سینماگران زن
سینماگران زن، فرهنگ چهرههای مطرح سینمای ایران از آغاز تا امروز
چهار سال قبل از اینکه سینما وارد ایران شود، «آلیسگی» به عنوان نخستین فیلمساز زن نامش را در تاریخ سینما ثبت کرد. در این سالها در ایران هنوز مردان در نمایشهایی که معمولاً در مجالس جشن یا عروسی اجرا میشد، نقش زنان را بازی میکردند.
تقریباً با ورود سینما به ایران اولین گروههای منظم نمایشی با نام «فرهنگ» و کمی بعد «تأتر ملی» شکل
آلیس گی Alice Guy (1968-1873) اولین کارگردان زن جهان که به سال 1896 نخستین فیلمش را در فرانسه برای «لئون گمون» ساخت.
گرفت. در این دو گروه نمایشی، زنان قفقاز و روس که زبانشان ترکی یا روسی بود و فارسی را با لهجه غریب و شکسته و بسته تکلم میکردند بازیگران گروه بودند ….
پانزده سال بعد که «سینما» در ایران شکل عمومی و رایجتری پیدا کرد، سومین گروه شناخته شده نمایشی تحت عنوان «شرکت کمدی ایران» با هنرمندانی چون نامدار، حالتی، ظهیرالدینی، بایگانی، خیرخواه، گرمسیری، بهرامی، فکری و نقشینه چهره کرد و برای اولین بار در جمع اعضای این گروه نام سه زن نیز شنیده سد: سارا خاتون، شکوفه و ملوک حسینی ….
وقتی فعالیت صنعت فیلمسازی در ایران آغاز شد، در گروههای تآتری، استعدادهای خوبی شکل گرفته بودند کسانی همچون مریم نوری، آسیا قسطانیان، رقیه چهره آزاد، پرخیده، طلعت پسیان، پروین خاتم، ایران دفتری، ملوک ضرابی، عصمت السادات صفوی گلپایگانی (عصمت صفوی)، لرتا، نیکتاج صبری، پری آقا یوف …
اما هیچ یک جرأت حضور در برابر دوربین را پیدا نکردند، لذا «اوگانیاتس»، نقش زنان را در فیلمهایش به هم کیشان خود سپرد و «ابراهیم مرادی» نیز ترفند ویژهاش را برای حضور زنان در فیلمش به کار بست اما با تشویق و ترغیب «عبدالحسین سپنتا» سرانجام اولین زنان مسلمان هنرمند، مثل «ایران دفتری» و «فخر جبار وزیری» بازی برابر دوربین را در هند تجربه کردند.
چندی بعد تولید در سینمای ایران تعطیل میشود اما در جهان، زنان نه در برابر دوربین که در نویسندگی و کارگردانی خلاقیتهای فنی نیز نقش سازنده و تأثیرگذار پیدا میکنند و طی پانزده سال بعد، دیگر حرفی از حضور زنان در برابر دوربین به میان نمیآید، چون دراساس تولیدی وجود ندارد،
اما در آغاز دوبارهی فیلمسازی، اگرچه محدودیت و سختگیریهایی هست، اما جرأت و شوق زنان برای حضور در سینما بیشتر است اگرچه این جدیت و اشتیاق توسط کارگزاران سینمای ایران دیده نمیشود و بی آن که نقش سازنده «زن» را درک و باور کند صرفاً از حضورش در جهت تجمل و تزءین و نهایتاً وسیلهی بیان قصه بهره میگیرد و واکنش دست اندرکاران در برابر زنان،
قلیل و محدود به میزان شهرت و محبوبیتشان است و کوششهای انگشت شمار «شهلا» و تلاش سخت کوشانه «فروغ فرخزاد» ره به جایی
رجوع کنید به تاریخ سینمای ایران (1357- 1279)، بخش «ابراهیم مرادی.
بعد از «آلیس گی»، مشهورترین سینماگران زن در سالهای آغاز سینما اینها هستند: آنان هوفمان اودگرن (سوئد- ساخت فیلم نخست- 1911)، ایدامی پارک (آمریکا- 1913)، می بل نورماند (آمریکا- 1914)،
کلئومادیسون (آمریکا- 1915)، دلسی جین ویلسون (آمریکا- 1915)، روث آن بالدوین (آمریکا- 1915)، موسیدورا (فرانسه-1918)، لوته راینیگر (آلمان- 1918)، سوزان دوویاد (فرانسه- 1918) و …
«شهلا ریاحی» که فعالیت در سینما را با بازیگری در سال 1330 و شرکت در «خوابهای طلائی» آغاز کرده بود، در سال 1335، «مرجان» را که کارگردانی کرد که تجربه چندان موفقی از کار درنیامد.
«فروغ فرخزاد» در سال 1337 با ساخت فیلم مستند کارش را آغاز کرد، مهمترین تجربهی فیلمسازیاش «خانه سیاه است» (1341) است.
تشخص نسل تازه زنان در سینمای ایران، حتی در ردهی بازیگران، مرتبهی بهتر تحصیلی و باور درک جدی از کارشان است، لذا به زودی ارتقاء نقش زنان در سینمای ایرانی از سطحی اگر نگوییم بیارزش، که کم ارزش، به سطحی ارزنده و مؤثر، محقق میشود.
اهمیت نقش زنان، در سینمای ایران، جدا از جاذبههای ستاره بودن، جاهطلبیهای تحسین برانگیزشان در ابعاد سازندگی و خلاقیت است تا جایی که به زودی اعتبار نام کارگردانهای زن، برابر فیلمسازان مرد، مطرح و پذیرفته میشود، هرچند کخه به جهت نفرات در اقلیت هستند.
آن گاه که کنجکاو حضور زنان در سایر ارکان فیلمسازی باشیم، حضور کاملاً سازندهشان را شاهد خواهیم بود و سیر در گذشته فعالیت زنان سینمای ایران و تأمل در احوال روزایشان،
ما را به درستی متوجه گسترش کمی و کیفی حضورشان میسازد و در چنین شرایطی، فکر تألیف فرهنگی مستقل از «سینماگران زن» طبیعی مینماید…
شش سال پیش که انتشارات نگاه، پیشنهاد تنظیم فرهنگی از سینماگران زن را به مؤلف داد، به نظرم آمد ثبت نام این جمعیت در یک جا، کمترین کاری است که میشود در برابر این تلاش و شور و شوق و هنر حضورشان نشان داد.
به روال گذشته، نگاه تاریخی را بستر کار گذاردم چرا که در چنین رویکردی است که اهمیت و گستردگی حضور و تلاش زنان را در دو برهه مییتوان تماشا و تحلیل کرد.
در نخستین گامها، در ترتیب و نظم دادن به اطلاعات موجود، ابتدا درصدد جداکردن شناسنامه هنری سینماگران از مجموعه قبلی (فرهنگ سینمای ایران) بودیم که شنیده شد، کار مشبهی در این جهت انجام گرفته است، ترجیح اولیه آن روز، توقف کار بود، اما کمی بعد با پیگیریهای انتشارات نگاه و تأکید بر نگاه متفاوت و چارچوب انتخابی این تجربه چه از جهت
تاریخی و چه از حیث تفاوت در متن با آثار مشابه و هم چنین دقت و اصرار دخترم گلنوش که از ابتدا در انجام این امر مشارکت داشت، موجب ادامهی راه، تا نسخهی فعلی شد که برداشت اول «سینماگران زن» است…
- این فرهنگ برای معرفی چهرهها، مبنا را براین گذارده است که هنرمند دست کم یک بار، در سینمای حرفهای، فعالیتش را ثبت کرده باشد، هنرمندانی که در این مجموعه به آنها پرداخته شده
- شامل: کارگردان (اعم از فیلم بلند، کوتاه، مستند و نقاشی متحرذک)، نویسندهی فیلمنامه، تهیه کننده، مجری طرح، مدیر تولید، طراح صحنه، تدوینگر، گوینده، آهنگساز، عروسک گردان، منشی صحنه، عکاس، فیلمبردار، چهرهپرداز و منتقد فیلم … است که مطابق روال معمول مؤلف سعی شده تا مجموعهی کارهای یک هنرمند مرور شود،
- البته در این مرور قصد داوری یا قضاوت و یا اصولاً هرگونه اظهار نظری نیست، حجم و کمیت این شناسهها نیز با طول مدت فعالیت یا تعداد فیلمهایی که بازی یا کار کرده است ارتباط پیدا میکند و معنا و مفهوم دیگری ندارد.
- گستردگی فعالیتهای سینما گران زن، بخصوص طی چهار سال اخیر به حضور و بروز چهرههای جدیدی در سینما و سیما شده است که در شرایط مطالعه کتاب، ممکن است به شاخصه مورد اشاره در این فرهنگ، دست یافته باشند،
- اما روند طولانی تنظیم و نشر کتاب، ممکن است به شاخصه مورد اشاره در این فرهنگ، دست یافته باشند، اما روند طولانی تنظیم و نشر کتاب، موجب شده تا نامشان در مجموعه نباشد، امید است در چاپ بعدی، نام و شناسنامه ایشان نیز افزوده شود.
- در مرور فعالیتهای سینماگران به چهرههایی که فعالیتشان برای مدتی و یا دستهای دیگر برای همیشه متوقف شده است! پیگیریها نشان میدهد که غالباً ازدواج و تشکیل خانواده، در این تصمیم گیری اثر داشتهاند … البته در مواردی نیز هست که هنرمند بت تنظیم موقعیت فردی یا خانوادگی، پس از مدتی وقفه در فعالیتهایش، بار دیگر به صحنه بازمیگردد.
- در فهرست فعالیتهای هنری «سینماگران زنـ با عبارت«عمدهی فیلمها» یا «عمدهی نمایشها» شروع میشود، در حوزه قعالیتهای تلویزیونی نیز نظر مؤلف فعالیتهای عمدهی هنرمندان است اگرچه سعی شده است
- که اسامی تمامی تجارب هنرمندان ذکر شود، اما به جهت فقدان ساز و کار مناسب، مثلاً در ثبت و ضبط فعالیتهای متعدد و بسیار گسترده شبکههای متعدد تلویزیون و هم چنین احتمال از قلم افتادن برخی از اسامی، بالاجبار از عبارت «عمدهی …» یا عبارت کلی «مجموعههای تلویزیونی» استفاده شده است.
- چون سالهای گذشته و آثار قبلی، بار دیگر متذکر میشوم که این فرهنگ، علیرغم دقت و توجه و وسواس بسیار دخترم در گردآوری و تطبیق دانستهها با فیشها، به هر حال خالی از کمبود و یا اشتباه نیست.
- تذکر آنها برای اصلاح در چاپهای بعدی، باعث سپاسگزاری مؤلفان کتاب است.
دیدگاهتان را بنویسید