ندارد و اگر می ترسد زیر تختش هیولایی باشد با هم زیر تخت را نگاه کنید.
۱۲- اگر در تاریکی از عروسکهای آویزان در اتاق می ترسد می توانید آنها را بردارید (بعضی از مادران اتاق کودک را بیش از حد تزئین کرده و حتی چشم و همچشمی و تجمل گرایی خود را به اتاق کودکانشان انتقال می دهند تا به هم نشان دهند که اتاق کودک هم از این پز دادن دور نماند، غافل از اینکه این مسئله چه اثر بزرگی بر روی کودک می گذارد.)
۱۳- زیر میز رفته و دور آن را با پتو بپوشانید و در تاریکی با هم بازی کنید. می توانید یک بازی دیگر هم ثرتیب دهید و ابتدا در روشنایی و در یک فضای روشن شروع به بازی کرده و بعد در تاریکی این بازی را ادامه دهید .
۱۴- اگر در تاریکی از صدا و سایه ای نرسید انان را روشن کرده و علت را مشخص سازید.
۱۵- هنگام شب درها را با هم قفل کنید و نکات ایمنی را رعایت کنید و به او نشان دهید کسی نمی تواند وارد شود و ترسش دلیلی ندارد.
۱۶- اگر از بودن و خوابیدن در اتاقش می ترسد یک زنگ در اتائش نصب کرده و به او بگویید هر زمان زنگ را فشار دهد. بلافاصله به اتاقش خواهید آمد.
۱۷- می توانید از کلیدهای مخصوصی (کلید دیمر) که در بازار وجود دارد و می توان با آن روشنایی را کنترل کرده و کم و زیاد کرد استفاده کنید و نور اتاقش را بتدریج کم نمایید.
۱۸- گاهی اوقات غذا را در نور شمع و یا چراغهای تزیینی کوچک و آباژور استفاده کنید و نشان دهید اینگونه چقدر فضا دلپذیر و دوست داشتنی می شود بد نیست گاهی اوقات همه چراغها را خاموش کرده و با نور شمع سپری کنید و در این فاصله تمه و شعر و خاطرات خوب تعریف کنید.
۱۹- در پایان توجه داشته باشید صبر و حوصله را از دست ندهید همچنین خودتان اگر از تاریکی می ترسید ابتدا این ترس را در خود از بین ببرید.
معمولا کودکان تا سن ۵-۴ سالگی به صدا عادت می کنند. اما با این وجود بسیاری از کودکان از صداهای بلند و بخصوص رعد و برق بسیار می ترسند شاید خیلی وقتها شما مادران دیده باشید که کودکان به طور ناگهانی از صدایی که تاکنون نمی ترسیده اکنون می ترسد و با شنیدن آن جمیل زده ر گریه می کند مثلا صدای جارو برقی اگر چنین است قطعا بدانید این ترس بی مورد نیست و برای کودک خاطره بدی را تداعی می کند مثلا کودک در خواب بوده و این صدا او را ناگهان بیدار کرده و با پدر و مادر مثنول بحشی بردند و همزمان این صدا ایجاد شده و نوعی نگرانی و اضطراب در کردک بوجود امده و با شنیدن این صدا به باد مشاجره پدر و مادر و با خاطرات بد و منفی دیگر می افتد. به هرحال هرگاه متوجه نرس کودک خود از صدایی شدید و یا اگر کودک شما از رعد و برق می ترسد به نکات زیر توجه نمایید:
۱- او را حتما نرد روانشناس ببرید بخصوص اگر این ترس خیلی غیرعادی است.
۲- صدایی را که او را ترسانده ضبط کنید و بعد با حفظ آرامش در محیطی خوب برایش پخش کنید
٣- اگر از رعد و برق می ترسد مشخص کنید از رعد میترسد و یا از برق و برایش علت رعد و برق را توضیح دهید
۴- می توانید هنگام طوفان، رعد و برق با هر صدایی برایش موسیقی پخش کنید با غذا و خوراکی مورد علاقه ای به او دهید و یا با هم شروع به شمارش کنید و او را مشغول نمایید تا صدا رفع شود.
۵- به او آرامش دهید و اضطراب را کم کنید او را تشویق کنید تا نفرهای عمیق بکند .
۶-هرگونه پیشرنتی را تشویق و تحسین نمایید
۷- نکات ایمنی را به او بیاموزید و بگویید طرقان و رعد و برق زمانیکه در بلندی و جاهای خاصی باشید صدمه می رساند و رعد هم یک صداست و صدا نمی تواند آسیبی برساند و صاعقه هم اند روی بلندی آسیب می رساند و بگویید ما اکنون در بلندی نیستیم.
ترس از حیوانات معمولا از سن ۳-۲ سالگی شروع میشرد و در این سن کردی متوجه حیوان خطرناک می شود. البته گاهی اوقات والدین خود باعث ترس کودک می شوند و او را از حیوانات می ترسانند. مثلا مادری که از سوسک میترسد این ترس را به کودک خود منتقل می کند و یا برای رعایت نظافت و تمیزی خانه مانع از حضور حیوانات خانگی شده و کودک را از آن می ترسانند و با بعضی وقتها کودک به طور ناگهانی صدای پارس سگ و یا حمله حیوانی را می بیند و می ترسد.
١- علت ترس را مشخص کنید و ببینید کودک شما از چه نوع حیوان و با چه چیزی مربوط به آن حیوان می ترسد مثلا از صدا، از رنگ یعنی از سگ سیاه می ترسد یا سفید، از دندانها و یا نوک حیوان می ترسد، از حیوان بزرگ با کوچک می ترسد.
۲- مسخره و سرزنش نکنید: گربه به این کوچکی که به تو کاری ندارد
۳- میزان ترسش را مشخص کنید و سپس ترس او را درجه بندی و اولویت بندی کنید از او بخواهید با دستها و یا با شمارش ۱ تا ۱۰ میزان تسرس را مشخص کرده و ترس را از کم به زیاد درجه بندی کنید. اگر از حیوانی مثل سگ می ترسد مرحله به مرحله پیش روید ابتدا کتابهایی که عکس سگ و یا در مورد سگ است برایش تهیه کنید و نشان داده و داستانش را بخوانید البته موضوع منفی در آن نباشد که ترس را تشدید کند، بعد در مورد این مسئله با هم صحبت کنید فواید حیوان را به او توضیح دهید. بعد ماکت با عروسکی از آن حیوان تهیه کنید و در مرحله بعد حیوان واقعی را به او نشان دهید.
۴- فیلم هایی که در آن حیوانات وجود دارند نشان دهید مخصوصا اگر نقش اول و قهرمان فیلم یک کودک باشد و رفتار خوب و دوستی کودک با حیران را نشان دهد.
۵- خودتان سعی کنید نسبت به حیوانات مهربان باشید.
۶- از فواید حیوانات بسیار برای او صحبت کنید و نصابی که در آن این فواید نشان داده شده بگوید.
۷- او را به باغ وحش ببرید تا از نزدیک حیوانات را ببیند حتی اگر روزهای اول حاضر نشد به نفسها نزدیک شود نگران و عصبانی نشوید بگذارید کودکان دیگر را که به تنها نزدیک شده و به حیوانات غذا می دهند.
۸- اگر می خواهید او را به حیوانی نزدیک کنید متوجه باشید که حیوان عصبانی نیست و به او نشان دهید به کدام حیوان می تواند نزدیک شود مثلا به او بگویید وقتی سگ پارس می کند و دندانهایش را نشان می دهد نزدیک نشود اما وقتی دمش را تکان می دهد قصد دوستی با او را دارد و آزاری نمی رساند.
۹- برای نزدیک شدن به حیوان عجله نکنید و اصرار ننمایید خودتان نزدیک شده و حیوان را نوازش کنید و بگذارید او به شما نگاه کند.
۱۰- اگر برای نزدیک شدن به حیوانی اضطراب دارد اول آرامش کنید و بر اضطرابش غلبه کرده، نفس عمیق بکشد و بعد نزدیک شود. از او بخواهید بجای عقب نشینی، تلاش کند فراموش نکنید حضور شما در کنار او و همراهیتان بسیار مؤثر است.
۱۱- هیچ گاه به او بگویید که گربه نمی تواند به تو نزدیک شود، من در کارت هستم، این جمله یعنی اینکه حتمأ خطری از جانب گریه وجود دارد.
۱۲- به او بگویید از حیوانات خطرناک باید بترسد اما از حیوانات اهلی نه.
۱۳- حرفهای مثبت را به او تلقین کنید. مثلا این سگ خیلی بامزه و قشنگ است.
۱۴- طریقه رفع مزاحمت حشراتی نظیر پشه و مگسی را به او نشان دهید و بگریید با اسپری حشره کش، مکی کش می تواند از مزاحمت آنها راحت کرد اگر از این مسئله نگران است).
۱۵- با هم و مرحله به مرحله به حیوان نزدیک شوید.
۱۶- عکس حیوانی را که کودک میترسد در همه جای خانه نصب کنید تا جلوی دیدش باشد و برایش عادی شود.
۱۷- هنگام نزدیک شدن به حیوانی، نشان ندهید که متوجه ترس او شده اید و خودتان نزدیک شوید و ترس او را نادیده بگیرید.
۱۸- او را در معرض افراد ترسو قرار ندهید و تحسین و تشویق را فراموش نکنید.
آیا کودک شما از آب، دریا و حمام میترسد و به هیچ وجه حاضر نیست زیر دوش حمام و یا داخل استخر برود و با همیشه حمام کردنش با گریه و ناراحتی است؟ اگر چنین است باید این ترس از بین برود و کودک شما متوجه شود که بازی با آب و استفاده از استخر و دریا یکی از لذت بخش ترین و آرامش بخش ترین بازیهاست و بجای گریه و ترس می تواند از آن لذت ببرد. به احتمال زیاد کودک شما خاطره بدی از آب دارد که منجر به این ترس شده و حتما باید علت را پیدا کنید و سپس:
۱- شنا کردن را به او بیاموزید. ۲- اگر در داخل حمام یا وان سر می خورد واکنش شدید نشان ندهید.
۳- هنگام حمام کردن، شنا در استخر و دریا مرتبا نگویید مواظب باش آب نیو چشمت و گوشت نرود.
۴- هنگام حمام کردن دمای آب را حتما کنترل کنید هنگام استفاده از استخر و دریا حتما به عمق و دمای آب توجه داشته باشید.
۵- آب را با دست روش بریزید و او را ناگهان وارد آب نکنید و به لرو ناگهانی و غیر منتظره رویش آب نریزید.
۶- از شوخیهای نامناسب بپرهیزید. محیط حمام را با وسایل بازی مناسب لذت بخش کنید و برای شستشوی او عجله نکنید.
۷- اگر قرار است شنا یاد بگیرد حتمأ مربی مناسب و ورزیده و ماهر و خوش اخلاقی برایش پیدا کنید.
۸- سعی کنید استفاده از دریا و استخر و حمام همراه با خاطرات خوش باشد و هنگام حمام کردن خسته و گرسنه نباشد.
بسیاری از کودکان هنگام بیرون رفتن از منزل بی تابی کرده و رغبتی نشان نمی دهند و اغلب والدین مجبور می شوند با اصرار و زور بسیار کودک را بیرون ببرند و یا در بازار و جاهای شلوغ و مهمانی ها شروع به گریه و لجبازی میکند:
١- توجه داشته باشید بسیاری از مکانها شاید برای ما جالب باشد ولی برای کودکان این طور نیست، آنها در محیطهای شلوغ بخصوص بازارها و خیابانها زود خسته می شوند. خرید کردن برای بزرگرها جالب است و خانمها از این مسئله لذت می برند ولی کودکان حوصله این کار را ندارند و خریدهای طولانی آنها را خسته و گرسنه می کند.
۲- بنابراین اگر کودک شما همیشه برای بیرون رفتن از خانه گریه کرده و تمایل نشان نمی دهد علت را پایید.
۳- مدت حضور در بیرون از منزل را طولانی نکنید این مدت باید رفته رفته طولانی شود.
۴- ابتدا جویا شوید حضور در چه مکانهایی را دوست دارد و با چه زمانهایی را برای بیرون رفتن دوست دارد بگذارید خودش انتخاب کند.
۵- اگر بدون شما حاضر نیست جایی برود همراهیش کنید ولی این وابستگی را کم کم، کم نمایید مثلا هنگام حضور در یک مهمانی، مدت کوتاهی اتاق را ترک کنید و بعد باز گردید.
۶- اگر مدرسه می رود او را تشویق به رفتن به اردوها کرده و به او بگویید هر زمان که بخواهد می تواند به شما زنگ بزند. بگذارید به همسالانی که مستقل هستند نزدیک شود و ارتباط بیشتری با آنها داشته باشد.
هفته دوم بارداری هفته اول بارداری با تمام هیجاناتش گذشت و الان قصد داریم هفته…
بارداری دوران بارداری عمدتا 9 ماه به طول می انجامد اما پزشکان برای بررسی دقیق…
در پر تو فعالیت چشمگیر غدد پستانی و تغذیه کامل مادر، کودکی که از شیر…
از جمله مراحل زایمان در بیمارستان از شما معاینه لگن به عمل می آید، تا…
زایمان شما نه ماه بارداری را پشت سرگذاشتید و حالا لحظه ای که منتظرش بودید…