فیلم های کلیدی دربارۀ امپراطوری در دهۀ 1930

فیلم های کلیدی دربارۀ امپراطوری در دهۀ 1930

کوردا در نیمۀ دوم دهۀ 1930 چهار فیلم کلیدی دربارۀ امپراطوری ساخت : ساندرز رودخانه ( 1935 ) ، فیلبان ( 1937 ) ، The Drum ( 1938 ) و چهار پر ( 1939 ) . کوردا این فیلم ها را با تأیید و حتی حمایت دولت ساخت ، و این امر بیانگر آن است که مقامات بریتانیایی از تصویر قلمروی امپرطوری بریتانیا در این فیلم ها رضایت داشته اند . البته توصیه های هیئت ممیزی سینمای بریتانیا ( BBFC ) نیز در شکل دادن به موضع این فیلم ها در طرفداری از امپراطوری دخیل بود .

BBFC سازمانی دولتی نبود ، اما با سیاست کشور پیوند نزدیک داشت ، و مرتباً فیلمنامه هایی را که « به نهادهای امپراطوری نظر مخالف و نامساعد داشتند » رد می کرد . معمولاً اشاره به تأثیر جنگ و جنبش های استقبال طلبانه بر امپراتوری بریتانیا و همین طور تنش ها و تضادهای طبقات جامعه ، نژادها ، و زن و مرد از فیلم ها حذف می شد .

در واقع انگلیسی ها یک امپراطوری سلولوییدی ساختند که اساساً از گزند تغییر و تحول به دور بود . به گفتۀ جفری ریچاردز ( 1984 ) ، « این فیلم ها حاوی هیچ توجیه عینی سیاسی ، اقتصادی ، یا قانونی برای بقای امپراتوری نیستند . در این فیلم ها امپراطوری به کمک تفوق ظاهری انگلیسی ها که به وسیلۀ پایبندی آنها به اعمال جوانمردانه و وفاداری به یک نظام قانونی و قضایی بی طرف به نمایش در می آید توجیه می شود » در این فیلم ها مردان انگلیسی می دانند که چه کاری درست و چه کاری نادرست است و به همین دلیل شورش ها به آسانی سرکوب و امنیتی دوباره بر امپراطوری حاکم می شود .

فیلم چهار پر

در فیلم چهار پر که رنگ های روشن و درخشانی دارد و زولتان ، برادر کوردا ، آن را کارگردانی کرده است ، هری فیورشم در خانواده ای که نسل اندرنسل در راه امپراطوری جنگیده است به دنیای می آید ، اما از رسوم خانواده منزجر می شود و از پیوستن به ارتش بریتانیا در مصر که قصد تسخیر مجدد سودان را دارد سرباز می زند . اتنه ، همسر هری ، به سبب این کار او دست رد به سینۀ او می زند ، چون معتقد است که آن دو « در چارچوب عرفی به دنیا آمده اند » و باید از آن اطاعت کنند .

ادامۀ فیلم مهر تأییدی است بر نظام ارزشی اتنه ؛ هری پس از این که پرهای سفید را که نماد بزدلی و ترس است از دوستان سابق خود در ارتش دریافت می کند به صحرا سفر می کند ، در ارتش اعراب نفوذ می کند ، زندگی همرزمانش را نجات می دهد و به شکست خلیفه کمک می کند . او پیروز و در حالی که به اهمیت اطاعت از امپراطوری پی برده است به خانه باز می گردد .

وقتی که بهایی که انگلیسی ها باید در ازای ساختن امپراطوری از طریق انگارۀ آقای ( جنتلمن ) انگلیسی بپردازند مشخص می شود ، کاستی روایت مربوط به امپراتوری در این فیلم ها آشکار می شود . در فیلم ساندرز رودخانه ( باز هم به کارگردانی زولتان کوردا ) ، ساندرز فرماندار نیجریه ، برای سرکوب شورشی محلی بارییس بوسامبو ( که نقش او را پل رابسون بازی می کند و برای آرام کردن احساسات ضد امپراطوری از آواز های عالی خود کمک می گیرد ) متحد می شود .

ساندرز

وقتی ساندرز به منظور ازدواج کردن یک سال مرخصی می گیرد ، بار دیگر مصیبت به آن منطقه روی می کند ، و این بار افراد بوسامبو ( و مخصوصاً همسرش ، لیلونگو ) در معرض خطر شاه موفالابای جنگ طلب و مزدوران سفید پوست فاسد قرار می گیرند . تصمیم ساندرز برای ازدواج و تکثیر فرزندان امپراتوری کارش را به خطر می اندازد ؛ او ماه عسلش را به تعویق می اندازد تا آن منطقه را از چنگ دشمنان نجات بخشد . در پایان فیلم ساندرز به رودخانه باز می گردد ، لیلونگو را نجات می دهد ، در نقشۀ سرنگونی شاه موفالابا و مزدوران نقش بزرگی بازی می کند ، بوسامبو را شاه رودخانه می نامد ، و دوباره به مرخصی می رود