فیلم آواز زیر باران
مروری بر فیلم آواز زیر باران
کارگردانان: استنلی دانن، جین کلی. نویسندگان فیلمنامه: بتی کامدن، آدولف گرین. بازیگران: جین کلی (دان لاک وود)، دانالد اوکانر (کازمو براون)، دبی رینولدز (کتی سلدون)، جین هیگن (لینا لامونت)، میلرد میچل (آرف سیمپسون)، سید چریس (بالرین)، داگلاس فاولی(راسکو دکستر)، ریتا موره نو (زلدا زندرس). تهیه کننده: آرتور فرید. محصول : مترو گلدوین مه یر. مدت 103 دقیقه . بودجه : 5/2 میلیون دلار. فروش (در دنیا): 7/7 میلیون دلار.
………………………………………………………………………………………..
نامزدهای اسکار:
بهترین بازیگر زن نقش دوم.
بهترین موسیقی برای یک فیلم موزیکال.
سایر برندگان اسکار 1952:
بهترین فیلم: بزرگترین نمایش روی زمین.
بهترین کارگردان: جان فورد (مرد آرام).
بهترین بازیگر مرد: گری کوپر (ماجرای نیمروز).
بهترین بازیگر زن: شرلی بوت (برگرد، شیبا کوچولو).
بهترین بازیگر مرد نقش دوم: آنتونی کوئین (زنده باد زاپاتاا).
بهترین بازیگر زن نقش دوم: گوریا گراهام (زشت و زیبا).
رؤیاییترین فیلم تاریخ سینما
فرمول آواز زیر باران ظاهرا ساده به نظر میرسد: ترانههایی را که در دههی 1920 توسط آرتور فرید و ناسیو هرب براون نوشته شده، برداشتهاند و با تعدادی ترانه و آهنگ جدید که آدولف گرین و بتی کامدن نوشتند، درآمیختند و آنها را در داستان فوقالعادهای که ترانهها خیلی مناسب در قسمتهای مختلفاش جا میافتادند، ادغام کردند؛ داستانی مفرح و رندانه و پر از نیش و کنایه دربارهی ترس و وحشت هالیوود در دوران گذر از صامت به ناطق. سید پریس را هم در بهترین قسمت فلم- قسمت رویاییاش که جزء لاینفک فیلمهای موزیکال دههی 1930 شد- به بازی گرفتند تا در «بالهی برادوی» هنرنمایی کند و بدین ترتیب بهترین موزیکال تاریخ سینما را ساختند. فیلمی که در تمامی فهرستهای صدتایی بهترین فیلمهای تاریخ سینما در هر دوره و از سوی هر فرد و انجمن و مجله و روزنامهای به چشم میخورد. فیلمی که در دوران خود به زور نقدی بر رویش نوشتند و فقط نامزد دو جایزهی اسکارش کردند و البته دست خالی به خانهاش فرستادند.
بازیگرها
جین کلی: بارانی که جین کلی در زیرش پای میکوبد مخلوطی از آب و شیر بود تا قطرات باران را بهتر روی فیلم نشان دهد. (ضمن آن که باعث میشد کت پشمیاش آب برود) کلی ضمنا در بخش ارتباط با دیگران هم زیاد موفق رفتار نکرد و رک و راست به دبی رینولدز گفته بود که حرکات موزوناش خیلی بد است. خودش بعدها اعتراف کرد: «با دبی خوب رفتار نکردم؛ متعجبام که هنوز با من حرف میزند.» کلی سبک خاص خودش را داشت. دانن دربارهی او گفته: «جین کلی یکی از اعجوبههای قرن بیستم است.» کلی پس از نخستین فیلماش برای من و محبوبام (1942)، در تعدادی کلاسیک دیگر بازی کرد که باعث شدند هرگز فراموشاش نکنیم: لنگرها بالا (1945)، دزد دریایی (1948)، در شهر (1949) و یک آمریکایی در پاریس.
دبی رینولدز: وقتی جین کلی به دبی رینولدز 19 ساله گفت که کار بلد نیست، او هم رفت زیر پیانو و زد زیر گریه. فرد آستر به کمکاش آمد و معلوم شد عجب بازیگر با استعدادی است و چقدر همه چیز را زود یاد میگیرد. ولی از او نقل شده است که مشکلترین لحظات زندگیاش یکی به دنیا آوردن بچهاش بوده و یکی دیگر بازی در آواز زیر باران. رینولدز مادر کری فیشر (جنگلهای ستارهای)، یکی از دشوارترین زندگیها را پشت سر گذاشت و شکستهای عاطفی زیادی را متحمل شد. از جمله فیلمهای معروفاش چگونه غرب تسخیر شد (1962) و مالی براون شکست ناپذیر (1964) است که به خاطرش نامزد جایزهی اسکار گردید. وقتی هالیوود تولید فیلمهای موزیکال را متوقف کرد، رینولدز برای امرار معاش به تئاتر روی آورد. او اعتراف کرده که در یکی از دورههای دشوار زندگیاش، در یک اتومبیل/ کاروان زندگی میکرده است. کری فیشر زندگی مادرش را در یک کلام خلاصه کرده: «مادرم آنقدر با استعداد است که عقلاش را از دست داده.»
دانالد اوکانر: در قطعهی آنها را بخندان در هنرنمایی بینظیری، صورت و بدناش را مثل یک عروسک به دهها شکل مختلف درمیاورد. ولی خب، همان کلنجارهای فیزیکی باعث شد که پس از فیلمبرداری آن قسمت، سه روز در بستر بیفتد. اوکانر به بازی در نقشهای دوم ادامه داد: منو خانم صدا بزن (1953) و هیچ شغلی مثل سرگرمی نیست (1954)، از جمله معروفترین فیلمهایش هستند. پس از شکست تجاری داستان باستر کیتون (1957)، ستارهی بختاش افول کرد. ولی او خیلی خوب بود، خیلی خوب.
جین هیگن: به خاطر زحمتی که برای درآوردن آن صدای جیغ- جیغو به خود میدهد، نامزد جایزهی اسکار بهترین بازیگر نقش دوم شد. شخصیت «لینا لامونت»اش در این فیلم در جستجوی میکروفنهایی که لای بوتههای گل پنهان کردهاند، سرش را این ور و آن ور میکند و از این رو صدایش یا به زوزه تبدیل میشود یا به پچ پچ. در آواز زیر باران او یکی از بامزهترین نقشهای کمیک سینما را ایفا کرده. دیگر فیلمهای معتبر هیگن عبارتند از: دندهی آدم (1949) و جنگل آسفالت (1950).
ریتا موره نو: نقش زلدا زندرس را بازی کرده. آواز زیر باران چهارمین فیلم او محسوب میشد. در پراکنده کاریهای زندگیاش از جمله به این فیلمها بر میخوریم: سلطان و من (1956)، داستان وست ساید (1961)، معرفت جسم (1971) و ریتز (1976).
خلاصه داستان
زندگینامهی هالیوود در آغاز سینمای ناطق که طی آن، ستارههای محبوب دوران صامت، دان لاکوود(جین کلی) ستارهی بزن بهادر و رمانتیک فیلمهای صامت و جفت سینماییاش لینا لامونت (جین هیگن) علاقهای به هم ندارند ولی به درخواست روسای استودیو، ادای جفتهای عاشق را در میاورند. فیلم بعدیشان سوار برن – بهادر، نخستین فیلم ناطقشان، ضمنا یک موزیکال است. خدا رحم کند! لینا که خیلی هم از خود راضی است حرف زدن بلد نیست چه رسد به آواز خواندن ولی در عوض خیلی خوب جیغ میکشد.
مربی طرز بیاناش را کنار میگذارند و به جایش تصمیم میگیرند از کتی سلدون (دبی رینولدز) نامزد دان، بازیگری تازهکار و با استعداد استفاده کنند که به جای لینا حرف بزند و آواز بخواند. ولی دان نیز باید با خودش روراست باشد و بین عشق دروغین روی پرده و عشق واقعیاش به کتی، یکی را انتخاب کند. از این رو دنبال راهی میگردد تا قابلیتهای چشمگیر کتی را به گونهای بر مردم فاش گرداند و پتهی لینا را روی آب بریزد. دانالد اوکانر سر از پا نشناخته، خودش را به زمین و زمان میزند و میخواند و پای میافشاند و یا هر چه اسماش را میگذارید انجام میدهد تا «آنها را بخنداند.» کارهایی که انجام میدهد اوج آن چیزی است که قطعهای در فیلمی موزیکال میتواند به آن دست یابد.
پشت صحنه
ترانههای میشها و تو ستارهی شانس منی که دبی رینولدز به جای جین هیگن میخواند، در واقع توسط بتی نویس خوانده شدهاند؛ یعنی هم هیگن لب زده و هم رینولدز!
پیرنگ آواز زیر باران از نمایشنامهی بامزهی یک بار در طول زندگی (1932) نوشتهی ماس هارت و جورج اس. کافمن وام گرفته شد که ماجراهایش در همان دورهی گذار از صامت به ناطق و وحشت هالیوود میگذرد.
نگاتیو ارژینال فیلم در یک آتش سوزی از بین رفت.
هزینهی قسمت «بالهی برادوی » فیلم که پانزده دقیقهای طول میکشد از 80 هزار دلار بودجهی پیشبینی شده بالا زد و 600 هزار دلار تمام شد.
کارگردان
استنلی دانن نواهای خلاقه لازم را در اختیار آرتون فرید تهیه کننده گذاشت که بیش از چهل موزیکال برای مترو گلدوین مهیر تهیه کرده است. اسم جین کلی و استنلی دانن به طور مشترک به عنوان کارگردان در عنوانبندی آمده ولی تمامی آن شوخ طبعی و هوشمندی زیر سر دانن بوده است. او در واقع به خاطر یک آمریکایی در پاریس اش که مورد استقبال قرار گرفته و اسکاری هم برده بود، برای ساخت این یکی چراغ سبز گرفت.
برنامهی سخت کاری در آواز زیر باران باعث شد که همه هر روز 19 ساعت کار کند. دانن و وینسنت مینهلی خالق بهترین موزیکالهای «عصر طلایی» هالیوود هستند؛ دیگر موزیکالهای قابل توجه دانن عبارتند از: در شهر(1949)، عروسی شاهانه (1951)، صورت نمکین (1957). وقتی موزیکالها نیز مثل دایناسورها منقرض شدند، دانن به ساخت کمدی رمانتیک روی آورد از جمله: بیاحتیاط (1958)؛ معما (1963)، افسون شده و دو همسفر (هر دو در سال 1967). آواز زیر باران تعریف میکند که برای ساختن نخستین فیلم ناطق تاریخ سینما، اجبارا چه کلکهایی زدند و چه چشمبندیهایی کردند. ولی واقعیت ماجرا دست کمی از آنچه فیلم تعریف میکند، نداشت خود دبی رینولدز که رقص نمیدانست توسط فرد آستر تعلیم دید و بعضی از ترانههای فیلم را هم اجبارا لب زد چون یک نفر دیگر به جایش آواز میخواند، یعنی کاری که خودش به جای آن ستارهی فیلمهای صامت انجام میدهد. او همانطور که در قطعه صبح بخیر نشان میدهد خیلی هم خوب آموزش دیده بود.
از دیالوگهای به یادماندنیاش
دان: «سعی کن اینو تو کلهات بکنی: هیچی بین ما نیس. هیچی، هیچ وقت بین ما نبوده. هر چی بوده، فقط هوا بوده.»
دان: «کتی سلدون در نقش ژولیت! در نقش لیدی مکبث! در نقش شاه لیر! البته به خاطر این یکی باید ریش بذاری.
نظر منتقدها
پالین کیل: « در یک کلام، بهترین موزیکال هالیوودی تاریخ سینما.» (پالین کیل در بروشور سینه کلابی که در سال 1958 در بر کلی اداره میکرد و فیلم را در صدر بهترین فیلمهای تاریخ سینما آورده بود.)
دیدگاهتان را بنویسید