#


فیلم ئی تی موجود ماوراءطبیعی 1982

فیلم ئی تی موجود ماوراءطبیعی 1982
13 فوریه 2017 بدون نظر 2773 بازدید

فیلم ئی تی موجود ماوراءطبیعی 1982

مروری بر فیلم ئی تی موجود ماوراءطبیعی 1982

خلاصه داستان

سفینه­ای فضایی بر روی کره زمین فرود می­آید و موقع بازگشت، ئی.تی یکی از سرنشینان را جا می­گذارد. وقتی الیوت (هنری تامس) پسر بچه­ای ده – دوازده ساله، موجود فضایی کوچک (که به همان اندازه او قد دارد) را پیدا می­کند، او را در گنجه اتاق­اش پنهان می­کند. ولی این بچه فضای را نمی­توان در گنجه قایم کرد.

ئی.تی نه تنها خارج می­شود و تا دل­تان بخواهد شیطنت می­کند، راهی هم به درون قلب الیوت پیدا می­کند. قلبی که با جدا شدن پدر و مادر و خطرهای هر روزه دوران کودکی، به شدت به یک دوست نیاز دارد. الیوت چنان تحت تأثیر موجود فضایی کوچک­اش قرار گرفته که شروع می­کند همان احساسات را از خود بروز دادن: وقتی موجود فضایی مریض می­شود و در شرف مرگ است، الیوت هم شدیداً مریض می­شود. هر دوی آنها از هم چیز یاد می­گیرند و از یکدیگر در برابر بزرگسال­های بدجنس مراقبت می­کنند؛ به خصوص در برابر کیز، دانشمندی که می­خواهد به هر ترتیب شده، ئی.تی را گیر بیندازد. سرانجام ئی.تی موفق می­شود به سیاره­اش تلفن کند و کسی هم در سیاره­اش گوشی را بر می­دارد.

معصومیت عشق فضایی ما!

ئی.تی: موجود ماوراءطبیعی    1982

کارگردان: استیون اسپیلبرگ. تهیه کننده: کاتلین کندی، استیون اسپیلبرگ. فیلمنامه: ملیسا متیسن. بازیگران: هنری تامس (الیوت)، دی والاس استون (مری)، رابرت مک نوتن (مایکل)، درو بریمور (گرتی)، پیتر کویرت (کیز)، شان فرای (استیو). مدت: 445 دقیقه. بودجه: 10 میلیون دلار. فروش بین­المللی: 701 میلیون دلار.

اسکارها:

  • بهترین تدوین صدا: چارلز کمپبل، بن برت.
  • بهترین جلوه­های ویژه: کارلو لمباردی، دنیس مارن.
  • بهترین موسیقی متن: جان ویلیامز.
  • بهترین صدا: رابرت نادسن.

نامزدهای اسکار:

  • بهترین فیلم.
  • بهترین فیلمبرداری: آلن داویو.
  • بهترین کارگردان: استیون اسپیلبرگ.
  • بهترین تدوین: کارول لیتل تن.
  • بهترین فیلمنامه اریژینال: ملیسا متیسن.

برندگان اسکار سال 1982:

  • بهترین فیلم: گاندی.
  • بهترین کارگردان: ریچارد آتنبرو (گاندی).
  • بهترین بازیگر مرد: بن کینگزلی (گاندی).
  • بهترین بازیگر زن: مریل استریپ (انتخاب سوفی).
  • بهترین بازیگر نقش دوم مرد: لویی گاست (یک افسر و یک آقا).
  • بهترین بازیگر نقش دوم زن: جسیکا لنگ (توتسی).

داستانی کاسیک از معصومیت کودکانه

«اینجا می­تونی خوشبخت باشی، می­تونم ازت مواظبت کنم. اجازه نمی­دم کسی اذیت کنه. ئی. تی، ما می­تونیم با هم بزرگ بشیم.» دوروتی، دیگر جانِ سرگردانِ قلمروِ سینما، هرگز چنین پیشنهاد خوبی دریافت نکرد. ولی متأسفانه، مثل دوروتی در جادوگر آز، همه­ی کاری که ئی.تی می­خواست انجام دهد این بود که به سر خانه و زندگی­اش، به سیاره­اش برگردد… یا حداقل­اش، به آنجا تلفن کند. داستان استعاریِ ئی.تی، با آن اشارات مذهبی­اش، (انگشتی که مثل نقاشی میکل آنژ بر روی سقف کلیسای سیستین، دراز شده تا کسی دیگری را لمس نماید) درباره پسر بچه­ای تنها از خانواده­ای به هم ریخته است، که در وجود یک موجود فضاییِ بی­کاشانه، آرامش مورد نیازش را می­یابد. اسپیلبرگ، در این داستان کلاسیکِ معصوم کودکانه، تنهایی، شجاعت، عشق، و استعلا، دوربین­اش را درونِ موجود فضایی درون هر یک از ما می­برد تا نیز مانند کودکان ببینیم که دنیای بزرگسال­ها تا چه حد خطرناک و پر از تهدید است.

بازیگران

ئی.تی: آمیزه­ای دوست داشتنی از آلبرت انیشتن، کارل سندبرگ و نوعی سگ کوچک با دماغ پهن، ئی.تی مثل یک بچه تازه به دنیا آمده، از ما دل برد. او به خصوص در انتهای فیلم، آنجا که سفینه مادر سر می­رسد تا او را به سیاره­اش برگرداند، بسیار متأثر کننده است. ئی.تی سایه­ای را در آستانه سفینه می­بیند که بسیار شبیه اوست. نکن مادرش باشد؟

هنری تامس: نقش الیوت را ایفا کرده؛ کمی دقت کنید و ببینید چه با صداقت در نقش­اش فرو رفته. پسر بچه­ای ساکن حومه لس آنجلس که پیوند دوستی با موجودی فضایی می­بندد و در بسیاری از احساسات­اش، با وی شریک می-شود. از جمله دیگر فیلم­های تامس: افسانه­های پائیزی (1995)، همه اسب­های زیبا (2000) و دار و دسته­های نیویورکی (2002).

درو باریمور: از نسل خاندانی بازیگر و دختر خوانده اسپیلبرگ، باریمور پنج ساله بود که در ئی.تی، در نقش گرتی، خواهر شیطان و انرژی­دهنده الیوت بازی کرد. در نوجوانی در دام الکل و مواد مخدر افتاد و یک بار سعی کرد خودکشی کند، که این­ها گویا همه به پیشینه خانوادگی­اش بر می­گشت و باعث نابودی زندگی حرفه­ای­اش در آن سال­ها شد. در 1991 به کمک کسی دیگر، کتابی نوشت درباره اعتیادش و این که چطور خود را از مهلکه نجات داده است. پس از چند سالی بازی در فیلم­های تلویزیونی، در دیوانه اسلحه (1992) و دنیای وین (1993) بازی کرد، که هر دو مورد توجه قرار گرفتند و از آن پس، زندگی حرفه­ای­اش دوباره روی غلتک افتاد. در این سال­ها از جمله در این فیلم­ها ظاهر شد: عشق دیوانه و بتمن ابدی (هر دو 1995)، آوازه­خوان عروسی (1998)، فرشتگان چارلی و دنباله­اش (2000 و 2002).

پیتر کایوت: در هیبت دانشمندی که مترصد گیرانداختن ئی.تی است، نقش­اش را با ظرافتی غیرمتعارف بازی می­کند. مثل کارگردان فیلم، کایوت ما را مجاب می­کند که گویی یک عمر منتظر ارتباط با موجودات فضایی بوده است. از جمله فیلم­های این بازیگر پرکار می­توان به این­ها اشاره کرد: برایم معمایی بگو (1999)، زمانی برای رقصیدن (2000)، زنان قابله (2001)، فتانه (2002) و پیاده­روی به یادماندنی (2002).

پشت صحنه

  • هنری تامس، برای آن که انتخاب­اش کنند، از روش بازیگری استانیسلاوسکی و «بازیگری به سبک متد» استفاده کرد و روزی را به یاد آورد که سگ­اش مرد. بلافاصله برای نقش الیوت انتخاب­اش کردند.
  • متوجه حضور هریسون فورد هم شدید؟ نه؟ خب، به این خاطر است که اسپیلبرگ بخش مربوط به او را از فیلم حذف کرد. اسپیلبرگ فکر کرد که حضور او در فیلم همه چیز را تحت­الشاع قرار می-دهد و حواس بیننده را پرت می­کند.
  • در صحنه هالووین، بچه­ای که شبیه یودا در امپراتوری دست به ضد حمله می­زند (1980) لباس پوشیده، وارد صحنه می­شود و در حالی که قطعه موسیقی یودا کار جان ویلیامز به گوش می­رسد، توجه ئی.تی را به سوی خود جلب می­کند.
  • برای نسخه­ای از فیلم که به مناسبت بیستمین سالگرد نمایش فیلم اکران شد و به صورت دی­وی­دی وارد بازار گردید. با بودجه­ای صد هزار دلاری، همه سلاح­هایی که در فیلم دیده می­شدند، دیجیتالی، حذف شدند.
  • در 1982، اسپیلبرگ، همزمان در دو دکور متفاوت ئی.تی و خانه جن­زده را فیلمبرداری می­کرد: ئی.تی، نماینگر رویاهای حرمه­ای بود و خانه جن­زده نمایانگر کابوس­هایش.
  • به اتاق الیوت نگاهی بیندازید و در آن انواع و اقسام اسباب­بازی­های جنگ­های ستاره­ای می­بینید. جورج لوکاس نیز در جنگ­های ستاره­ای:اپیزود 1 (1999) با نشان دادن خرده­ریزه­های ئی.تی، به رفیق­اش ادی احترام کرد.
  • ایده اصلی داستان به جان سیلز تعلق دارد ولی وقتی او پروژه را ترک کرد، کار نوشتن فیلمنامه را ملیسا متیسن (همسر هریسون فورد) بر عهده گرفت که او هم آن را از آنِ خودش کرد.
  • اگر چه مایکل جکسونِ فقید ترانه­ای به نام کسی در تاریکی خوانده که قرار بود در عنوان­بندی از آن استفاده شود، ولی هیچ وقت از این قطعه استفاده نشد.

جملات به یادماندنی

قبل از آن که آستین بالا بزنم و فیلمی کارگردانی کنم، همیشه به چهار فیلم نگاهی می­اندازم: هفت سامورایی، لارنس عربستان، زندگی زیبایی است و جویندگان.

استیون اسپیلبرگ

نظر منتقدها

وینست کنبی (نیویورک تایمز): «امکان دارد ئی.تی به کلاسیک بچه­های عصر فضا تبدیل شود. این فیلم مملو از حسرت­هایی است که در قالب ادبیات کودک بیان شده است.»

جیمز براردینلی (ریل ویوز): «بی­شک، فیلمی که در بین فیلم­های دهه، 1980 زیادیی لی لی به لالایش گذاشته شده است.»

فراموش نشدنی­ترین صحنه فیلم کدام است؟ آنجا که مادر الیوت به گنجه اسباب­بازی­های الیوت نگاه می­کند و الیوت را مثل مجسمه یا بهتر بگوئیم، یک اسباب بازی دیگر، در آنجا می­بیند؟ یا صحنه هالووین، که در آن ئی.تی که مثل شبح رویش شمدی انداخته­اند، دنیا را از ورای دو سوراخی که توی پارچه برایش ایجاد کرده­اند، می­بیند؟ آن دوچرخه­هایی که به پرواز در می­آیند چه؟ چطور می­شود آنها را از خاطر برد؟ همه این صحنه­ها کلاسیک هستند.

کارگردان

با آن همه جایزه­ای که در 1982 گاندی برد. استیون اسپیلبرگ فقط می­خواست به خانه رود و قضایای تلفن را به فراموشی بسپارد. ئی.تی، شخصی­ترین کار اسپیلبرگ است که هم حس اعجاب قهرمان خردسال­اش را در برابر دنیا نشان می­دهد و هم به واکاوی تنهایی او پس از جدایی پدر و مادرش می­پردازد. اما به جای آنکه از این مصالح اثری سانتی مانتال بسازد، از تجربیات خود استفاده می­کند و فیلمی کلاسیک تحویل می­دهد. اسپیلبرگ، بانفوذترین کارگردان هالیوود است.

در 21 سالگی دانشگاه را رها کرد و با کمپانی یونیورسال قراردادی برای ساختن چند فیلم بست. وقتی در فیلم تلویزیونی گالری شب (1969) خبرنگاری می­خواست با جون کرافورد گفتگو کند، کرافورد با انگشت به اسپیلبرگ اشاره کرد و گفت: «برو با آن بچه مصاحبه کن؛ او به زودی به بزرگ­ترین کارگردان تاریخ سینما تبدیل می­شود!» چند فیلم تلویزیونی موفق دیگر، از جمله دوئل (1971) و نخستین فیلم سینمایی­اش، بزرگراه شوگرلند (1974) کافی بود تا اسپیلبرگ جایگاه خود را در معبد بزرگ­ترین سینماگران عصرش بیابد.

ئی.تی هنوز یکی از موفق­ترین و پر فروش­ترین فیلم­های اسپیلبرگ باقی مانده. از جمله فیلم­های دیگری که ساخته باید به این­ها اشاره کرد: آرواره­ها (1975)، مهاجمان صندوقچه گمشده (1981)، خانه جن­زده (1982)، رنگ ارغوانی (1985)، فهرست شیندلر می­تونی منو بگیر (2002). در 1995، اسپیلبرگ به اتفاق دیوید گفن و جفری کتزنبرگ کمپانی دریم ورکز را پایه گذاشت.

برچسب ها برچسب‌ها:, , , ,
به اشتراک بگذارید


دیدگاه کاربران

دیدگاهتان را بنویسید

ارسال دیدگاه جدید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *