مشکلات کارگردانان وصدابرداران
مشکلات کارگردانان وصدابرداران
اکنون مشکلات کارگردانان این بود که صدابرداران را مجبور کنند که اجازه دهند از این ازادی هر چه بیشتر استفاده شودو میکروفون خود را به حرکت در اورند.
روبن مامولیان هنگام ساختن فیلم “کف زدن حضار” 1929 از صدا بردار خواست که دومیکروفون در صحنه بگذارند یکی برای ضبط صدای هلن مورگان که برای دخترش لالایی می خواند ودیگری برای ضبط صدای اهسته دعا خواندن بچه در رختخواب صدابرداران گفتند که این کار مستلزم دو مجرای صدا ی جداگانه خواهد بود و در ان زمان کسی چنین چیزی نشنیده بود.
مامولیان گفت که نشنیدن دلیل بر نشدن نیست وگفته خود را ثابت کرد. امروز هنگام برداشتن یک نما به کار بردن 9 مجرا نیز عادی نیست ودر فیلمهای جنگی استریو فونیک عدد مجراها را به 50 نیز می رسد.
نه تنها عدد میکروفونها بیشتر شد بلکه کیفیت انها نیز بهتر گشت. میکروفونها “یک جهتی “شدند؛ بدین معنی که صدا را فقط از یک جهت می شندیدند ودر نتیجه کارگردان می توانست با صداهای دیگر در قسمتهای دیگر صحنه کار کند.
چیزی نگذشت که میکروفونهای ثابت جای خود را به میکروفونهای متحرک اویخته به میله های بلند دادند که می تواند همراه بازیگر در صحنه حرکت کنند. بدین ترتیب کارگردانهایی که در زمینه ی هنر جدید سینما اندیشه های تازه می اورند و وزن وشجاعت ان را نیز داشتند که این اندیشه ها را به کرسی بنشانند رفته رفته کارشناسان صدا برداری را شکست دادند.
برگرفته از تاریخ سینما ، نویسنده:ارتور نایت ، ترجمه:نجف دریا بندری
دیدگاهتان را بنویسید