پایان سریال «خانه پوشالی» ناامید کننده بود

«خانه پوشالی» و پایان ناامید کننده آن

سریال پر طرفدار «خانه پوشالی» house of cards با انتشار ششمین فصل به پایان راه رسید. سریالی که به علل گوناگون به ‌عنوان یکی از مهم ترین آثار تلویزیونی سال ‌های گذشته معروف شده است.

«خانه پوشالی» به عنوان ژانری سیاسی محسوب می شود که فصل نخست آن در سال‌۲۰۱۳ میلادی پخش شد. این مجموعه در ۶۵‌قسمت و توسط «نتفلیکس» تهیه شد.

خانه پوشالی الهام گرفته شده از مجموعه ای بریتانیایی به همین نام، ساخت «بی ‌بی ‌سی» و هم رمانی با همین اسم نوشته «مایکل دابز» می باشد که خودش عضو حزب محافظه ‌کاران انگلیس بود.

سوژه این مجموعه رقابت ‌های سیاسی در ایالات متحده است. این سریال به اندازه ای زیبا و هر چند از نظر محتوایی قابل توجه است که حتی صدا و سیما هم چند فصل از آن را پخش نموده است. به تازگی بازپخش آن از شبکه «چهار» سیما شروع شده است.

اطلاعاتی‌ در مورد سازندگان

در فصل دوم «فرانک آندروود» که به مقام ریاست‌ جمهوری خیلی نزدیک ‌تر شده تلاش‌ های خود را برای به دست آوردن این مقام را بیشتر می کند.

در بین افراد داستان، خبرنگاری به اسم «آیلا صیاد» دیده می‌ شود که هدفش سر در آوردن از جنگ قدرت بین افراد سیاسی واشنگتن است.

در سومین فصل، «فرانک آندروود» به مقام ریاست ‌جمهوری رسیده و در صدد حفظ کردن این مقام در اختیار خود است.

در فصل پنجم فرانک و «کلر آندروود» برای بالا بردن پیروزی در رقابت انتخاباتی تلاش در پررنگ نشان دادن خطر تروریسم دارند. مجلس نمایندگان برای رسیدگی به جرائم فرانک یک گروه را تشکیل می ‌دهد.

فرانک موفق می ‌شود با به وجود آوردن حملات تروریستی و اعلام حکومت نظامی انتخابات را در تعدادی از ایالت ها به تعویق بیندازد.

بعد از موفق نشدن مجلس نمایندگان در انتخابات ریاست‌ ‌جمهوری، کلر به ‌عنوان رییس ‌جمهوری موقت انتخاب شد. در نتیجه آندروودها با همکاری رییس گروه نامزد جمهوری‌ خواه «مارک ‌آشر» در این انتخابات پیروز می ‌شوند.

مجلس نمایندگان در جریان استیضاح فرانک آندروود قرار گرفته است که وی با معامله با یک فرد جاسوس به نام «جین دیویس»(با ایفای نقش پاتریشا کلارکسون) از مقام ریاست‌ جمهوری استعفا می ‌دهد تا کلر به ریاست جمهوری برسد.

هر قسمت مجموعه خانه پوشالی توسط یکی از بزرگان سینما کارگردانی شده است.

جودی فاستر، جیمزفولی، دیوید فینچر، جوئل شوماخر، رابین رایت و… از جمله کارگردانان این مجموعه موفق‌ بودند. این مجموعه از موفق ‌ترین ‌های تاریخ سریال‌ محسوب می شود و جوایز بسیار زیادی را از «گلدن‌ گلوب» دریافت کرده تا «امی» به خود اختصاص داده است؛ که در این بین، جوایز پشت سر هم «کوین اسپیسی» و «رابین رایت» برای این مجموعه، قابل ستایش است.

دغل‌ بازی‌ آمریکایی

«خانه پوشالی» مجموعه ای است که نشان می ‌دهد برای سیاست‌ مداران، به چه دلیل برخی مواقع شرط رسیدن به «هدف بزرگ ‌تر»، دروغ گفتن یا استفاده از فعالیت های غیراخلاقی است.

این دروغ می‌ تواند به راحتی چیزی در خصوص شجاعتی در دوره نوجوانی یک رییس‌ جمهوری باشد یا ترفندهای بزرگی که در حالت خونسردی به رسانه ‌ها گفته می ‌شود.

«خانه پوشالی» موفق شده تا «فریب» و «دغل‌ بازی» را در حوزه پیچیده سیاسی تمدن لیبرالی آمریکا به طور زیبایی به ‌تصویر بکشد و این که در پشت‌ پرده حاکمیت این کشور، چه خیانت‌ ها، قدرت ‌طلبی ‌ها، شهوت‌ رانی ‌ها و جنایاتی نهفته می باشد.

قسمت های پایانی فصل سوم هم تا حدودی از ماهیت غیر اخلاقی بودن گفت و گو‌های انتخاباتی آمریکا را بر‌ملا می‌ کند و به درستی «نفس ‌سالاری» را به‌ تصویر کشیده است که به چه ترتیب افراد در این گفت و گوها با هر وسیله ‌ای برای خراب کرده چهره یکدیگر تلاش می‌ کنند تا به هدف های خود دست پیدا کنند.

این مجموعه از نظر فنی با توجه به کارگردانی یک‌ دست، طراحی صحنه فوق العاده، ایفای نقش ‌های منحصر به فرد و ترفند دیالوگ‌ های رو به دوربین کویین اسپیسی (فرانک آندروود) که در تئاتر، تلویزیون و سینما به «شکستن دیوار چهارم» شهرت پیدا کرده است، موفق شده تا هم ‌ذات ‌پنداری بیننده را برانگیزد؛ به صورتی که مخاطب روی زشت قدرت را با تمام وجود احساس می ‌کند و کاراکتر « فرانک آندروود» را به ‌عنوان یک فرد از این سیستم قدرت، باور می‌ کند.

پایانی‌ نا امید کننده

شبکه «نتفلیکس» هیچ وقت فکرش را هم نمی‌ کرد که یکی از بهترین و پر بیننده ترین مجموعه های تلویزیونی ‌اش دچار یک بحران واقعی ناخواسته شود؛ بحرانی که هیچ ارتباطی به نمایش نامه، کارگردانی یا گروه ساخت سریال نداشت و در موقعیتی قرار گرفت که از دست مدیریت این شبکه خارج باشد و آن بحران، «کوین اسپیسی» بود؛ بازیگر خوبی که به خاطر رسوایی‌ های بیش از اندازه اخلاقی و اتهاماتی که به او وارد شده بود، توسط شبکه از این سریال کنار گذاشته شد و هیچ بازیگر دیگری هم برای وی معرفی نشد تا به یک دفعه بعد از پنج فصل، به یک باره فرانک آندروود که کاراکتر اصلی مجموعه بود از این سریال حذف شود!

ایفای نقش منحصر به فرد کوین اسپیسی در کاراکتر فرانک که تحسین و تمجید های خیلی زیادی را برای وی به ‌همراه داشت، به عنوان یک وزنه سنگینی برای مجموعه محسوب می شد که تا مدت ‌ها تعداد زیادی از افراد در شوک حذف وی بودند و این سؤال را از خود می کردند که چگونه قرار است کشتی شکسته مجموعه خود را با این وضعیتی که پیش آمده به مقصد برسانند. بر اساس گفته های «مووی ‌مگ» فصل ششم این مجموعه با یک تصمیم اتفاقی در هشت قسمت منتشر شده و به پایان خواهد رسید.

در آغاز این فصل حرف هایی به خاطر نبود فرانک پیش می آید که بیش از اندازه کلی و سطحی است.

در اصل به نظر می‌ آید نتفلیکس الزاماً مجبور شده حرف هایی به شخصیت فرانک بزند و در برابر هیچ تصویری از وی به چشم نمی ‌خورد تا مشخص کند تصمیم نتفلیکس برای حذف کامل اسپیسی از جریان سریال قاطعانه بوده است.

با حذف کاراکتر فرانک، اکنون «کلیر» فرصت بهتری برای هنرنمایی در ماجرا پیدا کرده و «رابین رایت» هم به درستی از پس بازی نقش محوری خود در فصل ششم برآمده است.

اضافه شدن دو کاراکتر از خانواده «شپرد» هم توانسته ماجرا را با چالش ‌های زیادی رو به رو کند و در واقع حضور این دو بازیگر به پیشبرد نمایش نامه کمک کرده است.

ولی ایرادی هم که می ‌توان به بود آن ها در ماجرا گرفت این می باشد که خیلی جلوتر از چیزی که ظرفیت فیلم نامه نشان می دهد، به کاراکترهای مهم تبدیل می‌ شوند و تمام این موارد جدا از منطق حضورشان در ماجرا است؛ یعنی جایی که آن ها اشاراتی به فرانک دارند و حتی به خوبی از وی یاد می ‌کنند ولی این در تضاد با رویه خانواده شپرد در گذشته است و اشاره خوبی هم به این تضاد نمی ‌شود.

ولی مهم ترین ایراد فصل ششم را باید در پایان ‌بندی مجموعه دانست که عجیب و غیر منتظره می باشد. برای مجموعه ای که همواره در اوج بوده و حتی فصل ششم آن هم با همه ی فراز و نشیب‌ هایش، هنوز هم جذابیت‌ های بالایی برای نگاه کردن دارد (در صورتی که تعصب‌ مان را به کوین اسپیسی از بین ببریم و با حذف وی از مجموعه مشکلی نداشته باشیم!)، به قطع یقین پایان این مجموعه نمی ‌تواند پایان ‌بندی مورد علاقه بیننده و مخاطب این مجموعه باشد.

پایان ‌بندی مجموعه سؤالات خیلی زیادی را به خصوص در مورد فرانک آندروود بر‌ جای می‌ گذارد و چند ابهام دیگر هم به آن اضافه می کند! ممکن است باید بگوییم که که کوین اسپیسی با کارهایش نه تنها به زندگی خود بلکه به یکی از مهم ترین تولیدات تاریخ تلویزیون هم لطمه وارد کرد.