آیدین و اسب او

یک روز زیبای ترکمن صحرا رو به پایان بود.آرام آرام پائین می رفت و هوای صحرا کم کم سرد می شد در اصطبل آیدین و پدر کنار اسبی که بر روی زمین خوابیده بود نشسته بودند و او را نوازش می کردند.آقای دامپزشک اسب را معاینه کرد.لبخندی زد و گفت:اسب کوچولوی ما آماده به دنیا آمدن است.باید کمکش کنیم.مدتی گذشت و کره اسـب به دنیا آمد.آقای دامپزشک او را لای یک پتو پیچید تا سردش نشود و روی اسب مادر هم یک پتوی مناسب انداخت تا کمی استراحت کند.

سپس به آیدین گفت:باید حسابی از او مراقبت کنی تا یک اسـب قوی مثل مادر و پدرش بشود.آیدین قول داد که حسابی مراقبش باشد روزها می گذشت و کره اسب بزرگ . بزرگ تر می شد.یک روز پدر برای آیدین تعریف کرد:چهار پنج ساله بودم که پدرم کره اسب کوچکی به من هدیه داد و همزمان سواری را به من آموخت در بین ما ترکمن ها اسب بسیار ارزشمند است و سواری از مهارت های ما به حساب می آید.چند روز دیگر این اسب شش ماهه می شود و باید جدا از مادرش زندگی کند.مسئولیت نگهداری او را به تو می سپارم باید به او غذا بدهی بدن و یالش را برس بزنی و در ورزش و تمرینات روزانه مراقبش باشی بعد از اینکه یک ساله شد سواری را به تو می آموزم.اگر خوب از او مراقبت کنی در آینده یک اسب قوی برای مسابقه خواهی داشت.آیدین از پدرش تشکر کرد و از اینکه حالا یک کره اسـب داشت خیلی خوشحال بود.
نام قهرمان قصه:آیدین
مکان قصه:اصطبل
زمان قصه:روز
پیام قصه:اسـب برای مردمان ترکمن صحرا حیوان مهمی است.
عناصر قصه:پدر آقای دکتر اسـب.

از من بپرس 5

Recent Posts

هفته دوم بارداری

هفته دوم بارداری هفته اول بارداری با تمام هیجاناتش گذشت و الان قصد داریم هفته…

5 سال ago

هفته سوم بارداری

هفته سوم بارداری در هفته سوم بارداری ممکن است که زن هنوز متوجه این قضیه…

5 سال ago

هفته اول بارداری

بارداری دوران بارداری عمدتا 9 ماه به طول می انجامد اما پزشکان برای بررسی دقیق…

5 سال ago

برنامه غذایی مادران شیرده

در پر تو فعالیت چشمگیر غدد پستانی و تغذیه کامل مادر، کودکی که از شیر…

5 سال ago

از انواع زایمان بیشتر بدانید

از جمله مراحل زایمان در بیمارستان از شما معاینه لگن به عمل می آید، تا…

5 سال ago

اقداماتی که باید در زمان زایمان انجام دهید

زایمان شما نه ماه بارداری را پشت سرگذاشتید و حالا لحظه ای که منتظرش بودید…

5 سال ago