فیلم ئی تی موجود ماوراءطبیعی 1982
مروری بر فیلم ئی تی موجود ماوراءطبیعی 1982
خلاصه داستان
سفینهای فضایی بر روی کره زمین فرود میآید و موقع بازگشت، ئی.تی یکی از سرنشینان را جا میگذارد. وقتی الیوت (هنری تامس) پسر بچهای ده – دوازده ساله، موجود فضایی کوچک (که به همان اندازه او قد دارد) را پیدا میکند، او را در گنجه اتاقاش پنهان میکند. ولی این بچه فضای را نمیتوان در گنجه قایم کرد.
ئی.تی نه تنها خارج میشود و تا دلتان بخواهد شیطنت میکند، راهی هم به درون قلب الیوت پیدا میکند. قلبی که با جدا شدن پدر و مادر و خطرهای هر روزه دوران کودکی، به شدت به یک دوست نیاز دارد. الیوت چنان تحت تأثیر موجود فضایی کوچکاش قرار گرفته که شروع میکند همان احساسات را از خود بروز دادن: وقتی موجود فضایی مریض میشود و در شرف مرگ است، الیوت هم شدیداً مریض میشود. هر دوی آنها از هم چیز یاد میگیرند و از یکدیگر در برابر بزرگسالهای بدجنس مراقبت میکنند؛ به خصوص در برابر کیز، دانشمندی که میخواهد به هر ترتیب شده، ئی.تی را گیر بیندازد. سرانجام ئی.تی موفق میشود به سیارهاش تلفن کند و کسی هم در سیارهاش گوشی را بر میدارد.
معصومیت عشق فضایی ما!
ئی.تی: موجود ماوراءطبیعی 1982
کارگردان: استیون اسپیلبرگ. تهیه کننده: کاتلین کندی، استیون اسپیلبرگ. فیلمنامه: ملیسا متیسن. بازیگران: هنری تامس (الیوت)، دی والاس استون (مری)، رابرت مک نوتن (مایکل)، درو بریمور (گرتی)، پیتر کویرت (کیز)، شان فرای (استیو). مدت: 445 دقیقه. بودجه: 10 میلیون دلار. فروش بینالمللی: 701 میلیون دلار.
اسکارها:
- بهترین تدوین صدا: چارلز کمپبل، بن برت.
- بهترین جلوههای ویژه: کارلو لمباردی، دنیس مارن.
- بهترین موسیقی متن: جان ویلیامز.
- بهترین صدا: رابرت نادسن.
نامزدهای اسکار:
- بهترین فیلم.
- بهترین فیلمبرداری: آلن داویو.
- بهترین کارگردان: استیون اسپیلبرگ.
- بهترین تدوین: کارول لیتل تن.
- بهترین فیلمنامه اریژینال: ملیسا متیسن.
برندگان اسکار سال 1982:
- بهترین فیلم: گاندی.
- بهترین کارگردان: ریچارد آتنبرو (گاندی).
- بهترین بازیگر مرد: بن کینگزلی (گاندی).
- بهترین بازیگر زن: مریل استریپ (انتخاب سوفی).
- بهترین بازیگر نقش دوم مرد: لویی گاست (یک افسر و یک آقا).
- بهترین بازیگر نقش دوم زن: جسیکا لنگ (توتسی).
داستانی کاسیک از معصومیت کودکانه
«اینجا میتونی خوشبخت باشی، میتونم ازت مواظبت کنم. اجازه نمیدم کسی اذیت کنه. ئی. تی، ما میتونیم با هم بزرگ بشیم.» دوروتی، دیگر جانِ سرگردانِ قلمروِ سینما، هرگز چنین پیشنهاد خوبی دریافت نکرد. ولی متأسفانه، مثل دوروتی در جادوگر آز، همهی کاری که ئی.تی میخواست انجام دهد این بود که به سر خانه و زندگیاش، به سیارهاش برگردد… یا حداقلاش، به آنجا تلفن کند. داستان استعاریِ ئی.تی، با آن اشارات مذهبیاش، (انگشتی که مثل نقاشی میکل آنژ بر روی سقف کلیسای سیستین، دراز شده تا کسی دیگری را لمس نماید) درباره پسر بچهای تنها از خانوادهای به هم ریخته است، که در وجود یک موجود فضاییِ بیکاشانه، آرامش مورد نیازش را مییابد. اسپیلبرگ، در این داستان کلاسیکِ معصوم کودکانه، تنهایی، شجاعت، عشق، و استعلا، دوربیناش را درونِ موجود فضایی درون هر یک از ما میبرد تا نیز مانند کودکان ببینیم که دنیای بزرگسالها تا چه حد خطرناک و پر از تهدید است.
بازیگران
ئی.تی: آمیزهای دوست داشتنی از آلبرت انیشتن، کارل سندبرگ و نوعی سگ کوچک با دماغ پهن، ئی.تی مثل یک بچه تازه به دنیا آمده، از ما دل برد. او به خصوص در انتهای فیلم، آنجا که سفینه مادر سر میرسد تا او را به سیارهاش برگرداند، بسیار متأثر کننده است. ئی.تی سایهای را در آستانه سفینه میبیند که بسیار شبیه اوست. نکن مادرش باشد؟
هنری تامس: نقش الیوت را ایفا کرده؛ کمی دقت کنید و ببینید چه با صداقت در نقشاش فرو رفته. پسر بچهای ساکن حومه لس آنجلس که پیوند دوستی با موجودی فضایی میبندد و در بسیاری از احساساتاش، با وی شریک می-شود. از جمله دیگر فیلمهای تامس: افسانههای پائیزی (1995)، همه اسبهای زیبا (2000) و دار و دستههای نیویورکی (2002).
درو باریمور: از نسل خاندانی بازیگر و دختر خوانده اسپیلبرگ، باریمور پنج ساله بود که در ئی.تی، در نقش گرتی، خواهر شیطان و انرژیدهنده الیوت بازی کرد. در نوجوانی در دام الکل و مواد مخدر افتاد و یک بار سعی کرد خودکشی کند، که اینها گویا همه به پیشینه خانوادگیاش بر میگشت و باعث نابودی زندگی حرفهایاش در آن سالها شد. در 1991 به کمک کسی دیگر، کتابی نوشت درباره اعتیادش و این که چطور خود را از مهلکه نجات داده است. پس از چند سالی بازی در فیلمهای تلویزیونی، در دیوانه اسلحه (1992) و دنیای وین (1993) بازی کرد، که هر دو مورد توجه قرار گرفتند و از آن پس، زندگی حرفهایاش دوباره روی غلتک افتاد. در این سالها از جمله در این فیلمها ظاهر شد: عشق دیوانه و بتمن ابدی (هر دو 1995)، آوازهخوان عروسی (1998)، فرشتگان چارلی و دنبالهاش (2000 و 2002).
پیتر کایوت: در هیبت دانشمندی که مترصد گیرانداختن ئی.تی است، نقشاش را با ظرافتی غیرمتعارف بازی میکند. مثل کارگردان فیلم، کایوت ما را مجاب میکند که گویی یک عمر منتظر ارتباط با موجودات فضایی بوده است. از جمله فیلمهای این بازیگر پرکار میتوان به اینها اشاره کرد: برایم معمایی بگو (1999)، زمانی برای رقصیدن (2000)، زنان قابله (2001)، فتانه (2002) و پیادهروی به یادماندنی (2002).
پشت صحنه
- هنری تامس، برای آن که انتخاباش کنند، از روش بازیگری استانیسلاوسکی و «بازیگری به سبک متد» استفاده کرد و روزی را به یاد آورد که سگاش مرد. بلافاصله برای نقش الیوت انتخاباش کردند.
- متوجه حضور هریسون فورد هم شدید؟ نه؟ خب، به این خاطر است که اسپیلبرگ بخش مربوط به او را از فیلم حذف کرد. اسپیلبرگ فکر کرد که حضور او در فیلم همه چیز را تحتالشاع قرار می-دهد و حواس بیننده را پرت میکند.
- در صحنه هالووین، بچهای که شبیه یودا در امپراتوری دست به ضد حمله میزند (1980) لباس پوشیده، وارد صحنه میشود و در حالی که قطعه موسیقی یودا کار جان ویلیامز به گوش میرسد، توجه ئی.تی را به سوی خود جلب میکند.
- برای نسخهای از فیلم که به مناسبت بیستمین سالگرد نمایش فیلم اکران شد و به صورت دیویدی وارد بازار گردید. با بودجهای صد هزار دلاری، همه سلاحهایی که در فیلم دیده میشدند، دیجیتالی، حذف شدند.
- در 1982، اسپیلبرگ، همزمان در دو دکور متفاوت ئی.تی و خانه جنزده را فیلمبرداری میکرد: ئی.تی، نماینگر رویاهای حرمهای بود و خانه جنزده نمایانگر کابوسهایش.
- به اتاق الیوت نگاهی بیندازید و در آن انواع و اقسام اسباببازیهای جنگهای ستارهای میبینید. جورج لوکاس نیز در جنگهای ستارهای:اپیزود 1 (1999) با نشان دادن خردهریزههای ئی.تی، به رفیقاش ادی احترام کرد.
- ایده اصلی داستان به جان سیلز تعلق دارد ولی وقتی او پروژه را ترک کرد، کار نوشتن فیلمنامه را ملیسا متیسن (همسر هریسون فورد) بر عهده گرفت که او هم آن را از آنِ خودش کرد.
- اگر چه مایکل جکسونِ فقید ترانهای به نام کسی در تاریکی خوانده که قرار بود در عنوانبندی از آن استفاده شود، ولی هیچ وقت از این قطعه استفاده نشد.
جملات به یادماندنی
قبل از آن که آستین بالا بزنم و فیلمی کارگردانی کنم، همیشه به چهار فیلم نگاهی میاندازم: هفت سامورایی، لارنس عربستان، زندگی زیبایی است و جویندگان.
استیون اسپیلبرگ
نظر منتقدها
وینست کنبی (نیویورک تایمز): «امکان دارد ئی.تی به کلاسیک بچههای عصر فضا تبدیل شود. این فیلم مملو از حسرتهایی است که در قالب ادبیات کودک بیان شده است.»
جیمز براردینلی (ریل ویوز): «بیشک، فیلمی که در بین فیلمهای دهه، 1980 زیادیی لی لی به لالایش گذاشته شده است.»
فراموش نشدنیترین صحنه فیلم کدام است؟ آنجا که مادر الیوت به گنجه اسباببازیهای الیوت نگاه میکند و الیوت را مثل مجسمه یا بهتر بگوئیم، یک اسباب بازی دیگر، در آنجا میبیند؟ یا صحنه هالووین، که در آن ئی.تی که مثل شبح رویش شمدی انداختهاند، دنیا را از ورای دو سوراخی که توی پارچه برایش ایجاد کردهاند، میبیند؟ آن دوچرخههایی که به پرواز در میآیند چه؟ چطور میشود آنها را از خاطر برد؟ همه این صحنهها کلاسیک هستند.
کارگردان
با آن همه جایزهای که در 1982 گاندی برد. استیون اسپیلبرگ فقط میخواست به خانه رود و قضایای تلفن را به فراموشی بسپارد. ئی.تی، شخصیترین کار اسپیلبرگ است که هم حس اعجاب قهرمان خردسالاش را در برابر دنیا نشان میدهد و هم به واکاوی تنهایی او پس از جدایی پدر و مادرش میپردازد. اما به جای آنکه از این مصالح اثری سانتی مانتال بسازد، از تجربیات خود استفاده میکند و فیلمی کلاسیک تحویل میدهد. اسپیلبرگ، بانفوذترین کارگردان هالیوود است.
در 21 سالگی دانشگاه را رها کرد و با کمپانی یونیورسال قراردادی برای ساختن چند فیلم بست. وقتی در فیلم تلویزیونی گالری شب (1969) خبرنگاری میخواست با جون کرافورد گفتگو کند، کرافورد با انگشت به اسپیلبرگ اشاره کرد و گفت: «برو با آن بچه مصاحبه کن؛ او به زودی به بزرگترین کارگردان تاریخ سینما تبدیل میشود!» چند فیلم تلویزیونی موفق دیگر، از جمله دوئل (1971) و نخستین فیلم سینماییاش، بزرگراه شوگرلند (1974) کافی بود تا اسپیلبرگ جایگاه خود را در معبد بزرگترین سینماگران عصرش بیابد.
ئی.تی هنوز یکی از موفقترین و پر فروشترین فیلمهای اسپیلبرگ باقی مانده. از جمله فیلمهای دیگری که ساخته باید به اینها اشاره کرد: آروارهها (1975)، مهاجمان صندوقچه گمشده (1981)، خانه جنزده (1982)، رنگ ارغوانی (1985)، فهرست شیندلر میتونی منو بگیر (2002). در 1995، اسپیلبرگ به اتفاق دیوید گفن و جفری کتزنبرگ کمپانی دریم ورکز را پایه گذاشت.
دیدگاهتان را بنویسید