سینما

زمان رشد فیلمهای مستند امریکایی

می توان گفت باساخته شدن “خیشی که دشتهارا برید” 1936 اثر پیرلورنتس فیلم مستند امریکایی به مرحله رشد رسید زیرا کهاین فیلم را بهترین سنتهای اروپایی پیروی می کرد وبه ان کیفیت شعری باز وگسترده ای که خاص امریکا بود می افزود.

این فیلم از وضع اندوهبار دشتهای شن گرفته امریکا وکوششهای دولت برای اصلاح وضع حکایت می کرد؛ ونخستین بار بود که سینما به جای رادیو اینوظیفه را بر عهده گرفته بود. پس از ان فیلم “رودخانه” 1937 ساخته شد، که تاریخچه ی وسیعی بود از رود می سی سی پی و کوششهایی که به وسیله برنامه های دولتی برای تغییر دادن ان صورت می گرفت. سبک این فیلمها شاعرانه بود(خود لورنتس گفتار فیلمرا به شعر ازاد نوشت) وبرداشت انها بسر دوستانه .
مهمترین چیزی که در این فیلمها نهفته بود عبارت بود از علاقه به توده مردم به خانواده هایی که بر اثر طوفانهای شناز زمین خودجا کن شده بودند یا به واسطه شیوه های ابتدایی کشت وزدع به زور وزحمت نانی از زمین به جنگ می اورند.

جریان تاریخ

در روایتی که این فیلمها از جریان تاریخ بیان می کردند عظمت اندوهباری نهفته بود و در لحن انها هنگام بیان کوششهای دولت برای جبران غفلت ورخوت وخرابکاری نسلهای گذشته غرور تکاندهنده ای احساس می شد. این فیلمها نه تنها پیشاهنگان نهضت فیلم مستندامریکا هستند بلکه در میان فیلمهای مستندامریکا از اثار کلاسیک محسوب می شدند و سرمشق ومشوق مستند سازان برجسته امریکا بوده اند واهمیت این امر از سایر نتایج انها کمتر نیست رفته رفته سازمانها و بنگاهها وحتی صنایع با احتیاط شروع کردند به سفارش دادن فیلمهای مستند.
اما نقطه عطف واقعی فیلم مستند امریکایی بازار جهانی نیویورک در 1939 بود. بیش از ان هرگز ان اندازه فیلم واقعی در یک جا گرد نیامده بود از فیلمهای تبلیغاتی گرفته تا فیلمهای هنری وفیلمهای سفری وفیلمهای مستند حقیقی و پیش از ان هرگز فواید گوناگون این نوع فیلم بدان صورت نشان داده نشده بود.

وچیزی که فورا در این میانه معلوم شداین بود که تماشاگران پس از فیلمهای داستانی به این گونه فیلمبیش از همه ی انواع فیلم علاقه دارند. درغرفه انگلستان که نمونه هایی از فیلمهای مستند مدام نمایش داده می شد. مردم غلغله می کردند فیلمهای مستند امریکایی نیز به همین اندازه خواستار داشتند.

برگرفته از تاریخ سینما ، نویسنده:ارتور نایت ، ترجمه:نجف دریا بندری

از من بپرس 2