فیلم شهری بینظیر انی هال
مروری بر فیلم شهری بینظیر انی هال
کارگردان: وودی آلن. نویسندگان فیلمنامه: وودی آلن، مارشال بریکمن. بازیگران: وودی آلن (الوی سینگر)، آنی هال (دایان کیتون)، تونی رابرتز (راب)، کارول کین (آلیسون پورچینک)، پل سایمون (تونی لیسی)، شلی دووال (پَم)، جنت مارگولین (رابین)، کالین دوهرست (مادر آنی)، کریستوفر واکن (دوین هال)، سیگورنی ویور (دوست دختر). تهیه کننده: چارلز جافی، رابرت گرین هات.
محصول: یونایتد آرتیستز. مدت: 94 دقیقه. بودجه: 4 میلیون دلار. فروش: 40 میلیون دلار.
…………………………………………………………………………………………………….
اسکارها: سایر برندههای اسکار 1977:
بهترین فیلم بهترین بازیگر: ریچارد دریفوس (دختر خداحافظی)
بهترین کارگردان: وودی آلن. بهترین بازیگر مرد نقش دوم: جیسون روباردز
بهترین بازگیر زن: دایان کیتون. (جولیا).
بهترین فیلمنامه: وودی آلن و مارشال بریکمن بهترین بازیگر زن نقش دوم: ونسا ردگریو (جولیا)
نامزدهای اسکار:
بهترین بازیگر: وودی آلن.
دلچسب و دوستداشتنی
«به نظر من، رابطهی بین یک زن و مرد، حالت یک کوسه را داره. منظورم رو میفهمی؟ این رابطه مدام باید جلو بره وگرنه میمیره. و خب، فکر میکنم آنچه ما حالا رو دستمون داریم یک کوسهی مرده است.» این را زمانی الوی (وودی آلن) به آنی (دایان کیتون) میگوید که رابطهی پیچیده، دلچسب و غیر قابل درک و دوستداشتنی و همراه با عیبجویی و خردهگیریهای متقابلشان، ناگزیر به پایاناش نزدیک میشود. فیلم را که دیدیم، چیزهای زیادی از خودمان را در آن یافتیم. ولی اسماش را نمیدانستیم تا اینکه وودی آلن رابطهی دههی 1970ای دختر و پسری را نشان داد که دو پهلو بود و لذت بخش و مقدار زیادی حرف داشت؛ همان حرفهایی که ما دنبال نیمهی ایده آلمان میگردیم تا آنها را با وی در میان بگذاریم.
بازیگران
- دایان کیتون: در همان سالهای تولید آنی هال با وودی آلن زندگی میکرد، اصلا دایان هال نام دارد و اسم خودمانیاش هم «آنی» است. دربارهی رابطهشان، کیتون در گفتگویی اظهار داشته: «جوش خوردن رابطهی ما دیگر امکان نداشت… او نزدیکترین و عزیزترین دوست من باقی مانده.»
فیلمنامهی آنی هال در اصل یک داستان جنایی/ پلیسی در نظر گرفته شده بود و آنی یکی از شخصیتهای فرعیاش بود. ولی موقع تدوین، جذابیتهای شخصیتاش چنان همه چیز دیگر را تحت الشعاع قرار داد که تمرکز فیلمنامه روی رابطهی الوی و او گذاشته شد. در حالی که محورهای اصلی ماجرا را آن دو تشکیل میدادند، دنیای مد نیز توجهاش به لباسهای بامزه و قشنگ کیتون جلب شد که رالف لورن آنها را طراحی کرده بود. کت و کراوات و پیراهن مردانه و شلوارهای گشاد دههی 1930، به لباسهای کوچه و بازار زنهای دههی 1970 تبدیل شد. ضمن آنکه این فیلم، دایان کیتون قبل و بعد از آنی هال، زندگی حرفهای معتبر خود را داشت و در پدر خوانده (1972)، در جستجوی آقای گودبار (1977) و سرخها (1981) بازی کرده است. او مستند بهشت (1987) و فیلم بلند قهرمانهای متزلزل (1995) را کارگردانی کرده. وی ضمنا یکی از اپیزودهای توئین پیکس (1990) را ساخته. در این سالها در پدر عروس (1991) و پدر عروس 2 (1995)، اتاق ماروین و باشگاه همسرهای اول (هر دو 1996)، خواهر مری همه چیز را توضیح میدهد و شهر و روستا ( هر دو 2001) ظاهر شده است.
- شلی دووال: نقشهای شخصیتی را در آنی هال بازی کرده که به الوی میگوید:«رابطه با تو یک تجربهی کافکایی خالصه!»
خلاصه داستان
الوی سینگر، کمدین روشنفکر بدبین، عاشق آنی خوانندهی گربه دوستی میشود که درست در نقطهی مقابل او، از آن دخترهای عصبی و خجالتی است و تازه پروتستان هم هست. الوی هیچ وقت با تفاوتهایشان کنار نمیآید. همیشه سر آنی غر میزند، تشویقاش میکند خود را تغییر دهد، کتابهایی راجع به مرگ در اختیارش میگذارد و مدام به پر و پایش میپیچد که خودش را بهتر کند. ولی او با خارج شدن از دنیای آنی، ناخواسته به بهتر شدن زندگیاش کمک میکند: آنی به کالیفرنیا میرود و خودش میشود. پیوند بین آنها قطع میشود ولی خاطرهاش همچنان باقی میماند. خب اما اگر رابرت آلتمن بود، بعید به نظر میرسید که امروزه نامی هم از شلی دووال برده میشد. آلتمن او را در بروستر مک کلاد (1970) رهبری کرد و بعدا در نقشهایی مهمتر در مک کیب و خانم میلر (1971)، نشویل (1975) و مهمترین نقش زندگیاش در سه زن (1977). دووال به یکی از تهیه کنندههای مهم برنامههای کودکان تبدیل شد و به خاطر تعدادی از آنها از جمله تئاتر پریان، قصههای باورنکردنی شلی دووال و قصههای بالینی شلی دووال جوایزی هم دریافت کرد.
- سیگورنی ویرو: نخستین حضور سینماییاش در آنی هال (بدون هیچ دیالوگی) جلوی در یک سینما در انتهای فیلم بوده است. ویور با سلسله فیلمهای بیگانه ( 1979، 1986، 1992، 1994) یه شهرت رسید و از جمله در سال خطرناک زیستن (1983)بازی کرده و در گوریلها در مه (1983) و داغون کنندههای اشباح (1984).
- پل سایمون: سایمون هم در این فیلم قابل رؤیت است ولی بازیاش در آنی هال ثابت کرد که خوشبختانه عقل کرده و قابلیت و استعدادش را در رشتهی هنری دیگری به کار زده است.
- تونی رابرتز: امکان ندارد آدمهایی را که 24 ساعته گوشی تلفن به گوش، کارهایشان را راه میاندازند، ببینیم و یاد او نیفتیم.
تکنیکهای سینمایی
آنی هال مبتکرانهترین فیلم وودی آلن، خیلی زیاد به فیلمهای اروپایی قبل از خود ارجاع میدهد. طنازانه در جاهایی از زیرنویس استفاده کرده که آدمها یک جور حرف میزنند در حالی که زیرنویس نشان میدهد که جور دیگری فکر میکنند. تصویر روی پرده را تقسیم کرده و دنیاهای متفاوت دو خانوادهی یهودی و پروتستان را نشان داده؛ الوی بچه دبستانی در کلاس میایستد و رو به تماشاگر دربارهی آیندهاش حرف میزند؛ یا در همان سکانس افتتاحیه، الوی رو به دوربین دربارهی ذهنیت و تنگناهای زندگیاش توضیح میدهد.
کارگردان و بازیگر
در صحنهی فیلمبرداری آنی هال، بازیگرها از رفتار خشک و سرد وودی آلن شکوه داشتند. ولی با استقبالی که منتقدها و مردم از فیلماش کردند، آلن خوش اخلاقتر شده است. آنی هال فروش بسیار خوبی کرد و دست آلن را برای کارگردانی فیلمهای بعدیاش باز گذاشت. او همان تجربهی آنی هال را این بار با لحنی جدیتر در صحنههای داخلی (1978)، خاطرات استار داست (1980)، رز ارغوانی قاهره (1985) و جنحه و جنایت (1989) ادامه داد. ولی هیچ یک از آن تجربهها، به پای جذابیت و کمال آنی هال نرسید. برخی اعتقاد داشتند که آلن طنازی و روحیهی شوخاش را قربانی روشنفکر بازیاش کرده و فیلمهایش دیگر آن شور و نشاط اولیه را ندارد. این ادعا که آنی هال مقدار زیادی از رابطهی کیتون و آلن سرچشمه گرفته، توسط خود آلن مورد انکار قرار گرفت که گفت:«فیلم چنان اغراقامیز است که برای آدمهایی که داستان براساس رابطهشان نوشته شده، بیمعنا به نظر میرسد. مردم به خودشان قبولاندند که آنی هال اتوبیوگرافیک است و من هم هیچ وقت نتوانستم آنها را مجاب کنم که نبوده است.»
ولی ما هنوز فیلمهایی را که قبل از آنی هال ساخت و آنقدر به خندهمان انداخت، فراموش نکردهایم: پولوبردار فرار کن (1969)، موزها (1971)، همهی آنچه دربارهی سکس میخواستید بدانید (میترسیدید سئوال کنید، 1972)، خواب آلود (1973) و عشق و مرگ(1975) فیلمهای بعدی وودی آلن همچنان حس و حالی جدی داشتند و شامل این عناوین میشدند: سایهها و مه، شوهران و همسران (هر دو 1992)، جنایت مرموز منهتن (1993)، گلولهها بر فراز برادوی (1994) که باعث شد به خاطر کارگردانی و فیلمنامهاش نامزد اسکار شود؛ آفرودیت توانا (1995)، شالوده شکنی هری(1997) و پایان هالیوودی (2002).
در دههی 1990 در رابطهاش با میافارو به مشکلاتی برخورد که باعث شد اخبارش عنوان اول رسانههای دنیا شود. کارشان به دادگاه هم کشید و قضایا سرانجام با ازدواج آلن با دختر خواندهی آندره پرهوین/ میافارو، سون- یی پرهوین خاتمه پیدا کرد.
پشت صحنه
- در صحنهی حرفهای وودی آلن در دانشگاه ویسکانسین، از فیلمهای آرشیوی واقعی از اجرای قطعات کمیک آلن استفاده شده است.
- آن پیرنگ اصلی جنایی/ پلیسی اولیه، بعدا راه خود را در فیلم جنایت مرموز منتهن باز کرد.
- وودی آلن برا ایفای نقش آن هنرمند/ روشنفکر واقعی که توی صف سینما ایستاده، ابتدا فدریکو فللینی را در نظر داشت. ولی وقتی فللینی این پیشنهاد را قبول نکرد، آلن نقش را به لوئیس بونوئل پیشنهاد کرد و چون او نیز آن را نپذیرفت، نقش اجبارا به مارشال مک لوهان ناشی سپرده شد.
- یکی از دردسرهای آلن، پیدا کردن اسم مناسبی برای فیلماش بود. قبل از آنی هال، عناوین زیادی پیشنهاد شد از جمله Anhedonia (اصطلاحی در روانشاسی که «ناتوانی در لذت بردن» ترجمه میشود) که خوشبختانه همگی کنار گذاشته شدند و سرانجام اسم اصلی خود دایان کیتون، «آنی هال»، برایش انتخاب شد.
- پایانهای متفاوتی برای فیلم در نظر گرفته شد که بعضیشان فیلمبرداری هم شدند. در یکی از پایانهای فیلمبرداری شده، الوی در تایمز اسکوئر از کنار یک «بیل بورد» عبور میکند که بر رویش نوشته شده: «الوی، چیکار میکنی؟ بلند شو برو کالیفرنیا… همه چی درست میشه. اون دوستت داره.»
ظاهرا این ورسیون آنقدر روح و روان آلن را به هم ریخت که میگویند حلقهی فیلم را توی منبع آب سنترال پارک پرتاب کرد!
نظر منتقدها
وینسنت کنبی (نیویورک تایمز): «آنی هال، سرانجام وودی آلن را در ردیف بهترین کارگردانهای ما قرار میدهد.»
جان سایمون: «فیلم همهی آن چیزی است که ما هیچ وقت نمیخواستیم دربارهی جزئیات زندگی وودی آلن بدانیم و میترسیدیم که او به هر حال برایمان تعریفشان کند.»
روز عید پاک، اولی پشته میز ناهارخوری خانوادهی آنی هال نشسته و خود را از چشم مادر آنی به شکل یکی از آن خاخامهای دبش یهودی میبیند. تصویر بر روی پرده به دو قسمت تقسیم میشودتا دو دنیای بیربط خانوادههای هال و سینگر را نشان دهد. خانواده نیویورکی/ یهودی سینگر دربارهی دیابت و مریضی قلبی و غیره در حال جر و بحث و توی سرو کلهی همدیگر زدناند. سپس هردو خانواده از دو طرف اکران همدیگر را خطاب قرار میدهند: «خانم سینگر، خیال دارین تعطیلاتتون رو چه جوری بگذرونین؟» خانم سینگر جواب میدهد:«ما روزه میگیریم» و توضیح میدهد که چطور یهودیها با روزه میتوانند گناهان خود را پاک کنند. خانم هال میپرسد:«کدام گناهها رو؟ سر در نمیآورم.» و خانم سینگر هم میگوید:«راستاش رو بخواین، خودمونم سر در نمیآریم.»
دیدگاهتان را بنویسید