کری گرانت: این چهارمین و آخرین همکاری کری گرانت با هیچکاک بود. با آن که هر دو هوای یکدیگر را داشتند و به هم احترام میگذاشتند ولی گرانت گاهی دل چرکین هم میشد. در آن زمان او بزرگترین و گرانترین ستارهی هالیوودی بود و دوست داشت داستان بیشتر حول محور شخصیت خودش بگردد. البته در این مورد، مسئلهای هم باعث رضایت خاطرش شد، چون فیلمبرداری طول کشید و فراتر از مدت پیشبینی شده رفت. در قراردادش ذکر شده بود که در صورت چنین اتفاقی، هر روز 10 هزار دلار اضافی به وی پرداخت شود.
آن هم در سال 1958 گرانت به «پولکی» بودن شهرت داشت و میگفتند که برای هر امضایی که میدهد پانزده سانت پای طرف حساب میکند. با آن که ادعا میکرد این پولها را صرف کارهای خیریه میکند.
ولی آنها که او را میشناختند همچو چیزی را بعید میدانستند. ولی به هر حال آنچه برای ما بهعنوان میراث سینماییاش باقی گذاشته، بیعیب و نقص است و در واقع «کلاسیک»: از بزرگ کردن بیبی (1938) و منشی محبوباش (1939) گرفته تا بدنام (1946)، دزدگیری (1955)، رابطهی به یاد ماندنی (1957)، معما (1963) و…
اوا مری سنت: هیچکاک سر به سر اوا مری سنت گذاشته و به وی گفته بود: «توی این فیلم دیگه احتیاجی نیست اشک بریزی؛ نقشات، نقش زنهای “طفلی” نیست.» و اتفاقا همین شاد و مفرح بودن فضای فیلمبرداری شمال از شمال غربی باعث حیرت اوا مریسنت شد. برخلاف الیا کازان و کارگردانی در بارانداز که طی آن کازان قبل از هر صحنه مدتها با اوا مریسنت تنها صحبت میکرد و هر روز یادداشتها و دستورالعملهایی برایش میفرستاد، هیچکاک فقط سه توصیه به وی کرد: 1- آهسته صحبت کن؛ 2- از دستهایت استفاده نکن؛ 3- همیشه توی چشمهای کری گرانت نگاه کن. شمال از شمال غربی اوج زندگی هنری / حرفهای اوا مریسنت از کار درآمد و پس از آن سرازیری بود و نقشهایی کم اهمیت در فیلمهایی نه چندان قابل توجه: از آنچلیک (1965) گرفته تا روسها دارند میآیند! روسها دارند میآیند! (1966).
موسیقی پر تب و تاب و با شکوه برنارد هرمن در خلق ضرباهنگ پرهیجان فیلم نقشی موثر داشته و این کار را از همان قطعهی عنوانبندی فیلم آغاز میکند. ارنست لیمن تأکید دارد که بدون هرمن، شمال از شمال غربی ساخته نمیشد؛ این برنارد هرمن بود که لیمن را به هیچکاک معرفی کرد.
وزارت کشور آمریکا از ایده که بازیگرها روی کلهی روسای جمهوری آمریکا در «ماونت راشمور» به طرف هم شلیک میکنند، وحشت کرد و هیچکاک را از فیلمبرداری در آنجا منع نمود. این صحنهها اجباراً در استودیو به کمک ماکتی از کلهها و تصاویر فیلمبرداری شده از راشمور به صورت «بک پروجکشن» فیلمبرداری شدند.
خلق را تقلیدشان بر باد داد!
رگه نقرهای (1976) و مأموریت: غیر ممکن 2(2000).
همه، سینما و دنیایم را میشناسند. حتی اگر سیندرلا میساختم، تماشاگرهای توی سالن بلافاصله دنبال جسدی زیر کاناپه میگشتند.»
آلفرد هیچکاک
«صحنههای جنایتتان را مثل صحنههای عاشقانه و صحنههای عاشقانهتان را مثل صحنههای جنابت کارگردانی کنید.»
آلفرد هیچکاک
جی هوبرمن (ویلیچ وُیس): «شمال از شمال غربی اوج کمدیهای “مرد عوضی” آلفرد هیچکاک است. “کری گرانت” ای خوش پوش و بیخیال که به جای یک مأمور مخفی خیالی عوضی گرفته شده، بیش از پیش توی خلاء هل داده میشود و بدین ترتیب شخصیت گرانت با گرفتاریهای متعددی دست و پنجه نرم میکند که یکیاش قرار ملاقاتی است با خودش در سکوتی وحشت بار در دل بیابان و در کنار مزارع ذرت.»
ا.ه.ولر (نیویورک تایمز): «راستاش را بخواهید کارگردان فیلم و نویسندهی فیلمنامهاش ارنست لیمن، زیاد دربارهی معمایی که مطرح کردهاند جدی نبودهاند.»
قتل هولناک مهرداد نیویورک؛ پروندهای که ایران را شوکه کرد در روزهای اخیر، خبر قتل…
گلوریا هاردی یکی از بازیگران جوان و بااستعداد ایرانی-فرانسوی است که در طی چند سال…
مهسا طهماسبی یکی از بازیگران جوان و پر استعداد سینما و تلویزیون ایران است که…
مقدمهای بر سینمای معاصر ایران سینمای ایران در سالهای اخیر تحولات زیادی را تجربه کرده…
حمله موشکی اخیر سپاه پاسداران به اهداف نظامی اسرائیل، بار دیگر موضوعاتی را در حوزه…
مارتین مول یکی از هنرمندان چندوجهی و تاثیرگذار در عرصه کمدی و هنرهای نمایشی است.…