فیلم جویندگان 1956
مروری بر فیلم جویندگان 1956
کارگردان: جان فورد. نویسندهی فیلمنامه: فرانک اس.ناجنت؛ بر اساس کتاب تگزاسیهای انتقامجو نوشتهی آلن لومی. بازیگران: جان وین (ایتن ادواردز)، جفری هانتر (مارتین پاولی)، ورامایلر (لوری یورگنسن)، وارد باند (کشیش/ سروان ساموئل جانسون کلیتون)، ناتالی وود (دبی ادواردز)، جان کوئیلن (لارس یورگنسن)، الیو کری (خانم یورگنسن)، هنری برندون (چیف سیکاتریس/اسکار)، کن کرتیس (چارلی مککوری)، هری کری جونیور (براد یورگنسن)، آنتونیو مورنو (امیلیو فیگورئرا)، هنک واردن (موزی هارپر)، والتر کوی (آرون ادواردز)، دوروتی جوردن (مارتا ادواردز). تهیهکننده: مریان سی.کوپر. محصول کمپانی برادران وارنر. مدت: 119 دقیقه. بودجه: 8/3 میلیون دلار. فروش: 37 میلیون دلار.
اسکارها:
درهیچ رشتهای نامزد نشد و جایزه نگرفت! (جلالخالق)
برندگان اسکار 1956:
- بهترین فیلم: دور دنیا در 80 روز.
- بهترین کارگردان: جورج استیونس (غول).
- بهترین بازیگر مرد: یول براینر (سلطان و من).
- بهترین بازیگر زن: اینگرید برگمن (آناستازیا).
- بهترین بازیگر مرد نقش دوم: آنتونی کوئین (شور زندگی).
- بهترین بازیگر زن نقش دوم: دوروتی مالون (بر باد نوشته).
تأثیرگذارترین فیلم تاریخ سینمای آمریکا
جان میلیوسِ کارگردان، اسم پسرش را «ایتن» گذاشته که اسم شخصیت اصلی جویندگان است؛ بادی هالی ترانهای بر اساس یکی از دیالوگهای فیلم نوشته و فیلمهایی که مارتین اسکورسیزی، پل شریدر، جورج لوکاس و دیگران ساختهاند، خط داستانی تیره و تار آن را الگو قرار دادهاند که حکایت ایتن ادواردزِ لجوج و یکدنده است که دنبال خواهرزادهای میگردد که توسط سرخپوستها بوده شده است.
اگر ایتن شکنجه میشود الزاما به خاطر این نیست که بخواهد دبی را نجات دهد –چون حالا دیگر دخترک را یکی از «آنها» تلقی میکند- همّ و غماش صرفا «پیدا کردن» اوست. مجلهی نیویورک در پروندهای که به این فیلم اختصاص داد آن را تأثیرگذارترین فیلم تاریخ سینمای آمریکا قلمداد کرد. با آن دیدگاه مسحورکنندهاش به مناظر اسطورهای و طبیعی غرب آمریکا و آن شخصیتپردازی پیچیده در دل داستانی ساده، جویندگان راه به تعبیرهای متفاوت میدهد. ترکیببندیهای تصاویر به همان زیبایی نقاشیهای فردریک رمینگتون است و خود فیلم چه از لحاظ قالب و چه محتوا، ارج و منزلت دیگر اسطورههای بشری را دارد.
بازیگران
جان وین: با در نظر داشتن این نکته که جان وین دوست داشت شخصیتهایی شبیه به شخصیت خودش را بازی کند –افرادی تنها، شریف و سرسخت- احتمال دارد بسیاری از کسانی که جویندگان را میبینند، شخصیت او را در فیلم، نژادپرست تلقی نمایند؛ اما این موضوع در باب شخصیت محبوب وین، حقیقت ندارد. جان وین رکورددار ایفای نقشهای اصلی است: او در 142 فیلم نقش اول را بر عهده داشت.
در بین سایر وسترنهای بزرگاش باید از اینها یاد کرد: دلیجان (1939)، رود سرخ و قلعهی آپاچی (1948)، دختری با روبان زرد (1949)، مردی که لبرتی والانس را کشت و چگونه غرب تسخیر شد (هر دو در سال 1962)، عزم واقعی (اسکار، 1969)، تیرانداز (1969) و ریوبراوو (1970). وین دربارهی همکاریاش با جان فورد گفته است: «او همیشه مرا یک حرامزادهی ناشی و یک آدم دست و پا چلفتی صدا میزد و همیشه میگفت مثل یک گاو راه میروم.» عشقی پرزور بین دو آدم پرزور!
جفری هانتر: همراهِ جوان «دوک» که پا به پایش همه جا را برای یافتن ناخواهریاش زیر پا میگذارد. او در این فیلم آنقدر خوب بود که جان فورد در آخرین هورا (1958) و گروهبان راتلج (1960) نیز دوباره به کارش گرفت.
ناتالی وود: در جریان فلیمبرداری وعدهی سبز (1949) و پس از آن که از غرق شدن نجات پیدا کرد، از آب وحشت داشت. وحشت او چنان زیاد بود که الیا کازان مجبور شد به او دروغ بگوید و قول دهد که صحنههایش را یک بدل اجرا خواهد کرد و بدین ترتیب به او کلک بزند که صحنههای منبع آب را در شکوه علفزار (1961) بالاخره خودش بازی کند.
متأسفانه ترس و وحشت وی واقعی از کار درآمد. ناتالی وود بر اثر سقوط از قایق تفریحی که اتفاقا «باشکوه» نام داشت در دریا غرق شد. ناتالی وود با فیلمهایی چون داستان وست ساید (1961)، کولی (1962) و عشق با غریبهی کامل (1963) دل مردم دنیا را به دست آورده بود. او به خاطر باب و کارول و تد و آلیس (1969) و الماسها ابدیاند (1971) نامزد اسکار شد. وی ضمنا در چند فیلم تلویزیونی از جمله گربهای روی شیروانی حلبی و از اینجا تا ابدیت بازی کرد.
پشت صحنه
- یکی از جملات معروف فیلم که از دهان ایتن میشنویم، «ببینیم و تعریف کنیم» (That ll be the day) الهامبخش ترانهی معروفی تحت همان عنوان شد که بادی هالی خواند.
- در عنوانبندی، جویندگان به عنوان تولیدی از سی.وی.ویتنی معرفی شده. حمایتهای مالی ویتنی، یعنی یکی از ثروتمندترین خانوادههای کارخانهدار آمریکا، وجههی بیشتری به فیلم بخشید. جالب اینکه، تهیهکننده، یکی از نوادگانِ الی ویتنی بود که اسلحه تولید میکرد و سلاح و مهمات لازم را برای تسخیر غرب در اختیار مهاجرها گذاشت.
- ادارهی ممیزی آمریکا از صحنهی شنا کردن مارتین در حضور لوری، ایراد گرفت.
- در صحنهی معروف برخورد بین جان وین و ناتالی وود، این دو به بالای تپهای در مانیومنت ولی (ایالت یوتا) میدوند و از آن طرف تپه در برانسن پارک، لسآنجلس (1200 مایل آن طرفتر) پائین میآیند!
- جویندگان یکی از نخستین فیلمهایی بود که همراه با یک مستند “Making Of” (پشت صحنه و طرز ساخت فیلم که در بسیاری از DVD های معاصر ضمیمه میشود) تبلیغ شد. در آن زمان این فیلم از تلویزیون پخش شد و مجریاش هم گیگ یانگ بود.
- در صحنهی پایانی، ایتن جلوی کلبه، در قاب در ورودی ایستاده و با دست آرنج دست راستاش را گرفته است. این ژست در فیلمنامه توصیف نشده بود بلکه به عنوان تجلیلی از هری کری سینور، بازیگر فیلمهای وسترن دوران صامت از سوی جان وین تقلید شد. جان فورد نیز به تجلیل و ستایش از هری کری بود که از بیوهاش در نقش خانم یورگنسن (مادر) و از پسر او، هری کری جونیور در نقش یکی از پسرهای خانواده (براد) بازی گرفت.
- خواهر هشت سالهی ناتالی، لانا وود، نقش دبی ادواردز کوچولو را بازی میکرد.
سبک تصویری فیلم
جان فوردِ یکچشمی (که چشمبندی هم میبست) حس ترکیببندی تصویر و آرایش صحنهی حیرتانگیزی داشت. او با استفاده از فیلمبرداری ویستاویژن مناظری از غرب آمریکا را بر روی فیلم ضبط کرد که در زیبایی و دقت و ظرافت به زیباترین تابلوهای نقاشی پهلو میزنند. کافی است به نماهایی از فیلم او توجه کنید که چطور از دل تاریک صحنههایی داخلی (خانهها و غارها) به روی فضاهای بکر و دستنخورده باز میشوند و بدین ترتیب تمایزی قائل میشوند بین تمدن و دشتهایی گسترده و رعبانگیز.
در جویندگان سه تن از افراد خانوادهی یورگنسن در یک مثلث کامل جلوی درگاهی خانهشان استادهاند؛ مارتا نیز کمی دورتر ایستاده. همهی آنها با نوری که توی چشمشان خورده، منتظر، به دوردست مینگرند؛ کل این تصویر نیز با سازههای طبیعی مانیومنت وَلی قاببندی شده. در این میان، کلبهی تگزاسی خانوادهی یورگنسن که به سبک گوتیک ساخته شده، کوچک و بیپناه به نظر میرسد و در دوردست نیز، نقشی از چند سوار که بر بالای تپه، آرام پیش میروند.
بیلی وایلدر سبک فیلمسازی جان فورد را چنین توصیف کرد: «دوربین جان فورد به ندرت حرکتی افقی دارد؛ ولی وقتی دارد، صحنه، ضرب و زور غریبی پیدا میکند. آن نمای دلیجان یادتان هست که دوربین از بالا و از دل ابری از گرد و غبار به طرفتان میآید؟ حالا دوربین پانزده درجه حرکت افقی میکند و شما سرخپوستی را میبینید که آمادهی حمله، چهرهاش اکران را پر مینماید. آن فیلم بیش از 30 سال پیش ساخته شد. ولی هیچ فیلمساز دیگر نتوانسته در این فاصله، میزانسی بهتر از این بدهد.»
جملات به یادماندنی
وقتی مُردم دلام میخواهد به عنوان جان فورد به یاد آورده شوم؛ مردی که وسترن میساخت.»
جان فورد
«من فیلمسازی را دوست دارم ولی دوست ندارم دربارهاش حرف بزنم.»
جان فورد
«هر چیزی را که دربارهاش شنیدهاید، هر چیزی که در عمرتان دربارهاش به گوشتان خورده، بگیرید و ضربدر صد کنید… و باز یک ذره دستتان نخواهد آمد که جان فورد واقعی چه جور آدمی بوده است.»
جیمز استیوارت
نظر منتقدها
پیتر تراورس (رولینگ استونز): «جویندگان بیشک بهترین و از لحاظ حسی، کوبندهترین وسترنی است که ساخته شده. جان فورد در جویندگان همراه با نوعی شرمندگی مأیوسانه موفق شده به شاعرانگی باشکوه مانیومنت وَلیِ محبوباش دست یابد.»
پالین کیل (نیویورکر): فیلم شدیدا خشک و بیروحی است. حرفهای زیادی برای گفتن دارد ولی حرفهایش جذاب نیستند و به دل نمی نشینند. دیالوگهایش غالبا ناشیانه و ادا کردن دیالوگها نیز توسط بازیگرها از آن هم ناشیانهتر و بدتر است. فیلمی که با وجود تدوین مقتصدانه و سریع، تصنعی و متکلفانه به نظر میرسد.»
وقتی ایتن سرانجام دبی را مییابد، دختر وحشتزده را تا بالای یک تپه تعقیب میکند و سپس دخترک را که با وحشت به وی مینگرد، به زور در دستانش اسیر مینماید ولی در حالی که انگار ایتن مصمم است او را بکشد، به محض آنکه چشمشان توی چشم هم میافتد، ایتن میگوید: «خب حالا دیگه بریم خونه، دبی.»
خلاصه داستان
ایتن هاوک تکرو (جان وین) سرانجام به آغوش خانوادهای برمیگردد که روی حمایت او حساب میکند. پنج سالی از جنگهای داخلی آمریکا گذشته ولی ایتن هنوز یونیفورم خاکخوردهی نیروهی کنفدراسیون (شمالی) را بر تن دارد.
در این مدت کجا بوده؟ نکند مأموران قانون دنبالاش باشند؟ او پس از یافتن تکتک افراد خانوادهی برادرش به اتفاق مارتین پاولی (جفری هانتر) آنجا را ترک میکند. (ایتن با دیدن مارتین به او میگوید: «اکههی، نزدیک بود تو رو با یه سرخپوست عوضی بگیرم» و بدین ترتیب نژادپرستی سفت و سخت خود را فاش میگرداند.) ولی پس از آن که ایتن و مارتین به خانه برمیگردند، خانه و مزرعه را ویران و در آتش مییابند و پی میبرند که افراد خانواده توسط کومانچیها قتلعام شدهاند و فقط یکی از برادرزادهها، دبی، زنده مانده که او نیز توسط سرخپوستها ربوده شده است
در سفرهای پرفراز و نشیب، او و مارتین به دنبال دختر میگردند و این جستجوها سالها به طول میانجامد. طی یکی از حوادثی که برایشان پیش میآید، مارتین به طور اتفاقی با یک دختر چاق سرخپوست ازدواج میکند؛ ضمن آنکه بین ایتن و اسکار، یکی از رهبران کومانچی درگیری به وجود میآید. تا آخرین لحظه نمیدانیم آیا سرانجام ایتن، دبی را نجات خواهد داد یا خواهد کشت.
جان «پَپی» فورد که کارش را در دورهی صامت آغاز کرد، استاد توصیف صحنههای اکشن بدون کلام بود و استعدادی منحصر به فرد در جان دادن به صحنه و بیرون کشیدن شاعرانگی مناظر و زندگیهای غرب آمریکا داشت. او که پیش از آن چهار بار اسکار برده بود [خبرچین (1935)، خوشههای خشم (1940)، درهی من چه سرسبز بود (1941) و مرد آرام (1952)]، به خاطر جویندگان، 115مین فیلم و بیشک بهترین فیلماش، حتی در یک رشته هم نامزد نشد.
فورد که معمولا با مشتی بازیگر و عوامل فنی وفادار کار میکرد، میتوانست بیواهمه به پر و پایشان بپیچد و مطمئن باشد که آزرده نمیشوند… البته به جز یکی: هنری فاندا، پس از دعوا و کتککاری سر صحنهی آقای رابرتز (1955) با فورد قهر کرد و دیگر با او حرف نزد
. همه فورد را درخشانترین کارگردان هالیوودی بازمیشناسند؛ کارگردانی که بر بسیاری از ژانرها احاطه داشت ولی وسترنهایش چیز دیگری بودند و در جایگاه زیباترین و کاملترین آثار هنری نشستند. حال آنکه خود فورد دربارهی کار و حرفهاش گفت: «هر کسی که راه و چارهاش را بداند میتواند فیلم بسازد. کارگردانی یک راز سربسته نیست. مسئله اصلی دربارهی کارگردانی این است که بتوانی از نگاه مردم فیلم بگیری.»
دیدگاهتان را بنویسید