کارگردانی لوبیچ
کارگردانی لوبیچ در سال 1923
لوبیچ در سال 1923 به دعوت ماری پیکفورد به امریکا امده بود تا فیلم با شکوه “روزیتا” را کارگردانی کند. این فیلم با هزینه ی فراوان تهیه شد و کمتر از یک ماه پیش از “زن پاریسی ” به بازار امد. شکست این فیلم و توفیق فیلم چاپلین ظاهرا لوبیچ را با راه کار اشنا ساخت.
وی در المان پیش از تهیه فیلمهای با شکوه فیلم های کمدی میساخت و اکنون باردیگر به فیلم کمدی بازگشت بخصوص کمدی اداب واطوار را زمینه کا خود قرار داد و با چاشنی طبع کاملا اروپایی خود مزه ی تازه ای به ان داد. نخستین فیلمی که بدین سبک ساخت “دایره ی ازدواج 1924 نام داشت که کمتر از چهار ماه پس از فیلم چاپلین به بازار امد و چه از حیث موضوع و چه از لحاظ شیوه ی کار شباهت زیادی به فیلم چاپلین داشت.
منتقدان ان روز ناچار ان دو فیلم را بایکدیگر مقایسه کردند و بیشتر به سود لوبیچ نظر دادند. و در نتیجه لوبیچ راه تازه ای در پیش گرفت ان را تا هنگام مرگش در 1947 ادامه داد.نباید پنداشت که لوبیچ مقلد محض چاپلین بود؛زیرا که وی بکرات قوه ی تخیل بسیار سینمایی خود را در فیلمهای متعدد نشان داد که “بهشت ممنوع” 1924 “بازهم مرا ببوس” 1925 “بادبزن خانم ویندرمیر” 1925 و”که این است پاریس” از ان جمله اند.
تماشاگران
سرانجام تماشاگران با سبک خاص لوبیچ که عبارت بود از شوخی شیطنت امیز و دقیق اروپایی اشنا شدند. لوبیچ استاد صنعت ایجاز بود ونظر زیرکانه خود را درباره ی راه ورسم جهان در یک صحنه شوخی امیز کوتاه خلاصه می کرد. مثلا در یک فیلم می خواست نشان بدهد که مردی از زنش خسته شده است، و با یکدیگر رودربایستی ندارند روش شوهر نسبت به زن در فصل کوتاهی به خوبی پروشن می شود.
درین فصل زن و شوهر برای رفتن به ضیافت شام از اپارتمان خود بیرون میروند وقتی که وارد اسانسور می شوند مرد کلاه بر سردارد. اسانسور چند طبقه پایین تر متوقف می شود ودختر زیبایی به درون می اید. مرد کلاهش را بر می دارد. در فیلم “بادبزن خانم ویندرمیر” لوبیچ فصلی گذاشت که صحنه های یک مسابقه اسب دوانی را نشان می داد و در این صحنه ها همه گونه روابط صمیمانه به وسیله ی نگاهها حرکت سرسع چشم ها لبخند های معنی دار و حرف زدنهای درگوشی نشان داده می شود.
بی انکه نوشته ای به کار رود یا انکه اصولابه نوشته نیازی باشد.بیشک یکی از دلایل محبوبیت لوبیچ در میان طبقه باهوش تماشاگران دهه ی پس از 1920 و همچنین در میان کارگردانان دیگر مهارت اودر حل مسئله سانسور بود لوبیچ مطالب سانسور شدنی فراوانی را نشان می داد ولی کمتر چیزی که به توان ان را قیچی کرد در نوار فیلم اودیده میشد.
لوبیچ
همچنین لوبیچ در حقیقت دست تنها انقلابی در دکور سینمای امریکا پدید اورد. پیش از”دایره ازدواج” دکور اهمیتی نداشت در فیلمهای سبک دکور همیشه یکنواخت بود وبرای فیلمهای سنگین اتاقها را از میز و صندلی پر کردند و به در ودیوار پرده ها وکاغذها ی پر نقش ونگار می اویختند. لوبیچ این خرد وریزها را به دور ریخت وبرای بازی ادمهای فیلمهای خود فضای بازو وپاکیزه ای پدید اورد.
محاسن این کار فورا اشکار شد به طوری از همان لحظه به بعد سبک لوبیچ در اکثر فیلمهای موثر افتاد. اما کمتر کارگردانی در استفاده از دکور به پای خود لوبیچ می رسید. مثلا در نظر لوبیچ یک در همیشه بیش از راه ورود خروج صرف اهمیت ومعنی دارد؛ و غالبا وسیله ای برای ختم یک دعوی یا نشان دادن خشم یا عشوه وناز یا حتی عمل جنسی است.
دالان و پلکان و پنجره هر کدام در فیلمهای لوبیچ نقشی خاص خود بر عهده دارند. لوبیچ بازیرکی ومهارت فوق العاده به زودی سر امد کارگردانان شدکه هنرمندان با استعدادی همچون مال سن کلر ولیوئیز مایلستون وسلی راگلز و فرانک تاتل از ان جمله بودند. برای این عتده “سبک” فیلم اهمیت داشت و در فیلمهای شیرین وبی ادعای اواخر دهه ی پپس از 1920 از قبیل گراند دوشس و خدمتکار “از بیوه زن بترس” 1927 “دوشب از هزار و یک شب” 1927 “اقایان موبورها را ترجیح می دهند.” 1928 تاثیر لوبیچ دیده می شود.
برگرفته از تاریخ سینما ، نویسنده:ارتور نایت ، ترجمه:نجف دریا بندری
دیدگاهتان را بنویسید