سینمایی رو به انزوا
سینمایی رو به انزوا
سینمایی رو به انزوا ، از سوی دیگر ، به دلیل تغییر وضعیت اقتصادی و اجتماعی مردم ، ظهور تلویزیون ، و الگوهای جدید زندگی در حومۀ شهرها تعداد تماشاگران سینما رو به کاهش بود . دولت برای حل این مسأله « طرح ایدی » را مطرح کرد که براساس آن نرخ مالیات بردرآمد بلیط های سینما تعدیل می شد تا بخشی از درآمد حاصل از فروش بلیت به جیب تهیه کنندگان باز گردد .
یارانۀ دائمی دولت که به شکل مالیات و وام ارائه می شد به صنعت رو به سقوط سینما در بریتانیا این توان را داد که در دهۀ 1950 را با تمامی مشقت و وخامت آن پشت سربگذارد . استودیوی گینزبرا در خلال جنگ فیلم های گوناگونی ، از فیلم جنگی ما در طلوع فرو رفتیم ( 1943 ) تا فیلم های زنانه همچون داستان عشق ( 1944 ) ساخت . این استودیو پس از جنگ زمینۀ فعالیت خود را گسترش داد و فیلم هایی انتقادی _ اجتماعی دربارۀ سقط جنین و دو همسری و جامعۀ جنایت کاران و همین طور تریلرهایی نوآر تولید کرد .
ملودرام های تاریخی
با این حال ملودرام های تاریخی بیشترین سود و سوء شهرت را برای این استودیو به ارمغان آورد . این ملودرام ها در خلال جنگ با فیلم مرد خاکستری ( 1943 ) آغاز شد که جیمز میسون و مارگرت لاکوود در آن بازی می کردند . زوج موفقی که مدت کمی پس از این فیلم در فیلم زن پلید ، موفق ترین فیلم سال 1946 ، بار دیگر در کنار یکدیگر قرار گرفتند ، « کینزبرا » را مایکل بالکن در سال 1924 تأسیس کرد ، و استودیو های آن ابتدا در ایزلینگتون و سپس در شپردزبوش لندن واقع بود .
پس از سال 1936 ، سرپرستی آن را تدبلک بر عهده گرفت که این استودیو را در درخشان ترین سال های فعالیتش هدایت کرد ، دوران بسیار موفقی که در سال 1937 با فیلم های تعطیلات ساحلی ( کارول رید ) و جوان و بی گناه ( هیچکاک ) و اوه آقای پورتر ( ویل هی ) آغاز شد . در سال 1941 ، جی آرتور رنک ، گومون _ بریتیش و به همراه آن گینزبرا را تصاحب کرد .
ائتلاف
این ائتلاف ارزشمند شبکۀ توزیع وسیعی را در اختیار استودیوی گینزبرا گذاشت . این استودیو به رغم تغییر و تحول در کادر سرپرستی آن موضع خود را حفظ کرد ، درآمد بیشتر را به تأیید و توجه ناقدان الویت داد ، و ستارگان توانایی را برای ادامۀ سیاست کاری خود پرورش داد ، افرادی هم چون مارگرت لاکوود ، استوارت گرینجر ، جیمز میسون ، پاتریشیارک ، و فیلیس کلورت .
ناقدان ملودرام های تاریخی استودیوی گینز برا را به دلیل دور شدن از اساس واقع گرایانۀ سینمای بریتانیا که در شرایط سخت دوران جنگ پخته شده بود رد کردند . انان لباس ها و صحنه ها و عواطف به نمایش درآمده در فیلم زن پلید را که در آن دورۀ جیره بندی بسیار سطحی و افراطی به نظر می رسید به باد انتقاد گرفتند . لیدی باربارا اسکلتون ( مارگرت لاکوود ) روزها نجیب زاده است ، و شب ها راهزنی نقابدار و مسلح که برای هیجان آدم می کشد .
محبوبیت این فیلم در نزد تماشاگران حاکی از آن است که در آن زمان شخصیت زنی قاتل به اوهام و خیالاتی اجازۀ بروز می داده است که در جامعه سرکوب شده بود ، جامعه ای تحت تاثیر مشقت و عسرت که در آن زنان ، حتی در دوران سربازی دسشت شان به اسلحه نمی رسید .
گینزبرا
الگوی تاریخی گینزبرا تا پایان دهۀ 1940 نیز تکرار شد و در فیلم شگفت سینه گیلد با عنوان خشم بلانش ( 1948 ، به تهیه کنندگی آنتونی هولاک آلن ) نیز تا حدی از آن تقلید شد . این فیلم که داستان آن در انگلستان عهد ویکتوریا می گذرد دربارۀ انتقام گرفتن وارثی غیر قانونی ( استوارت گرینجر ) است از نگاه زنی که کودک حرومزادۀ او را آبستن است .
این فیلم با فید به رنگ سیاه از نقطه نظر ذهنی مادر به پایان می رسد . این فیلم یکی از متکلف ترین ملودرام های تاریخی است که در آن تماشاگر باید با زنی مرده همذات پنداری کند . گینزبرا تغییر و تحول های صنعت سینما در پایان دهۀ 1940 را تاب نیاورد و در همان زمان تعطیل شد ، اما تولیدات آن با قدرت و موفقیت در برابر واقع گرایی غالب خودنمایی کرد .
دیدگاهتان را بنویسید