#


فیلم کجا میروی الهام بخش…

فیلم کجا میروی الهام بخش... دیوید وارک گریفیث
6 آوریل 2017 بدون نظر 1231 بازدید

فیلم کجا میروی الهام بخش…

الهام پذیری فیلمسازان از فیلم کجا می روی

کجا می روی ؟ الهام بخش فیلمسازان بسیاری شد ،و دیوید وارک گریفیث به ویژه در ساختن جودیت بتوئویلی (1913 ) از آن تأثیر پذیرفته بود. این فیلم که یک داستان مذهبی _ تاریخی را روایت می کرد ، برخلاف خواست دفتر مرکزی بایوگراف که منحصراَ فیلم های یک حلقه ای می ساخت ، در چند حلقه تهیه شد.

تولد یک ملت

اما فیلم عظیم تاریخی تولد یک ملت ( 1915 ) که به کارگردانی گریفیث ساخته شد و به یک موضوع کاملا آمریکایی ، یعنی جنگ داخلی و بازسازی ، می پرداخت ، از هر نظر فیلم های بلند قبلی را پشت سرگذاشت. صحنه های دیدنی و زمان هیچ فیلمی با این اثر عظیم برابری نمی کرد. این فیلم بود که فیلم بلند را از موردی استثنایی به موردی عادی تبدیل کرد.

پیش از این که تولد یک ملت در ژانویه 1915 پخش شود ، دفتر تبلیغاتی گریفیث دربارۀ هزینه و کثرت بازیگران و دقت تاریخی فیلم جنجال زیادی به راه انداخته بود ، مردم برای دیدن بلند پروازانه ترین اثر این کارگردان مشهور لحظه شماری می کردند. گریفیث در مورد نمایش این فیلم حساسیت زیادی نشان می داد ، و نخستین نمایش آن در بزرگترین کاخ های سینمایی درنیویورک و لُس آنجلس صورت پذیرفت.

تولد یک ملت نخستین فیلم آمریکایی بود که موسیقی متن آن همراه با فیلم پخش شد. این موسیقی می بایست با ارکستری متشکل از 48 نوازنده نواخته شود. بهای بلیط این فیلم دو دلار بود ، که با بهای بلیط تئاتر های برادوی برابری می کرد و حکایت از این که باید این فیلم را جدی گرفت. درباره این فیلم در مطبوعات عمومی ، و نه فقط سینمایی ، تبلیغات زیادی صورت گرفت و نقدهای بسیاربر آن نوشته شد.

تولد یک ملت

بلوغ سینما

همه این عوامل نشان می داد که سینما به بلوغ رسیده و به یک رسانه معتبر توده ای تبدیل شده است. این فیلم ، البته به دلایل دیگر نیز توجه بسیاری را به خود جلب کرد ، و از آن جمله نژادپرستی شرم آور بود که در آن به چشم می خورد و خشم آمریکائیان آفریقایی تبار و حامیان انها را سخت برانگیخت. این مسئله در عین حال از تأثیرات اجتماعی که این رسانه می تواند رجای بگذارد تصوری کلی به دست داد. ساختارهای روایی و شخصیت سازی و الگوهای تدوین در نخستین فیلم های چند حلقه ای، خواه از نوع اروپایی و خواه آمریکایی، به فیلم های یک حلقه ای آن زمان بسیار شبیه بود.

این مسأله بویژه در ساختار روایی کاملا آشکار بود : در غالب فیلم های تک حلقه ای یک حادثه واحد و ساخته وپرداخته هر چه به نقطه اوج و پایان فیلم نزدیکت می شد بر شدت وحدت آن افزوده می گردید. نخستین فیلم های چند حلقه ای آمریکایی که می خواستند مجموعۀ یگانه ای را تشکیل دهند همین ساختار را اختیار می کردند و حتی پس از این که روش های توزیع مناسبی برای چندین فیلم هایی پدید آمد بازهم فیلم های چند حلقه ای به چند فیلم یک هلقه ای که به هم متصل شده بودند شباهت داشتند نه به یک فیلم برخوردار از روایتی منسجم ، آن گونه که امروز می شناسیم.

فیلم های تک حلقه ای و ارتباطش با فیلم بلند

البته فیلمسازان بسیار زود دریافتند که فیلم بلند نسخه بلندتر فیلم تک حلقه ای نیست ، بلکه قالب روایی جدیدی است که روش های سازمان بندی تازه ای را ایجاد می کند ؛ و سازندگان فیلم رفته رفته اآموختند که چگونه باید روایت ها و شخصیت ها و الگوهای تدوین مناسب با این قالب را خلق کنند.

تولیدکنندگان این بار نیز مانند سال 1908 به تقلید از رمان و تئاتر روی آوردند ؛ و این تقلید تنها به صورت اقتباس سینمایی نبود ، بلکه تقلید از ساختارهای روایی را نیز در برمیگرفت. به این ترتیب ، رفته رفته در فیلم ها ، شخصیت ها ، موضوع ها و حوادث بیشتری که همگی با یک داستان اصلی پیوند داشتند گنجانده شد.

به جای این که در فیلم های بلند یک نقطه اوج یا چند نقطه اوج با شدت یکسان گنجانده شود ، کل فیلم در پیرامون چند نقطه اوج کوچک و سپس یک گره گشای که همه مسائل روایی فیلم را حل می کرد سازمان می یافت . فیلم تولد یک ملت نمونه کاملی از این ساختار را به نمایش می گذارد.

نجات در آخرین لحظه مشهور ( و شاید  بدنام ) این فیلم به این ترتیب است که سواران کوکلالس کلان برای حفظ برتری نژاد آریایی و نقطه پایان گذاشتن برچند بحران ( مانند مرگ « خواهر کوچک » و اسارت گاس ) و تعیین سرنوشت همۀ شخصیت های مهم به پیش می تازند.

برگرفته از کتاب  تاریخ تحلیلی سینمای جهان

برچسب ها
به اشتراک بگذارید


دیدگاه کاربران

دیدگاهتان را بنویسید

ارسال دیدگاه جدید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *