بر باد رفته 1932
خلاصه داستان فیلم بر باد رفته
اسکارلت( ویوین لی) دختر زیبا و از خود راضی
ساکن مزارع پنبه اوهارا، از حرف جنگ خسته شده و فقط دلش می خواهد با مرد رویاهایش، اشلی (لزلی هاروارد) ازدواج کند. ولی اشلی نقشه هایی راجع به ملانی (اولیویا دوهایلند) دختر عموی مهربان اسکارلت در سر دارد. اما اسکارلت جنس بازنده ها را ندارد و واکنشی خشمگینانه نشان می دهد که باعث کیف و لذت دوستدارش،رت بالتر (کلارک گیبل) می شود. رت قسم می خورد که روزی سرانجام اسکارلت را به دست خواهد آورد. جنگ، دنیای را که انها میشناسند، زیر و رو و نابود می کند. اسکارلت که از روی لجبازی ازدواج کرده، ناگهان بیوه می شود. عشق رت بالتر نسبت به او وقتی بالاتر می گیرد که اسکارلت در حالی که شهر در آتش می سوزد، به ملانی کمک می کند تا بچه اش را به دنیا اورد. رت به آنها کمک می کند که به تارا بازگردند ولی در آنجا اسکارلت پی می برد که پدر محبوب اش عقل خود را از دست داده است.
اسکارلت کنترل اوضاع را در دست می گیرد
اسکارلت کنترل اوضاع را در دست می گیرد و در مقابل سربازان شمالی و گرسنگی می ایستد. با پایان جنگ، همسر دوم اسکارلت نیز در دفاع از او جان اش را از دست می دهد. رت سر انجام با او ازدواج می کند ولی بی علاقگی اسکارلت شکنجه اش می دهد. وقتی دخترشان در یک حادثه تکان دهنده اسب سواری کشته می شود، زندگی زناشویی شان نیز به بن بست بر می خورد. اسکارلت خیلی دیر متوجه می شود که رت را دوست دارد. رت با گفتن این جمله که ( راستشو بخوای عزیزم، اصلا مسئله ای نیست که ( بعد از رفتن ام) چه اتفاقی می افته). در را می بندد و می رود. اسکارلت مصممانه به خود می گوید که بالاخره او را نزد خود باز خواهد گرداند ولی د این فاصله، فرصت این حرف ها نیست و باید با چیزی- کاری، سر خود را در تارا گرم کند.
عوامل فیلم بر باد رفته 1932
کارگردان فیلم بر باد رفته : ویکتور فلمینگ.
نویسنده فیلم نامه :سیدنی هاوارد.
بازیگران: ک کلارک گیبل ( رت باتلر) ف ویوین لی ( اسکارلت اوهارا)، لزلی هاروارد( اشلی ویلکیس)، اولیویادوهاویلند( ملانی همیلتون)، تامس میچل( جرالدا اوهارا)، بارببارا اونیل ( الن اوهارا)، اولین کیز( سونلین اوهارا) ، آن روترفورد ( کارین اوهارا)، جورج ریوز( استیوارت تارلتون)، فرد کرین( برت تارلتون)، هتی مک دانیل( ممی)، اسکار پولک( پورک) ، باتز فلای مک کوئین ( پریسی) ، اورت براون ( بیگ سم) ، هاوارد هیکمن( جان ویلکیس)، رند بروکس( چارلز همیلتون)، کارول نای ( فرانک کندی )، لورا هوپ کروز( عمه پیتی پت)، هری دیونپورت (دکتر مید)، اونا مانسن ( بل ونلینگ)
تهیه کننده : دیوید ا.سلزنیک
مدت : 238 دقیقه
بودجه :3.9 میلیون دلار
فروش : 200میلیون دلار
اسکار های فیلم بر باد رفته
- اسکار بهترین فیلم.
- بهترین کارگردان: ویکتور فلمینگ.
- بهترین بازیگر زن : ویوین لی.
- بهترین بازیگر زن نقش دوم : هتی مک دانیل.
- بهترین طراحی صحنه و دکور: لایل دیلر.
- بهترین فیلمبرداری رنگی : ارنست هالر، ری رناهان.
- بهترین تدوین : هال سی. کرن، جیمز ای . نیوکام.
نامزدهای اسکار:
- بهترین بازیگر مرد : کلارک گیبل.
- بهترین بازیگر زن نقش دوم :اولیویا دوهاویلند.
- بهترین جلوه های ویژه : جان کاسگرو.
- بهترین موسیقی متن: مکس استایز.
- بهترین صدا: تامس ت. مالتون.
کارگردان ها
از ماجراهای مربوط به کارگردانی بر باد رفته می توان فیلمی جداگانه ساخت. ابتدا جوج کیوکر هدایت بازیگر ها را بر عهده گرفت که به ( کارگردان ستاره های زن )شهرت داشت وحضورش باعث شادی و رضایت ویوین لی گشت ولی در عین حال باعث گردید که کلارک گیبل احساس کند که انطور که باید و شاید به او توجه نمی شود. تمامی این ها منجر به این شد که یک روز کیوکر با بد و بیراهی که نثار گیبل ( با اشاره به دوران جوانی اش که بازگری روزمزد بود) کرد، صحنه ی فیلمبرداری را ترک می کند. سلزنیک هم با استخدام ویکتور فلمینگ ( کارگردان مردها) و سازنده ی جادوگر آز، سعی کرد گیبل را آرام کند. فلمینگ با لی کنار نمی آمد وتنش ها بالا گرفت.
یکبار فیلمنامه را لوله کرد و به طرف ویوین لی پرتاب کرد و داد زد که انقدر لفت اش ندهد. ( البته بامزه تر این حرف را زده ) آشکارا فلمینگ تحت فشار بود و اداهای گیبل هم به این فشار ها اضافه کرده بود. گیبل فکر می کرد که گریستن عملی مردانه نیست و حاضر نشد صحنه ی گریستن رت در دامن ملانی را بازی کند. فلمینگ سرانجام او را مجاب کرد که صحنه ای را گریان و بدون اشک ریختن فیلمبرداری کنند. در نهایت گیبل مجبور شد اعتراف کند که حق با فلمینگ بوده و قبول کرد که برای نخستین بار بر روی پرده بگرید. بر بادرفته فلمینگ را به شدت تحلیل برد و در تمامی مدت فیلمبرداری همو بود که اصرار داشت ( این چیز لعنتی را تمام کند) او دیگر هرگز به چنان اوج خلاقانه دست نیافت. ولی هر چه بود نام اش برای همیشه به آن فیلم جاودانه ی سال 1939 پیوند خورده است.
صحنه های فراموش نشدنی فیلم بر باد رفته
درحالی که سنگر سربازان جنوبی در آتلانتا یکی یکی به دست سربازان اتحادیه شمال فتح میشود، اسکارلت سراسیمه به دنبال یافتن پزشکی است که بتواند در زایمان ملانی و به دینا آوردن بچه اش کمکی کند. اسکارلت خود را به ایستگاه قطار می رساند که حالا به عنوان بیمارستانی روباز از ان استفاده می شود ولی چهره ی وحشت زده اش هنوز ما را آماده ی چیزی که شاهدش خواهیم بود ، نکرده است. دوربین عقب می کشد و بالا و بالا وبالاتر می رود تا اسکارلت را در آن جامعه ی بلند و مواج اش در بین دریایی از سربازان مجروح، مرده و یا در حال مرگ نشان دهد. نما در نهایت روی پرچم کنفدراسیون ( جنوبی ها ) از حرکت باز می ایستد که بی حال و بی حوصله در باد تکان می خورد.
دیدگاهتان را بنویسید