#


معرفی گران ترین بازیگران مرد ایرانی

17 نوامبر 2018 بدون نظر 6213 بازدید

معرفی گران ترین بازیگران مرد ایرانی

با گران ترین بازیگران مرد ایرانی آشنا شوید

در سینمای ایران، هم می توان گفت درست است، هم نه. در طی چهل سال گذشته بازیگرانی بوده اند که بیشترین رقم دستمزد را مطالبه می‌ کردند و تهیه ‌کنندگان هم با رغبت تمام این رقم های بالا را پرداخت می کردند به این دلیل که سود گیشه چند ‌برابر هزینه دستمزد آقای سوپراستار بود.

در قانون عرضه و تقاضا و در سینمایی که به صورت طبیعی در جریان است، دستمزدها بر مبنای عرف بازار مشخص می ‌شود و عرف بازار چیزی غیر از خواست بیننده نیست؛ بیننده ای که حاضر است برای تماشای بازیگر مورد علاقه اش بلیت تهیه کند و تا وقتی که تعداد این بینندگان بالا و به عنوان ضمانت سود اقتصادی است، طبیعی می باشد که رقم دستمزدها هم بالا باشد؛ گرچه در سینمای کشور بازیگرانی بوده اند که بدون محبوبیت زیاد و تماشاگران پر تعداد بالاترین دستمزدها را دریافت نموده اند.

در این مواقع یا پای سرمایه دولتی وسط بوده و یا سرمایه نامعلومی که از بخش به ‌ظاهر خصوصی به عرصه تولید وارد شده است. قصد داریم در ادامه نگاهی بیندازیم بر تعدادی از بازیگران پر طرفدار این چهل سال که در چرخه اقتصادی سینمای ایران نقش مهم و اثرگذاری ایفا نموده اند.

فرامرز قریبیان؛ حرفه ‌ای

با ظاهر مردانه‌ خود به طور متنوع از فیلم ‌های اکشن از نوع تاریخی- مذهبی مانند «سفیر» (فریبرز صالح) تا جنگی نظیر «کانی ‌مانگا» (سیف‌الله داد) ایفای نقش کرد و خیلی هم محبوب و پرطرفدار بود. در شماری از پر بیننده ترین فیلم ‌های دهه شصت، فرامرز قریبیان به‌ عنوان بازیگر نقش اول ایفای نقش کرده است. از فیلم ‌های حماسی جنگی مانند «پایگاه جهنمی» (اکبر صادقی) و کانی ‌مانگا بگیرید تا اکشن شهری نظیر «سناتور» (مهدی صباغ‌ زاده) و همچنین ملودرام خانوادگی‌ ای مانند «گمشده» (مهدی صباغ ‌زاده). قریبیان در زمانی که وزارت فرهنگ و ارشاد حساسیت خاصی بر روی دستمزد بازیگران داشت، به عنوان بازیگری پرطرفدار و تعیین ‌کننده در گیشه سینما به حساب می آمد.

زمانی که فیلم برداری فیلم «مرگ پلنگ» (فریبرز صالح) مدت زیادی به طول انجامید، قریبیان بعد از اتمام قراردادش خواهان تمدید و دریافت دستمزد برای قرارداد جدیدش شد. موضوعی که در حال حاضر طبیعی شده است، در دهه شصت موجب گلایه تهیه ‌کننده به وزارت فرهنگ و ارشاد و در نتیجه یک ‌سال ممنوع‌ الکاری برای یکی از بی‌ حاشیه ‌ترین هنرپیشه های تاریخ سینمای ایران شد. فرامرز قریبیان از اواسط دهه شصت تا اواسط دهه هفتاد، پرکار، موفق و پر طرفدار بود و رقم دستمزد بالایی هم دریافت می کرد. در دوره ای که تمام هزینه ها برای ساخت یک فیلم سینمایی میان چهار تا پنج میلیون تومان بود قریبیان دستمزد یک‌ میلیون تومانی را هم دریافت کرده است.

جمشید هاشم‌ پور؛ آخرین قهرمان اکشن

با سابقه ایفای نقش در سکانس های کوتاه منفی در سینمای پیش از انقلاب، در دهه شصت با ایفای نقش در کاراکتر زینال بندری در فیلم «تاراج» (ایرج قادری) معروف شد. با نام هنری جمشید آریا با سری تراشیده و بدنی ورزیده موفق شد بر خود را بر اریکه سلطنت سینمای اکشن قرار دهد. با چهره‌ ای جذاب و سمپاتیک قادر بود نقش ‌های منفی را به بهترین نحو ممکن بازی کند. بیننده فیلم ‌های مردانه در دهه شصت به هیچ بازیگری به اندازه جمشید آریا علاقه نداشت.

تهیه ‌کنندگان برای قرارداد بستن با او سر و دست می ‌شکستند اما وزارت فرهنگ و ارشاد اول بازی با سر تراشیده را ممنوع اعلام کرد و پس از آن هم مدتی جلوی فعالیت او را گرفت. جمشید آریا از کار کردن برای فیلم های سینمایی ممنوع‌ شد و کمی بعد با ظاهر متعارف جمشید هاشم‌ پور به سینما برگشت. اکنون سال ‌هاست که جمشید آریا و تیپ زینال بندری به خاطره ‌ها پیوسته ‌اند اما هاشم ‌پور در این مدت زیاد با همه کم ‌کاری‌ ها و خانه نشستن هایش هنوز هم با استعداد و خلاق است.

اکبر عبدی ؛ قند مکرر

«زمانی که تهیه ‌کننده پولدار می ‌شود پس چرا من حق خودم را نگیرم؟»؛ این مهم ترین اظهار نظر اکبر عبدی در دهه شصت می باشد. زمانی که او به جرم درخواست دستمزد زیاد از طرف وزارت فرهنگ و ارشاد ممنوع الفعالیت شد، در گفت و گویی کوتاه با ماهنامه فیلم، از تهیه‌ کننده ‌ای صحبت کرد که قصد داشت در یک فیلم وی را قنداق کند و پستانک در دهانش بگذارد. عبدی برای ایفای نقش در این فیلم درخواست یک دستمزد پنج میلیون تومانی را کرده بود که با معیارهای سینمای ایران در اواخر دهه شصت واقعاً بالا به حساب می آید.

مدتی بعد نیز وزارت فرهنگ و ارشاد وارد این موضوع شده و اکبر عبدی را ممنوع ‌الکار کرده بود. عبدی از اوایل دهه60 وارد دنیای سینما شد و از همان اول هم به عنوان بازیگر گرانی شناخته شد؛ بازیگر گرانی که تهیه ‌کننده اطلاع داشت مبلغی که به عنوان دستمزد به وی می‌ دهد برایش بهره اقتصادی را به ‌همراه خواهد داشت. هر چند دستمزد زیاد عبدی مربوط به فیلم‌ های تجاری ‌اش می شد و وی برای ایفای نقش در فیلم «اجاره ‌نشین ‌ها» (داریوش مهرجویی)، «ای ایران» (ناصر تقوایی) ‌و «ناصرالدین شاه آکتور سینما» (محسن مخملباف) دستمزد بالایی نگرفت. بازیگر محبوب دهه60 با همه ی  فراز و نشیب‌ هایش در دهه‌ های هفتاد و هشتاد هم موفق شد هم چنان پر طرفدار بماند و بیشترین دستمزدها را دریافت کند.

خسرو شکیبایی؛ آداب بی ‌قراری

زمانی که بهترین زندگی ‌اش را یعنی حمید هامون را بازی کرد چهل و پنج سالگی را پشت‌ سر گذاشته بود، نزدیک به ده سال سابقه بازیگری در سینما داشت و سابقه فعالیتش در تئاتر به اوایل دهه چهل و فعالیتش در کار دوبله به پایان این دهه بر می ‌گشت.

از همان نخستین نمایش‌ های «هامون» (داریوش مهرجویی) در هشتمین جشنواره فیلم فجر تا حدود بیست سال بعد، یعنی وقتی که مردم او را به آرامگاه ابدی بدرقه ‌اش کردند، محبوب دل ها بود. خسرو شکیبایی با آن مشکلات، دویدن‌ ها و نرسیدن ‌هایش، کاراکتر جدیدی را به تماشاگران سینما معرفی کرد. در دهه هفتاد حضور شکیبایی در هر فیلمی به عنوان یک اتفاق به حساب می آمد. پیشنهادهای بازی برای او زیاد و دستمزدش هم بالا بود. یکی از سه بازیگر سینمای ایران بود که بیشترین دستمزدها را می گرفت.

ابوالفضل پورعرب؛ جوان اول دهه هفتاد

در نخستین فعالیت کاری با فیلم «عروس» (بهروز افخمی) آمد و به همه اطمینان داد که ستاره‌ جدیدی وارد سینما شده است. ابوالفضل پورعرب با ایفای نقش در یکی از بهترین فیلم ‌های تاریخ سینمای ایران که نقطه پایانی به یک دوره و شروع دورانی جدید بود نشان داد، هم قابلیت و استعداد منحصر به فردی دارد و هم می ‌تواند ستاره‌ ای سودآور باشد. پورعرب عاشق شد، یک عینک دودی به چشمانش زد، سوار موتور شد، در کوچه و خیابان ‌های شهر به تعقیب و گریز پرداخت و به عنوان لقب ستاره محبوب سینماروها انتخاب شد.

در اوایل دهه هفتاد، پورعرب همراه با جمشید هاشم‌ پور بیشترین دستمزد را در بین بازیگران سینما دریافت می کرد. در زمانی که متوسط پرداخت حق دستمزد به بازیگران در حدود دو میلیون تومان بود پورعرب هم مانند هاشم ‌پور دستمزد هشت میلیونی دریافت می کرد. ستاره اقبالش از اوایل دهه هشتاد رو به افول گذاشت و به مرور به حاشیه رفت و زمانه هم با وی خوب تا نکرد.

پرویز پرستویی؛ ستاره- بازیگر

پرویز پرستویی هر اندازه در دهه شصت به اندازه کوشش‌ هایش خیلی کم دیده شد، در دهه هفتاد موفق شد خودش را بالا بکشد و توانمندی ‌هایش را به نمایش بگذارد. کمال تبریزی پس از مشاهده بازی منحصر به فرد پرستویی در «آدم برفی» وی را برای بازی در «لیلی با من است» انتخاب نمود.

این کمدی جنگی سنجیده، پرویز پرستویی را به بازیگری معروف و پر طرفدار تبدیل کرد و مدتی بعد با «آژانس شیشه ‌ای» (ابراهیم حاتمی‌ کیا) نقش حاج ‌کاظم صورت گرفت. پرستویی در دوران اوج خود به صورت قهرمان، هم کمدین موفقی بود (در سلسله فعالیت های خود با محمدرضا هنرمند در «مرد عوضی» و «مومیای3» ) و همچنین به قهرمان تراژیک حاتمی‌ کیا معنا و مفهوم می‌ بخشید. در اواسط دهه هفتاد، پرستویی با مقداری فاصله، پر طرفدارترین هنرپیه مرد سینمای ایران بود و هر چند سودآورترین ‌آن ها. چهارصد میلیون تومان، دستمزد پرستویی برای یکی‌ دو فیلم پایانی او بوده است.

بهرام رادان؛ 2 خط موازی

بین بازیگران جوانی که در سال های اولیه دهه هشتاد وارد سینما شدند، بهرام رادان ممکن است از کمتر بازیگرانی باشد که از بین ضعیف ‌ترین فیلم های سینمای تجاری به میدان آمد اما خیلی سریع، معروف شد، در فیلم ‌های کارگردان‌ های سرشناس بازی کرد، توانایی اش را به نمایش گذاشت، دو بار سیمرغ برنده شد، منتقدان هم از او تمجید کردند و… .

بازیگر جوان فیلم پر فروش ولی نکوهش‌ شده «شور عشق» (نادر مقدس) خیلی سریع با کارگردان ‌های معتبری مانند مسعود کیمیایی، داریوش مهرجویی، رخشان بنی‌ اعتماد و بهروز افخمی همکاری نمود. بهرام رادان چندان بازیگر تعیین ‌کننده ‌ای در رقم زدن عاقبت اقتصادی فیلم‌ ها نبوده اما جذابیت و اعتبارش را نمی توان انکار کرد؛ اعتباری که موجب می ‌شود دستمزد وی از چهارصد میلیون تومان پایین تر نباشد.

امین حیایی؛ سرخوشی تمام‌ نشدنی

از برترین استعدادهای بازیگری سینمای کشور که دوره ای معروف بود و حتی در فیلم ‌های بد هم خوب ایفای نقش می ‌کند، بعد از سال ‌ها در حاشیه ماندن و بازی در نقش‌ های معمولی، در دهه هشتاد ستاره بختش طلوع کرد. هیچ بازیگری در دهه هشتاد به اندازه حیایی سودآور نبود. ستاره‌ محوری سینمای بدنه که در این دوره به سراغ سبک کمدی رفت و امین حیایی در واقع حکم گنجینه‌ را برای تولید کنندگان فیلم ‌های طنزآمیز داشت.

حیایی در دوران اوج خود یکی از بازیگرانی در سینمای به حساب می آمد که بالاترین رقم دستمزد را دریافت می کرد. در اواخر دهه هشتاد یک دستمزد فوق العاده را برای بازی در فیلم «قلاده ‌های طلا» (ابوالقاسم طالبی) دریافت کرد و پس از آن دچار افول شد. در حال حاضر و در میانسالی، امین حیایی کم ‌کارتر شده و توانایی منحصر به فردش در فیلم «شعله ‌ور» (حمید نعمت ‌‌الله) مشخص می کند که بعد از بیست و پنج سال هنوز هم برگ‌ های رونکرده ‌ای در میدان بازیگری دارد.

محمدرضا گلزار ؛ آقای سوپراستار

تا مدت های زیادی از کمتر بازیگران سینمای ایران بود که بیننده فرصت تماشای او را در هر فیلمی و با هر کیفیتی از دست نمی ‌داد. به قولی گلزار تنها بازیگری بود که به طور کامل با ارزش های ستاره پولساز منطبق بود. توانایی او در فیلم تلخ «بوتیک» (حمید نعمت‌ الله) مشخص شد اما وی باز هم به ایفای نقش در فیلم ‌های تجاری پرداخت و تا مرز همکاری با مسعود کیمیایی، داریوش مهرجویی، ابراهیم حاتمی ‌کیا و بهرام بیضایی جلو رفت اما به طور عجیبی این اتفاق برایش پیش نیامد.

دستمزد بیست و سه میلیون تومانی برای فیلم « توفیق اجباری» در سال85 در دوره خود به عنوان یک رکورد به شمار می رفت و چند سال بعد برای ایفای نقش در فیلم «دموکراسی تو روز روشن» (علی عطشانی)، برای تنها سه روز فیلم برداری نود میلیون ‌تومان دستمزد دریافت کرد. همین طور که به عنوان اولین بازیگر سینمای ایران محسوب می شد و تا جایی پیش رفت که برای بازی در یک فیلم سینمایی دستمزد دویست ‌میلیونی هم دریافت کرد.

حامد بهداد؛ فصل اعتراض

پس از پسندیده شدن بازی او در نقش اول فیلم جوانانه «آخر بازی» (همایون اسعدیان)، با بازی فوق العاده اش در «بوتیک» (حمید نعمت ‌الله) بازی ‌‌ای ماندگار را به‌ نمایش گذاشت و بعد از آن معمولاً در نقش‌ های مکمل بیشتر از بازیگر اصلی دیده می ‌شد. حامد بهداد به ‌عنوان استعدادی عالی وارد سینما شد و جنسی از مخالفت و اعتراض را به نمایش گذاشت که برای بیننده جذاب بود.

با توجه به اینکه خیلی زود از راه رسید اما حامد بهداد هنوز هم محبوب مانده است و در اوایل دهه نود، مهم ترین نقش‌ ها را به او دادند و معتبر ترین کارگردان‌ ها به همکاری با وی علاقه زیادی نشان دادند. با وجود آمدن رقبایی تازه‌ کار مانند نوید محمدزاده و امیر جدیدی، بهداد هنوز هم ارزش خود را حفظ نموده و دستمزدش در این سال ‌ها چیزی در حدود چهارصد تا چهارصد و پنجاه میلیون تومان متغیر بوده و هر چند وی برای بازی در نقش‌ های دلخواهش در فیلم های کارگردانان برتر، با رقم‌ های پایین تر هم جلوی دوربین می ‌رود.

نوید محمدزاده؛ عصیانگر نسل جدید

همه‌ چیز از بهمن ماه1392 آغاز شد؛ از نخستین اکران فیلم «عصبانی نیستم» (رضا درمیشیان) در سی و دومین جشنواره فیلم فجر. عصبانی نیستم سال‌ ها در صندوقچه ماند اما محمدزاده از فیلمی به یک فیلم دیگر رفت و با  فیلم «لانتوری» (رضا درمیشیان)، «ابد و یک روز» (سعید روستایی) و «بدون تاریخ، بدون امضاء» (وحید جلیلوند) از فجر و خانه سینما و ونیز جایزه دریافت کرد و در گیشه هم خیلی موفق بود.

بنابراین بازیگری که سال‌ ها در دنیای تئاتر موفق بود و دیده نشده بود، در کمتر از چهار ‌سال در سینما به بالاترین شهرت رسید. اکنون محمدزاده قادر است در تعیین سرانجام اقتصادی فیلم‌ ها نقش‌ بسزایی داشته باشد و به عنوان مثال به فروش خیلی بالای فیلم سیاه و سفید و غیر متعارفی مانند «خفگی» (فریدون جیرانی) کمک کند؛ بازیگری که در بالاترین سطح قرار دارد و دستمزدش هم رقمی در حدود 350میلیون تومان است.

رضا عطاران؛ بمب گیشه

گران ‌قیمت ترین بازیگر حال حاضر سینمای کشور که در حدود دوازده سال سی میلیون بیننده را جذب سالن‌ های سینما کرده است. در دهه نود هیچ اسمی به اندازه رضا عطاران موفق نبوده است تا تضمین ‌کننده گیشه باشد. عطاران در تلویزیون معروف شد و جنس متفاوتی از طنز را به سریال ‌ها آورد. بعد از این که در سال های پایانی دهه هشتاد با تلویزیون به مشکل خورد و سریال ‌سازی را دیگر انجام نداد، با تمرکز بالاتر، به بازیگری در سینما پرداخت و با حضور منحصر به فردش، هم در کمدی‌ های تجاری ایفای نقش کرد و هم در فیلم‌ های متفاوتی از کارگردان‌ هایی نظیر عبدالرضا کاهانی. تمام رکوردهای گیشه سه سال گذشته را فیلم‌ های عطاران پشت سر گذاشته اند.

16میلیارد تومان برای فیلم «من سالوادور نیستم» (منوچهر هادی) در نمایش سال95، 21میلیارد تومان برای فیلم «نهنگ عنبر2» (سامان مقدم) در نمایش سال96 و در حال حاضر هم در حدود چهل میلیارد تومان برای فیلم «هزار پا» (ابوالحسن داودی) در نمایش سال97. عطاران برای ایفای نقش در فیلم هزارپا 300میلیون ‌تومان دستمزد ‌همراه با ده درصد از مالکیت کل فیلم را دریافت نمود و ظاهراً در کمدی جدیدش سهمش از مالکیت فیلم بالاتر رفته.

شهاب حسینی؛ بوی خوش موفقیت

چه کسی تصور می ‌کرد بازیگر جوان سریال «پلیس جوان» (سیروس مقدم) اکنون در دو فیلم برنده جایزه اسکار بازی کند و از جشنواره کن جایزه برترین بازیگر را بگیرد؟ شهاب حسینی از فیلم «درباره الی» (اصغر فرهادی) به ‌این طرف موقعیتی را تجربه نمود که ممکن است با هیچ بازیگری در این سال‌ ها قابل قیاس نباشد.

تعداد سه همکاری با بهترین کارگردان کشور یعنی اصغر فرهادی در درباره الی، «جدایی نادر از سیمین» و «فروشنده» دستاوردهای خیلی مهمی برای شهاب حسینی فراهم آورد. وی به عنوان یکی از برترین بازیگران ده سال گذشته سینمای ایران می باشد با کارنامه ‌ای پر از افتخار و اعتباری فراگیر.

هر چند هر فیلمی هم با بازی وی به موفقیت در گیشه نرسید. همان گونه که در هنگام فروش چند میلیاردی فروشنده فیلم «سایه ‌های موازی» (اصغر نعیمی) با بازی حسینی بیننده زیادی نداشت. اعتبار و محبوبیت وی به اندازه ای است که یکی از سه بازیگر واقعاً گران قیمت سینمای حال حاضر ایران باشد و ظاهرا برای فیلم یک کارگردان فیلم اولی، رقم 600میلیون تومان دستمزد را دریافت کرده است.

برچسب ها
به اشتراک بگذارید


دیدگاه کاربران

پاسخی بگذارید

ارسال دیدگاه جدید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *