#


بیوگرافی حسین پناهی

حسین پناهی
16 آگوست 2017 بدون نظر 2913 بازدید

بیوگرافی حسین پناهی

حسین پناهی نویسنده ، بازیگر و شاعر محبوب ایرانی …

در 6 ام شهریور 1335 در روستای دژ کوه ( سوق ) کهگیلویه و بویر احمد ، به دنیا آمد . مادرش را ماه‌ کنیز و پدرش را علی‌ پناه صدا می زدند . حسین پناهی ابتدا بازیگری را با بازی در سریال تلویزیونی محله بهداشت شروع کرد . با شروع پخش نمایش « دو مرغابی در مه » که همه کاره اش خودش بود از بازیگری گرفته تا نویسندگی و کارگردانی ، به دل بیننده گان نشست و شناخته شد . و با پخش نمایش ها و آثار دیگرش مخاطبان و طرف داران خاص خودش را پیدا کرد .

حسین متاسفانه یا خوش بختانه دارای جثه لاغری بود ، و به اقتضای همین لاغری و چند ویژگی دیگر مانند : شیوه بیان و حرف زدن خاص او ، خلوص و سادگی بیش از حدش ، طنز بودن و شوخ طبعی او با چاشنی تلخی های زندگی اش و همین چهره کودکانه و مظلوم او ، سبب شده بودند که وی نقش‌ های خاصی را انتخاب و بازی کند و او را تبدیل به چهره ای محبوب و دوست داشتنی تبدیل کند .

علاقه به شعر …

وی به شعر و شاعری نیز علاقه ای بی بدیل داشت . در واقع می توانیم بگوییم حسین پناهی بیش از این که بازیگر باشد ، شاعر بود . همین ذوق و طبع او بود که باعث شد وی اولین مجموعه شعری خود را در سال 1376 منتشر کند ( مجموعه شعر ” من و نازی ” ) . کم کم حس شاعری در سر تا سر وجودش نفوذ کرده بود و شعر جزئی از زندگی و بدن او شده بود . همین مجموعه ” من و نازی ” تا به حال حدود بیست بار مجددا چاپ شده است و هم چنین به بیش از شش زبان مختلف دنیا ترجمه و برگشته است .

نمونه ای از اشعار و دکلمه ها …

  • حسین پناهی :

” حرمت نگه دار ! دلم !
گلم !
که این اشک خون بهای عمر ِ رفته ی من است !
میراثِ من
نه به قیدِ قرعه ، نه به حکم عرف !
یک جا سند زدم همه را به حرمتِ چشمانت … ”

  • حسین پناهی :

” ‏خوابی برای جان
جانی برای مرگ
مرگی برای یاد
یادی برای سنگ
سنگی برای گور …
این بود زندگی !!! ”

  • حسین پناهی :

” هرکجا میروم ظلم می بینم و همه می گویند : ” نگران نباش خدا جای حق نشسته است . ”
خدایا می شود از جای حق بلند شوی تا حق سرجایش بنشیند ”

  • حسین پناهی :

” ﻭﻗﺘﯽ ﺑﻤﯿﺮﻡ ﻫﯿﭻ ﺍﺗﻔﺎﻗﯽ ﻧﺨﻮﺍﻫﺪ ﺍﻓﺘﺎﺩ … !!!
ﻧﻪ ﺟﺎﯾﯽ ﺑﺨﺎﻃﺮﻡ ﺗﻌﻄﯿﻞ می شود … !
ﻧﻪ ﺩﺭ ﺍﺧﺒﺎﺭ ﺣﺮﻓﯽ ﺯﺩﻩ می شود … !
ﻧﻪ ﺧﯿﺎﺑﺎﻧﯽ ﺑﺴﺘﻪ می شود … !
ﻭ ﻧﻪ ﺩﺭ ﺗﻘﻮﯾﻢ ﺧﻄﯽ ﺑﻪ ﺍﺳﻤﻢ ﻧﻮﺷﺘﻪ می شود … !
ﺗﻨﻬﺎ ﻣﻮ ﻫﺎﯼ ﻣﺎﺩﺭﻡ ﮐﻤﯽ ﺳﭙﯿﺪ ﺗﺮ می شود … !!!
ﻭ ﭘﺪﺭﻡ ﮐﻤﯽ ﺷﮑﺴﺘﻪ ﺗﺮ می شود … !!!
ﺍﻗﻮﺍﻣﻤﺎﻥ ﭼﻨﺪ ﺭﻭﺯ ﺁﺳﻮﺩﻩ ﺍﺯ ﮐﺎﺭ می شوند …!!!
ﺩﻭﺳﺘﺎﻧﻢ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺧﺎﮐﺴﭙﺎﺭﯼ ﻣﻮﻗﻊ ﺧﻮﺭﺩﻥ ﮐﺒﺎﺏ
ﺁﺭﺍﻡ ﺁﺭﺍﻡ ﺧﻨﺪﻩ های شان ﺷﺮﻭﻉ می شود … !
ﺭﺍﺳﺘﯽ ، ﻋﺸﻖ ﻗﺪﯾﻤﻢ ﺭﺍ ﺑﮕﻮ … !

ﺍﻭ ﻫﻢ ﺑﺎ ﺧﻨﺪﻩ ﻫﺎﯾﺶ ﺩﺭ ﺁﻏﻮﺵ ﺩﯾﮕﺮﯼ ، ﻣﺮﺍ ﺍﺯ ﯾﺎﺩ می برﺩ … !
ﻣﻦ ﻓﻘﻂ ﺗﻨﻬﺎ ﮔﻮﺭ ﮐﻨﯽ ﺭﺍ ﺧﺴﺘﻪ ﻣﯽ ﮐﻨﻢ … !
ﻭ ﻣﺪﺍﺣﯽ ﮐﻪ ﺍﻟﮑﯽ ﺍﺯ ﺧﻮﺑﯽ ﻫﺎﯼ ﻧﺪﺍﺷﺘﻪ ﺍﻡ می گوید
ﻭ ﺍﺷﮏ ﺗﻤﺴﺎﺡ می ریزد … !!!
ﻭ ﺩﺭ ﺁﺧﺮ ﻣﻦ می مانم ﻭ ﮔﻮﺭﺳﺘﺎﻥ ﺳﺮﺩ ﻭ ﺗﺎﺭﯾﮏ
ﻭ ﻏﻢ ﻫﻤﯿﺸﮕﯽ ﺍﻡ ﮐﻪ ﻫﻤﺮﺍﻫﻢ می ماند … !!!
من می مانم و خدا …
با احساس خجالتی که ای مهربان چرا همیشه مرا از تو و دینت ترسانده اند …
چرا … ؟؟؟ ”

زندگی نامه پناهی ، از تولد تا مرگ در یک نگاه …

  • ۱۳۴۱ رفتن به مکتب‌خانه دژکوه
  • ۱۳۴۵ اتمام دوره ابتدایی
  • ۱۳۴۶ ترک دژکوه ، رفتن به سوق خواندن کلاس ششم
  • ۱۳۴۷ رفتن به بهبهان و گرفتن سیکل
  • ۱۳۵۱ رفتن به قم و طلبگی
  • ۱۳۵۴ رها کردن درس حوزوی سفر به شوشتر و یک سال آموز گاری در آن شهر
  • ۱۳۵۵ اقامت در اهواز و اشتغال به شغل‌ های مختلف
  • ۱۳۵۶ بازگشت به روستای دژ کوه و ازدواج با دختری به نام شوکت
  • ۱۳۵۷ رفتن به اهواز و کار در کتاب خانه‌ ای در آن شهر تولد فرزند نخستش لیلا
  • ۱۳۵۹ رفتن به جبهه و فعالیت در بخش‌ های فرهنگی تولد دومین فرزندش آنا
  • ۱۳۶۰ مهاجرت به تهران سکونت در یکی از مقبره‌ های خصوصی امام زاده قاسم به مدت یک سال عضویت در گروه تئاتری آناهیتا
  • ۱۳۶۱ نخستین تجربه‌ های نمایش نامه‌ نویسی نوشتن یک گل و بهار کارگردانی نمایش نامه خواب گرد ها
  • ۱۳۶۲ نوشتن آسانسور نوشتن و کارگردانی تله‌ تئاتر سرودی برای مادران
  • ۱۳۶۳ تولد سومین فرزندش سینا ، نخستین تجربه‌ های بازی در تله‌ تئاتر های تلویزیونی بازی در سریال محله بهداشت نوشتن به سبک آمریکایی
  • ۱۳۶۴ استخدام در صدا و سیما بازی در سریال گرگ‌ ها نوشتن دل شیر نوشتن دو مرغابی در مه
  • ۱۳۶۵ نخستین بازی در سینما بازی در فیلم سینمایی گال بازی در فیلم سینمایی گذرگاه بازی در فیلم سینمایی تیر باران بازی در تله‌ تئاتر های دو مرغابی در مه
  • ۱۳۶۶ کارگردانی تله‌ تئاتر ماجرا های رونالد و مادرش بازی تله‌ تئاتر در آیینه خیال
  • ۱۳۶۷ بازی در فیلم سینمایی در مسیر تند باد بازی در فیلم سینمایی هی جو بازی در فیلم سینمایی ارثیه بازی در فیلم سینمایی نار و نی نوشتن نخستین شعر ها
  • ۱۳۶۸ فوت مادر بازی در فیلم سینمایی راز کوکب نوشتن مجموعه شعر من و نازی
  • ۱۳۶۹ بازی در فیلم سینمایی چاووش بازی در فیلم سینمایی سایه خیال دیپلم افتخار بهترین بازیگر جشنواره فجر برای فیلم سایه خیال نوشتن پیامبران بی‌ کتاب
  • ۱۳۷۰ بازی در فیلم سینمایی اوینار بازی در فیلم سینمایی مهاجر نوشتن کابوس‌ های روسی
  • ۱۳۷۱ نوشتن گوش بزرگ دیوار بازی در فیلم سینمایی هنرپیشه بازی در فیلم سینمایی مرد نا تمام
  • ۱۳۷۲ نوشتن خروس‌ ها و ساعت‌ ها انتشار کتاب من و نازی
  • ۱۳۷۳ بازی در فیلم سینمایی آرزوی بزرگ بازی در فیلم سینمایی روز واقعه
  • ۱۳۷۴ نوشتن بازی و کارگردانی سریال بی‌ بی یون برای تلویزیون ، سریال توقیف و چند سال بعد نسخه سانسور شده آن از تلویزیون نمایش داده شد ( در حدود دو سوم کل مجموعه ) انتشار دو مرغابی در مه
  • ۱۳۷۵ انتشار آلبومی از دکلمه شعرهایش با نام ستاره‌ ها بازی در سریال دزدان مادر بزرگ
  • ۱۳۷۶ به صحنه بردن نمایش چیزی شبیه زندگی انتشار چیزی شبیه زندگی انتشار بی‌ بی یون انتشار خروس‌ ها و ساعت‌ ها
  • ۱۳۷۷ بازی در فیلم سینمایی کشتی یونانی
  • ۱۳۷۸ نوشتن دیالوگ‌ های سریال امام علی و بازی در آن
  • ۱۳۷۹ بازی در سریال یحیی و گلابتون ۱۳۸۰ بازی در سریال آژانس دوستی
  • ۱۳۸۱ نوشتن مجموعه نمی‌ دانم‌ ها . بازی در سریال روزگار قریب
  • ۱۳۸۲ بازی در سریال آواز مه نوشتن مجموعه سال‌ هاست که مرده‌ ام
  • ۱۳۸۳ آغاز ضبط آلبوم دوم دکلمه‌ هایش از خرداد ماه تصمیم برای جمع‌ آوری مجموعه شعر هایش پایان ضبط دکلمه شعرهایش در شب یک شنبه یازدهم مرداد . آخرین تماس تلفنی با پسرش سینا در ساعت ۹ شب چهارشنبه چهاردهم مرداد . فوت در ۱۴ ام مرداد ۱۳۸۳ کشف پیکرش توسط دخترش آنا در ساعت ۱۰ شب شنبه ۱۷ مرداد در خانه‌ اش واقع در خیابان جهان‌ آرا معاینه پزشکی قانونی و تعیین « ایست قلبی » به عنوان علت مرگ . تدفین پیکر ش در سوق به تاریخ سه شنبه بیست و یکم مرداد ۱۳۸۳ . انتشار آلبوم دکلمه آخرین سروده‌هایش به نام سلام ، خداحافظ در پانزدهم مهر ماه
  • ۱۳۸۴ انتشار مجموعه کامل اشعارش به نام چشم چپ سگ در اردیبهشت ۱۳۸۴ در هفت دفتر
  • ۱۳۹۰ انتشار دو سی دی دکلمه‌ هایش با نام راه با رفیق .

    افتخارات …

    • ۱۳۶۷ : نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد ( در مسیر تند باد )
    • ۱۳۶۹ : برنده دیپلم افتخار بهترین بازیگر نقش اول مرد ( سایه خیال )
    • ۱۳۷۱ : نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد ( مهاجران )

      مرگ …

      سر انجام در 14 ام مرداد 1383 با 48 سال سن به دلیل سکته قلبی دار فانی را وداع گفت و طبق وصیت اش در قبرستانی واقع در استان کهگیلویه و بویر احمد ، شهرستان سوق ، محل دفن مادرش ، خاکسپاری و تشییع شده است .

برچسب ها
به اشتراک بگذارید


دیدگاه کاربران

دیدگاهتان را بنویسید

ارسال دیدگاه جدید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *