نقش آفرینی های هدیه تهرانی
نقش آفرینی های هدیه تهرانی در …
نقش آفرینی های هدیه تهرانی ، در فیلم های … سیاوش (سامان مقدم، ۱۳۷۷)، شوکران (بهروز افخمی، ۱۳۷۷)، قرمز (فریدون جیرانی، ۱۳۷۷)، دستهای آلوده (سیروس الوند، ۱۳۷۸)، پارتی (سامان مقدم، ۱۳۷۹) و آبی (حمید لبخنده، ۱۳۷۹) نقشهای ساده و بدون تحلیلی دیگری بودند که تهرانی به راحتی در آنها جا گرفت.
او همان تیپ آرام و متین و فعال و فاعل فیلم سلطان را ارایه داد و کماکان به نقشهایی که به عهدهاش سپرده بودند عمقی و فردیت ویژهای نبخشید. تنها یک دو لبخند کوچک در شوکران و قرمز تفاوت بازی او در این فیلمها بود.
فیلم های بازی شده توسط وی در یک روال قرار داشت.
فیلمهایش از حیث پرداخت شخصیت در یک روال و امتداد قرار داشتند و گویی مجموعهای دنبالهدار بودند که فقط کارگردان و داستانهایشان تفاوت میکردند. یا این که فیلمنامهنویسها نقش تهرانی را براساسی تصویر و تصوری که از او از فیلم سلطان در ذهن داشتند مینوشتند. همۀ این فیلمها برای خود تهرانی تجربهای در حدّ لمس کردن و شناخت ابعادگونهگون بازیگری بودند.
چتری برای دو نفر (۱۳۸۰) فیلم دیگری است که تهرانی پس از غریبانه با احمد امینی کار کرد. او کماکان کلیشۀ خود را تکرار کرده است؛ اما در دو سه صحنه خود را از قالب غریزی و ثابت همیشگیاش رها کرد. زیرا خود او هم این را دانسته بود که برای ارتقای خود باید از قالب و کلیشههای سابق خارج شود.
به رغم همۀ کوششها، تهرانی در چتری برای دو نفر هم نتوانست از تیپ خودساخته و تکراریاش جدا شود، تا این که با بازی در کاغذ بیخط (ناصر تقوایی، ۱۳۸۰) و خانهای روی آب (بهمن فرمان آرا، ۱۳۸۰) تا حدود زیادی از کلیشۀ زنی آرام با صورت سنگی نجات یافت.
خودش گفته است:
وقتی با تقوایی کار کرد با توضیحاتی که تقوایی میداد مجبور بود نقشی را که به عهده گرفته بود تحلیل کند؛ زیرا تقوایی کارگردانی نبود که از هیچ جزییاتی به سادگی بگذرد. «در کار با تقوایی خیلی چیزها فهمیدم؛ با تمرین، رو خوانی دیالوگ، ایراد گرفتن، دقت در همه چیز. تازه در کار با تقوایی فهمیدم بازیگری در سینما یعنی چه.»
سخنان وی
بازیگران سینمای ایران به دلیل عدم تشخیص حرفهای بودن و انتخاب بازیگری به عنوان حرفه خیلی زود به ایفای نقشهای کلیشهای و تکراری کشیده میشوند و از رونق و اعتبار میافتند. تهرانی در سالهای نخست حضورش در سینما دستکم در حرف نشان داد که بین این دو شق تفاوت قایل است.
خود او گفته است: «ما به بازیگران جوان نیاز داریم؛ اصولاً صدا، فیزیک، چهره و حتی شانس در موفقیت آنها میتواند نقش تعیینکننده داشته باشد؛ اما جوهر، طبیعت هنرمندانه و شناخت هوشمندانه حرف اول را میزند.»
برگرفته از کتاب صد چهره ی سینمای ایران نوشته عباس بهارلو (غلام حیدری)
دیدگاهتان را بنویسید