تعطیلی سینماهای نیویورک
تعطیلی سینماهای نیویورک و انحراف سالن های سینما
در آستانه کریسمس سال 1908 ، شهردار نیویورک ، جرج بی .مک سِلان همه سینماهای نیویورک را تعطیل کرد ، چون مدعی بود که آنها در معرض خطر آتش سوزی هستند .
صاحبان سینماهای نیویورک اتحادیه ای تشکیل دادند که از منافع خود هم در مسأله تعطیلی سینماها و هم در برابر شرکت MPPC که چند روز پیش از اقدام مک سلان اعلام موجودیت کرده بود ، دفاع کنند .
این اتحادیه همراه اصلاح طلبان ضد انحصار ( و با این امید که توجه این جنبش اصلاح طلبانه به « مسأله سینما » را از سالن های سینما منحرف کرده و به فیلم هایی که در آنها نمایش داده می شد جلب کند ) ، خواهان سانسوری شد که « از آنها در برابر تولیدکنندگان فیلم که تصاویر نامناسب را بر آنها تحمیل می کنند ، حمایت کند » و همین طور تقاضای تأسیس یک هیئت سانسور را مطرح کرد .
اما MPPCچنین هئیتی را ابزاری می دید برای تحمیل یک کالای استاندارد شده در سطح ملی که خود می توانست بر آن کنترل داشته باشد.
مطبوعات سینمایی و روزنامه های اصلاح طلب هم از تبدیل این هیئت به یک سازمان ملی هواداران می کردند تا دیگر نیازی به سانسور محلی نباشد .
کارکرد نهادین « هیئت ملی »( NBC ) این بود که فرمول های استانداردی برای محتوای قابل قبول تدوین کند که تنها شامل ممنوعیت موضوعات خاص نباشد ، بلکه ساختن روایت هایی را بر اساس مجموعه ای از ضوابط تشویق کند .
مثلاً استاندارد هیئت برای فیلم های جنایی چنین اعلام می کرد :
عواقب جنایت باید در دراز مدت برای جانی مصیبت بار باشد . به صورتی که برداشت کلی این باشد که ماجرا دیر یا زود فاش شده و به فاجعه ای ختم می شود که در قیاس با آن ، سودی که موقتاً از جنایت عاید می شود هیچ است .
این عواقب باید به شکل منطقی و قانع کننده ای از خود جنایت ناشی شوند و بخش قابل توجهی از فیلم به آنها اختصاص یابد .
چنین راهبردهای روایی نشان دهندۀ « مناسبت » سینما به عنوان ابزاری هم برای نظام بخشیدن و هم برای توجیه کردن ایدئولوژی غالب بودند ؛ در اصراری که بر پیروزی خیر و فضیلت به عمل می آمد یک جور سانسور سیاسی نهفته بود .
نشریه مووینگ پیکچر ورلد به یکی از فیلم های سال 1912 که در آن « آدم خبیث ماجرا اظهار ندامت نمی کرد و به کیفر نمی رسید ، و آدم های فقیر در همان حال اسف بار خود باقی می ماندند » اعتراض داشت .
چون « موضوعاتی از این دست به منظور برانگیختن پیش داوری های طبقاتی به کار گرفته می شوند ، مگر این که به ظریف ترین وجه پرداخت شوند . و به هر حال این موضوع قابل بحث است که آیا از بزرگ نمایی اختلافات اجتماعی مردم ، نفعی عاید کسی می شود .
دیدگاهتان را بنویسید