صحبت های حمید گودرزی در مورد فراموش شدنش

گلایه های حمید گودرزی؛ پول باشد مهم نیست فراموش شوم

حمید گودرزی برای دهه شصتی ‌ها، در تلویزیون و سینما به عنوان یک هنرمند به حساب می آمد. هم خوب ایفای نقش می ‌کرد و هم صدای خوبی برای آواز خواندن داشت و آثاری با صدای او برای شبکه پنج سیما که آن روزها شبکه استانی تهران بود پخش شد و هم سوپراستار آن دوره عرصه مدلینگ بود و برای یکی از برندهای سرشناس پوشاک تصویرش روی بیلبوردهای سطح شهر قرار می گرفت. چهره و استایل او به اندازه ای جذاب بود که کارگردان ‌ها بازیگر دیگری برای اجرای نقش یک جوان عاشق ‌پیشه خوش‌ تیپ جز حمید گودرزی نداشته باشند.

ولی این موضوع فقط چند سال ادامه داشت. حمید گودرزی به همان سرعتی که به یک ستاره تبدیل شده بود، به همان سرعت هم افول کرد و چند سالی از عرصه سینما دور شد تا این که در یکی دو سال گذشته گویی مجدداً بخت به او رو کرده است. هم اکنون حمید گودرزی باز هم با همان توان گذشته برگشته است.

هم خوانندگی می ‌کند، هم در سریال و فیلم های سینمایی ایفای نقش می ‌کند و هم نحوه جدید اجرا را در مجری گری تجربه می ‌کند. در حال حاضر حمید گودرزی را همان اندازه که با نادر «دلدادگان» می ‌شناسند، با اجرای «پنج ستاره» و رقابت با محمدرضا گلزار هم می ‌شناسند. گفت ‌و گوی صمیمانه ما با حمید گودرزی را در ادامه خواهید خواند، پس با ما همراه باشید.

شما پس از مدت ها بازیگری که در دوره های مختلف داشتید، به تلویزیون بازگشتید و هم اکنون اجرا را تجربه می کنید. در خصوص تجربه اجرا کمی صحبت کنید.

تجربه اجرا برایم تجربه تازه ای بود و برایم جالب است.

با اجرا احساس راحتی بیشتری می کردید؟

یکی دو جلسه ابتدایی حالت بیگانه دارد ولی بعد از آن نه.

در این نوع از اجرا به صورت مستقیم با مخاطب در ارتباط هستی. مخصوصاً که مسابقه هم می باشد و باید خودت هم تا حدودی اطلاعات عمومی داشته باشی. آیا برای این چالش آمادگی داشتی و آیا نمونه خارجی این سبک از مسابقه ها را پیش از این دیده بودی؟

نه، ندیده بودم. فیلمی که از بر اساس همین موضوع ساخته شده یعنی «میلیونر زاغه ‎نشین» را دیدم اما مسابقه را ندیدم.

ما مسابقه هفته را با منوچهر نوذری داشتیم که خودش برای خودش یک سبک متفاوت بوده. وی هم بازیگر بود، هم دوبلور، هم شومن و… تا حدودی در آن شرایط قرار گرفتن باید دشوار باشد.

اینجا شرایط تفاوت دارد. در مسابقه هفته در حدود پانزده، شانزده شرکت کننده به طور هم زمان حضور داشتند. این مسابقه مانند آن مسابقه نیست.

آیا در مراحل پایانی شبیه یکدیگر خواهند شد؟

بله، اما در هر صورت هر مسابقه‌ ای در مراحل پایانی همین گونه می شود. من تصور می کنم در حال حاضر تا حدودی متفاوت تر شده، با توجه به این که جذابیت مسابقه ها به جوایز مالی آن است که می دهند. این که شما پاسخ پرسش ها را بدهی و چیزی در قبال آن گیرت نیاید قطعاً شرکت کننده ای هم حضور نخواهد یافت. در طول روز هفت، هشت ساعت از وقت آدم گرفته می شود، استرس و اضطراب و خراب شدن هم دارد، در صورتی که جایزه نداشته باشد، دیگر هیچ جذابیتی نخواهد داشت و هیچ کسی هم شرکت نخواهد کرد.

در آن مسابقه تا جایی که در خاطرم مانده، خیلی جایزه که پول به معنای آن چنانی باشد وجود نداشت اما در حال حاضر اسم اصلی این مسابقه «میلیونر شو» انتخاب شده و دقیقاً ارتباط مستقیم با پول دارد. بیشتر جاها اصلاً حرف اطلاعات عمومی در میان نیست و تنها شرکت کردن و جذابیت و پول و شرط بندی های زیاد می باشد اما در ایران با سطح دانش افراد مرتبط است و در واقع هدف تلویزیون کتاب خواندن و مطالعه کردن مردم است. حس می کنند این سیاست درست است، مدیر هم می باشند، تصمیم گیری هم می کنند و مشاهده هم کردید که دو مسابقه شبیه به یکدیگر هم روی آنتن بردند.

حالا به عقیده شما این مسابقات باعث می شوند تا مردم بیشتر کتاب بخوانند؟ معمولا عنوان می کنند یک جزوه سوال به افراد شرکت کننده داده می شود و همان ها را می خواند.

نه واقعا به این صورت نیست. من خودم از سوالات اطلاع ندارم چه برسد به افراد شرکت کننده. اما این که مردم را کتابخوان می کند واقعا نمی دانم چه جوابی بدهم ولی اینکه توجه را جلب کند به اینکه مثلا فلان شرکت کننده اطلاعاتش چه خوب بود، من که در خانه نشستم اطلاعاتم ضعیف است، شاید باعث شود بیشتر به فکر بروند. و ضمنا همین که این مسابقه را ببینند و این سوال جواب ها را هم بشنوند خودش یک جور اطلاعات رساندن به مغز است.

در حال حاضر صداوسیما این گونه است که به عنوان مثال یک مسابقه تازه جذاب شده، خیلی زود مسابقه بعدی را راه انداختند. به هیچ عنوان بعید نیست که دو شبکه دیگر هم این را راه بیندازند.

اولین بار نیست که در تلویزیون ما این اتفاق می افتد. اول خندوانه شروع کرد، موفق شد، پشت سر آن دورهمی آمد، موفق شد، مجدداً شبی با عبدی را راه انداختند و بعد …. خوشبختانه ما جز اولین ها می باشیم. در هر صورت این موضوع وجود دارد. در سینما هم به همین گونه بوده، زمانی که می دیدند یک داستان پر فروش شد، خیلی سریع سراغ کپی های آن می روند.

این حساسیت میان شما و برنامه «برنده شو» هم وجود دارد؟

مهم است که بدانید این چشم و هم چشمی ها میان مدیران شبکه ها هم وجود دارد. ما یک هفته به دلیل روزهای تاسوعا و عاشورا برنامه را روی آنتن نبردیم، هزار تا حاشیه درست کردند و عنوان شد که «پنج ستاره» را بستند. با توجه به گفته تهیه کننده برنامه، مخاطبین برنامه هفت درصد بوده و پس از آمدن من به این برنامه 17درصد شده. هفده درصد یعنی میزان بیننده قابل توجهی برای تلویزیون. خوشبختانه جذاب است و برای مردم اهمیت دارد و امیدواریم برای فصل بعدی با یک دکور مدرن تر روی آنتن برویم.

تبلیغات منفی در تلویزیون مرسوم شده و تعداد زیادی از تهیه کنندگان تلاش می کنند حاشیه ایجاد کنند تا برنامه آن ها دیده شود. برای دومین فصل «پنج ستاره» هم چنین موضوعی اتفاق افتاد و این رقابت با «برنده شو» موجب شد تا بیشتر دیده شود.

من این تبلیغ را منفی نمی بینم.

اما به احتمال زیاد داستان شرکت کننده ‌ای که هیچ یک از سوالات را پاسخ نداد و یک کلیپ را برایش ساخته بودند و این فرد را از دوستان کارگردان معرفی کردند تبلیغ منفی بود.

گیریم که دوست کارگردان هم بود و باخت! این حاشیه ها خیلی اشتباه است اما این که این دو برنامه آمد که هم زمان با هم حاشیه ایجاد نماید را من نمی توانم قبول کنم، چون آن ها از خیلی جلوتر داشتند دکور درست می کردند. به عقیده من هم زمانی این دو برنامه یا کار سازمان صدا و سیما بوده یا به طور تصادفی اتفاق افتاده اما در هر صورت این هم زمانی به هر دو برنامه کمک خوبی کرده. دو تا ظرف مشابه هم، ما با امکانات پایین تر، آن ها با امکانات بالاتر.

این کمتر و بیشتر بودن امکانات تا چه اندازه تاثیر گذار است؟

شما قصد داری به جایی مثل چلوکبابی بروی، یک موقع هست که می روی چلوکبابی نایب، یک موقع هم می شود که به یک چلوکبابی معمولی می روی. هر دو چلوکباب به شما می دهند اما فضا خیلی با هم تفاوت دارد. دکور، خود تماشاچی ها، مجری، در هر صورت به جذابیت مسابقه کمک خواهند کرد. هر اندازه دکور شما زیباتر، جذاب تر و قوی تر باشد بهتر خواهد بود تا یک دکور معمولی.

به عنوان مثال در سال های قبل یک صندلی خیلی معمولی می گذاشتند و برنامه را اجرا می کردند، هم اکنون از زیر زمین بالا می آیی و … من پیش از این هم گفته بودم، این مسابقه ها تنها به خاطر سوال جواب دادن نیست، چون کنکور که نیست، بالاخره باید جذاب باشد. چنانچه ما یک زمانی شوخی می کنیم، از یکی می خواهیم آواز بخواند یا خودمان آواز می خوانیم و … تنها برای این می باشد که برنامه جذاب به نظر بیاید، وگرنه اگر بخواهیم حساب کنیم  پنجاه میلیون تومان امروز واقعا ارزشی ندارد که بخواهد چهار چشمی مردم را پای تلویزیون نگه دارد که آیا یک نفر پنجاه میلیون برنده می شود یا نه.