تحقیقات ، از این رو به نظر می رسد ان ها(نمونه های سفید) با نمای بیان شده از سوی «لکوربوزیه» توافق دارند کسی که در کتابی تحت عنوان «به سوی معماری» نوشت: معماری بازی علمی،صحیح و فوق العاده ای از حجم ها است .که زیر نور سرهم بندی می شوند. واقعیت این است که نقشه معمارانه و اثر معماری به عنوان ابزاری برای درک واقعیت و مواجهه با ان نظر ما را جلب می کند.
وقتی «استوارت لیپتون» [202] یک سازنده املاک برای اولین بار طراحی های رقابت«هرزوک» و «دی مارون» را برای «تیت مدرن» [203] دید به وضوح پرسید این تمام ان چیزی بود که وجود داشت. او باید به فکر فرو رفته باشد تا کشف کن این عدم وضوح نسبی پروژه بود که قضاوت و داوران را متقاعد ساخته بود باید برنده شود. از انجائیکه تکمیل ان در سال 2000 انجام شده، این عدم قطعیت در مورد انچه «هرزوک» و «دی مارون»برای ایستگاه نیروی برق در «بنک ساید» انجام داده بودند مورد بحث قرار گرفت.
در تحقیقات ، قابل درک بود پروژه ویژگی تعیین کننده ی ان بود. هرزوک و دی مارون تاکید کردند که ساختمان موردی است که باید قبول می کردند و به شکل متضاد پروژه ان ها تغییر ساختار اصلی را نشان می داد. اینجا بیشترین موقعیت کار در لندن، محیطی خارج از زمینه معمول کاری ان ها مشخص است که ان ها امده بودند عملکرد خود را به عنوان کار مجدد و دقیق روی محل ببینند. معماری به عنوان محلی غیر معمول تفسیر شد که در ان عملکرد تبدیل ساختمان انجام می شد و بازده کار در حال پیشرفت به جای محصول نهایی بود.
در تسریع تفکر خود در مورد تغییر مورد نیاز ، این فرایند تبدیل ان ها را مجبور ساخت با مفروضاتی مواجه شوند که نه تنها در مورد تغییری بود که معماری مرکب را تولید می کند و مناسب هستند اما تا حدی که نقش ان ها در این تغییر باید مشخص باشد . این امر تا حدی مهم است که ان ها را وادار می سازد در مورد نور به عنوان کاتالیزور تغییر دهند.
بررسی قبلی اثر «هرزوگ»و «دی مارون» متمرکز بر تبدیل ماده به معماری است، افشاگری ان ها در مورد هماهنگی از مصالح با درگیری موضوعات نظارت و استنباط مشخص می شوند. در پیگیری چنین نگرانی هایی خود عملکرد بیشترین اهمیت را به وضوح انی معماری ان ها می دهد، کیفیتی که ان ها به عنوان بدیهی توصیف می کنند .
یک تمرکز نهایی مشخص ساخت غیر از چیزی غیر قابل نفوذ به موردی قابل دستیابی است که از نور پر شده و حساس است، نور جرمثابت را در برمی گیرد و نور ماده ی اولیه است اما نقشی که نور در روند کلی کار ایفا می کند چه به شکل طبیعی یا مصنوعی باید کاملا ارزیابی شود. توضیح علت اینکه این نوع معماری با نور در شبکه تضادها محوری است و تغییر را نشان می دهد یک هدف این فصل نهایی است .
با بررسی انچه مولفان و محققان در مورد نور می گویند و انچه ناگفته باقی می ماند هدف قالب بندی اهمیت ظهور دشوار در بطن ساختمان با ارتباط دادن ان به قضیه مبسوط تری در موردجایگاه هنر در زندگی معاصر است که پروژه به دنبال ساخت ان است.
بررسی موضوع برای نور و مطلب مرتبط گریز معمارانه همیشه برای ایستگاه نیروی «بنک ساید» اهمیت دارد. این ساختمان با چارچوب فولادی کامل به عنوان مجموعه ای از نیرو (برق)پوشیده می شود، ساختمانی که بافت ان دوام و ئزن را تضمین می کند اما موردی که کاملا تنها برای بیست سال عملیاتی بود.
نگرانی ها در مورد ظاهر بیرونی چنین ساختمانی در محل برجسته کنار رودخانه در مرکز لندن منجر به طراحی پوششی می شود که در ان مجموعه ای از قطعات غول پیکر نورپردازی شده جای می گیرند. مجموعه ای از پنجره های بلند و بزرگ در نمای شمال، شرق و غرب و پنجره بام که مطابق با طول کلی ساختمان نور طبیعی را به همراه نماهای محدود به گرم خانه و تالار توربین درون ان تامین می کند. در پشت مجموعه ای از پنجره های افقی کسل کننده نور را به ایستگاه « سوئیچ» روبه جنوب می اورند.
با تایید اینکه راهکار ما پذیرفتن قدرت فیزیکی ساختمان اجری کوه مانند بانکساید و حتی دستیابی به ان به جای تخریب ان یا حتی اقدام به حذف ان بود. «هرزوگ» و «دی مارون» به دنبال قالب بندی «تیت مدرن» به عنوان مجموعه ای از زندگی روزمره، مکانی است که هنر می تواند از طریق شهر بررسی شود به حدی که دیگر بودن نرمالیته را نشان می دهد. یک مفسر ان را ایجاد مستعمره می خواند که جداسازی بر اساس قضاوت است.
در حالی که خود عملکرد انتخاب می کند که ان را به عنوان کاوش یا جسارت تغییر شکل قالب بندی کنند نسبت به انچه ریشه شناسی قبلی اجرا نمود. درست است رشد کند و یا زیاد کنار گذاشته شده و تعدادی از شکاف ها در مقیاس کوچک حال به فضای داخلی باز می شوند که قبلا در سطح زمین پوشیده بودند. هنوز خود زمین با نوعی بی رحمی حفر می شود که سبب می شود شیب جدید و زیادی از غرب ساختمان ایجاد شود. در سطح بالا مار مجدد روی بام کمتر محتاطانه است.
شکل خطی در طبقه به اصطلاح اشعه نور حال روی سر در سمت رودخانه ساختمان بانکساید دیده می شود . جهت تکمیل فرایند، فضای داخلی بسط یافته تا جرثقیل در حال کار و بخش کوتاه کف پایه اصلی برای مجود ساختمان در حالت قبل باشند.
در این پوشش گسترده ،سازماندهی تیت مدرن دو حالت بودن اصلی ایستگاه نیرو را از نو ثبت می کنند. فضای مرکزی توخالی که تالار توربین تغییر شکل یافته است بزرگترین ورودی موزه در جهان می شود. زیر فضای نور محفظه ی گرم کننده قبلی (گرم خانه) با بقیه موارد جدید جمع بندی می شود.
گالری ها، کتاب فروشی و تالار کنفرانس و کافه ها و فضای اموزشی و خدمات فرعی، در اینده بسط نمایشی تر بر اساس فضاهای پنهان ساختمان (سه مخزن بزرگ سوخت و ایستگاه سوئیچ) که به وسیله ی هرزوک و دی مارون طراحی شد در وجه جنوبی ساختمان در مقابل تالار توربین ظاهر می شود .
در حالی که بیشتر این کاوش قطعا غیر قابل رویت است. در عین حال مفهوم عملی پروژه به عنوان تقاطعات شهری ضروری است. مشخص است که امیدوارند فضای عمومی جدیدی را نشان دهند. گونه هایی از گذرگاه طاقدار عظیم در تکمیل فاز دو مشخص تر می شوند وقتی مسیر شمال به جنوب که در بر می گیرد در نهایت به «ساوت وارک» [204] (دهکده ای در لندن) بسط خواهد یافت.
ما از نور به عنوان خانواده و زبان در ساختمان استفاده می کنیم. محفظه ی چراغ در بالا و محفظه های شیشه ای درون ان اغلب غیر مادی شده اند و به شکل ایده ال تنها چراغ هستند. جعبه ها (در تالار توربین) در جلوی سازه ی فولادی به شکل فیزیکی و درخشان قرار دارند. ان ها از فولاد می گذرند و سلطه ی فولاد و تمام عمودی بودن مهم تالار توربین را کنار میزند.
این امر بسیار مهم بود زیرا شما بیشتر جعبه ها را از یک زاویه می بینید و هرچیز جدیدی را نخواهید دید اگر مقابلتان قرار نگیرند. این امر باید با استنباط و گرایش باشد وقتی در ساختمان قدم می زنیدو ما مواردی را نشان می دهیم که هم اکنون وجود دارند و ان ها را تبدیل به معماری خودمان می سازیم به جای انکه همیشه چیزی را خودمان طراحی کنیم.
در معرفی ان ها به این دستگاه کوه مانند «هرزوگ» و «دی مارون» پروژه را به مجموعه ای از عناصر و حجم های کنار هم ، قدیمی و جدید در محلی با چشم اندازی مجدد خلاصه می شوند. همراه با هم هستند اگر این اجزا نوعی قایق ساحلی ( یا سفینه دارای مفظه ) هنر را خلق کنند.
تنظیم تمایلات ان ها تحت عناوین زیر: سطح شیبدار،سکو، تالار توربین، فضاهای پنهان (همان طور که توضیح داده شد) اشعه ی نور، دودکش، چشم انداز، محل اجتماع، پنجره های خلیجی وگالری ها، نور پردازی و پالکان ، تنها کیفیت نور در گالری های کابینی است که ارزش توضیح را در این مقدمه دارد برخلاف این واقعیت که سایر اظهار نظرهای «هرزوگ» در مورد پروژه نگرانی هماهنگی را نشان می دهد که مرتبط با نحوه ی تاثیر نور بر استنباط بازدیدکنندگان است.
موقعیت با این واقعیت پیچیده تر می شود که در حالی که کار مداوم حساسیت زیادی را نشان می دهد، برای مثال در اثاری نظیر «دومینیس وینری»[205] در سال 1998،REHAB” based” در سال 2002 و مرکز «لابان» در سال 2003 مشخص ترین اظهار نظر ان ها در مورد نور در «تیت مدرن» تمایل به تمرکز روی حجم های روشن به شکل مصنوعی ساختمان است.
علی رغم این اشکال ،مقاصدی وجود دارند که ارتباط درونی ناگفته نور طبیعی و نور مصنوعی را در تیت مدرن تامین می کنند که شایسته ی بررسی دقیق تر است. در نظر گرفتن عناصر متفاوت ساختمان در عوض (همان طور که به وسیله مولفان مشخص شد) تحلیلی را ساختاربندی خواهد نمود که پیگیری می شود تا نوع محیط بصری و نوع دیدنی را نشان می دهد که این روشن سازی حمایت می کند.
برگرفته از کتاب معماری نور ، نوشته امیر نادری
اندیشه های معماری هم همانند بسیاری از زمینه های دیگر دچار تغییر شده است و…
گرایش هایی بعد از دوران مدرن به وجود آمدند که نواقص اندیشه های مدرن را…
با عمیق نگریستن درسبک ایرانی اسلامی می توان به توجه معماران به سمت حیاط ها،…
این که نقش طراح دقیقا در پروژه چیست، شاید سوالی باشد که جنبه های زیادی…
زمینه گرایی پیوندی بین زمین و محیط زندگی است و یا به عبارت دیگر محیط…
اگر منزل شما دارای پذیرایی مستطیل شکل است بهتر است مواردی را در نظر بگیرید.…