#


معرفی دو فیلم ناراحت کننده جهان

18 نوامبر 2018 بدون نظر 1671 بازدید

معرفی دو فیلم ناراحت کننده جهان

فیلم های ناراحت کننده ای که جرأت دوباره دیدن آن را ندارید

تعداد بسیاری فیلم در طی بیش از یک قرن فعالیت سینما تولید شده اند ولی شمار اندکی از آن ها به عنوان فیلم هایی ماندگار و شاهکار خود را از بقیه متمایز کرده اند. این فیلم ها بیشتر تحت عنوان «فیلم بزرگ» شناخته می شوند؛ فیلم هایی که اعتبار و جذابیت آن ها با گذر زمان، تغییر سبک بازی در دنیای سینما و سلیقه های متفاوت و همواره در حال تغییر دچار کوچک ترین مشکلی نشده است.

ولی اجازه دهید مقداری صادق باشیم، هر فیلم بزرگی نظیر «جنگ ستارگان»، «پالپ فیکشن» و «راکی» نمی شود، فیلم هایی که می توان به دفعات زیاد آن ها را مشاهده نمود. تعدادی از فیلم های بزرگ تاریخ سینما هر چند بی تردید ارزش یک مرتبه تماشا کردن را دارند، ولی ممکن است علاقه نداشته باشیم پس از مدتی برای دومین بار به تماشای آن ها بنشینیم و حتی امکان دارد هیچ وقت!

ولی چه چیزی موجب می شود که یک فیلم بزرگ و دیدنی فقط یک مرتبه قابل دیدن باشد. علل گوناگونی برای این مسئله وجود دارد: تعدادی به خاطر ترسناک بودن، تعدادی دیگر به خاطر تاثیر دردناکی که بر ما گذاشته و برای مدتی این درد ما را رها نمی کند و حتی بعد از نگاه کردن آن ساعت ها گریه کنیم (هر چند منظورمان نازک نارنجی های بیش از اندازه احساساتی می باشد!). بر همین اساس کمتر کسی علاقه دارد تجربه تماشای این فیلم ها را یک مرتبه دیگر تجربه نماید. از فیلم های جنگی ملودرام گرفته تا فیلم های علمی تخیلی مهیج. قصد داریم در ادامه این مطلب شما را با فیلم های ماندگاری آشنا نماییم که پس از یک مرتبه دیدن، دیگر هیچ وقت به سراغ آن ها نخواهید رفت.

هشدار اسپویل: ممکن است به خاطر ماهیت مطلب در بعضی از موارد به ناچار قسمتی از ماجرای فیلم ها اسپویل شود که قبل از این به خاطر این موضوع از شما خواننده محترم پوزش می طلبیم.

شکارچی گوزن (۱۹۷۸)

جنگ یک جهنم واقعی است و در حالی که هیچ فیلمی قادر نیست تا به صورت کامل و واقعی ترس موجود در میدان جنگ را به تصویر بکشد، فیلم جنگی کلاسیک «شکارچی گوزن» (The Deer Hunter)  افراد سینمارو را به یاد حلقه نهم جهنم دانته می اندازد. این فیلم که در سال۱۹۷۸ توسط مایکل چیمینو تولید شده ماجرای سه کارگر گذشته خوش استایل کارخانه فولاد را به تصویر می کشد که برای مشاهده جنگ ویتنام آرام و قرار ندارند. ولی سرانجام آن ها وارد جنگل های ویتنام می شوند با فجیع ترین شکنجه هایی که فکرش را می کردند مواجه می شوند و درد و هراس به وجود آمده از این شکنجه ها حتی بعد از برگشت به خانه هم آن ها را رها نمی کند.

این فیلم با یک سکانس دوست داشتنی و معصومانه شروع می شود که در آن سه کاراکتر اصلی فیلم، مایک (رابرت دنیرو)، نیک (کریستوفر واکن) و استیون (جان سَوج) در حال لذت بردن در یک مراسم عروسی هستند و با شادی زاید الوصف برای رفتن به میدان جنگ آماده می شوند.

آن ها اخطار جدی یک نیروی کلاه سبز با تجربه را نادیده می گیرند و زمانی که در نتیجه به جنگل های ویتنام پا می گذارند، در یکی از به یاد ماندنی ترین و وحشتناک ترین سکانس های تاریخ سینما ضربه روحی و جسمی واقعاً دردناکی را تحمل می کنند: پلان های مربوط به رولت روسی. سربازان این فیلم توسط نیروهای ویت کنگ بازداشت شده و مجبور می شوند یک بازی شبه خودکشی را برای سرگرم کردن نگهبانان زندان مخوف خود انجام دهند.

ایفای نقش بازیگران این فیلم در این صحنه ها به اندازه ای واقعی و ترسناک می باشد که بیننده را هم مثل خود بازیگران دچار ترس و وحشتی زیاد می سازد. پس از یک تلاش شبه شکنجه ای برای فرار، مایک پس از برگشت به آمریکا هم غم بزرگی را همراه خود دارد که یک لحظه وی را رها نمی کند. استیون هر دو پایش را از دست داده است و بقیه عمرش را باید روی ویلچر بگذراند.

نیک حواس خود را از دست داده است و در سایگون می ماند تا بیش از قبل در هروئین و رولت روسی غرق شود. ظاهراً همه ی این درد و رنج برای این ماجرا کافی نمی باشد تا این که به سکانس ناراحت کننده آخر فیلم می رسیم که هیچ وقت فراموش کردنی نیست. صحبت ها و سکانس های آخر این فیلم به قدری شما را ناراحت می کند که دیگر علاقه ای ندارید این فیلم را ببینید.

پیر پسر (۲۰۰۳)

فیلم کره ای «پیر پسر» (Oldboy) از آن دسته از فیلم هایی می باشد که با وجود فوق العاده بودن، حال شما را در واقع بد خواهد کرد. در این فیلم مردی را می بینید که عقلش را از دست داده است و در عمق بی عقلی به وجود آمده به خاطر محرومیت به یک حیوان تبدیل می شود؟ بله این دقیقاً ماجرایی است که در۲۰ دقیقه اول فیلم اتفاق می افتد. یک تاجر مست به اسم او دائه سو دزدیده می شود به طور ناگهانی خود را در داخل یک سلول آزاردهنده زندانی می بیند بدون این که اطلاعی داشته باشد که به چه دلیل و به دستور چه کسی دزدیده شده است.

او به مدت پانزده سال دیوانه کننده در این سلول زندانی می ماند و این مسئله به مرور باعث می شود تا حواسش را به صورت کامل از دست دهد. تنها چیزی که موجب می شود در همه این سال ها زنده بماند این می باشد که از فردی که وی را دزدیده به بدترین شکل ممکن انتقام بگیرد.

برچسب ها
به اشتراک بگذارید


دیدگاه کاربران

پاسخی بگذارید

ارسال دیدگاه جدید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *