دکوراسیون و لوازم خانگی

نور مطالعه ، حفظ نور روز

برخی از دوستان من می گویند که من می توانم برای روش یا نظریه ام استدلال ودلیل موجه   بیاورم .

من در جواب می گویم که کاری که من در طراحی انجام می دهم قابل رویت و اموختنی نیست.

دید به سمت بیرون ازقسمت کتابخوانی کودکان

برخلاف تفاوت ان ها در رویکرد و نگرش به طراحی کتابخانه عمومی، ایا « آلتو » و « سیزا » ایده های مشترکی در مورد نور داشتند؟ ایا موثر است که در مورد میراث نور پردازی با نور طبیعی این طور گفته شود که « سیزا » از « آلتو » پیروی کرده است؟

ساختمان هایی که در اینجا مورد بحث قرار گرفتند چه چیزی را نشان می دهند که برای هر دو معمار و ارشیتکت نور روز تنها منبعی از الهام برای تصمیمات طراحی یا مرجعی نیست که درست به کار گرفته می شود اما موضوع مهمی است که باید تفسیر شود و منبعی نیست که باید از ان مقدار درستی وجود داشته باشد اما جنبه غریزی طراحی فضایی است .

برای هر دو این محل وجود  نور است که مهم تر از میدان دیدی است که با ان مشخص می  شود یا از ساختمانی که موضوع طراحی اصلی است، محلی که از قبل تعیین می شود و از این رو در ارتباط با محتوا ی محل در نظر گرفته می شود.

ماهیت تشکیلاتی که ان ها برای مطالعه ارایه می کنند ممکن است کاملا متفاوت باشد اما این ایده که کتابخانه نوعی رهایی از زندگی روزمره است که مغایرت ان و صرف نظر کردن از ان با شیوه ای ایجاد می شود که نور روز به وسیله ی ساختمان تنظیم شده و محل ان برای هر دو مورد مشترک است.

به نظر می رسد رویکرد راهکار مشخص تر و ممکن تری باشد وقتی جو نور طبیعی و کاربرهایی که برای سکنی گزیدن دارد به شکل کامل تطبیق یابند به جای انکه از کتب درسی موجود در خلا این موارد را بیاموزیم .

انچه این مطلب برجسته می کند این است که « سیزا » و « آلتو » به خوبی جهان نوری که برای خوانندگان تلخیص می کنند می شناسند، شرایط نوری که نسبت به ان کارشان پاسخ می دهد.

ایجاد سر پناهی مناسب از طریق معرفی نا چیز نوری که غریزه مشترک انها را نشان می دهد، سبب می شود با نور مانند نور برخورد شده ،مانند انچه قبلا انجام می شد.

ان ها با نور به شکل محافظه کارانه رفتار می کنند زیرا نمی توانند از این واقعیت فرار کنند که ورای اینکه طبیعی است و از این رو منبعی رایگان است، نور روز شیوه ای از زندگی را مشخص می کند وساکنان کتابخانه را قادر می سازد تا جامعه ای از خوانندگان شوند.

« سیزا » مانند « آلتو » که قبل از او بوده ، درک می کند که نور طبیعی ( به شکل فیزیکی و موقت) گرایش دارد و درک این گرایش ضرورت دارد ( دانش بخش های مختلف را مشخص نمی کند) از این رو نور طبیعی اصلی برای نور مناسب مطالعه است.