تورمند ابتدا برای جناح مخالف جان اسنو می جنگید ، ولی در آخر به یکی از متحدین مهم جان اسنو تبدیل شد و حتی با او به شمال دیوار رفت ، تا یک وایت را گیر بیاورند و به وستروس ببرند . حال او صحبت کوتاهی درباره انگیزه تورمند کرده است:
” وایت واکر ها بزرگ ترین کابوس مردم آزاد از وقتی که یادشان می آید ، بوده اند و برای همین این چیز عمیقی در تورمند است . ارتش مردگان همیشه بزرگ ترین ترس تورمند بوده ، حتی بیشتر از نگهبانان شب . خودتان وایت ها را دیدید و منظورم را می فهمید . تورمند دید که بسیاری از مردمانش در هاردهوم مردند و به وایت تبدیل شدند و این تجربه وحشت ناکی بود . به همین خاطر او با جنگ برای جان هم برای مردمش می جنگد و هم در درجه ی بزرگ تر برای نسل انسان . ”
” این دوستی از اول شروع شد . وی جان و ایگریت را با هم دید و تورمند این داستان های عشقی را دوست دارد . او درباره ایگریت به جان نکته های جالبی گفت و این براش جذاب بود که آن 2 را کنار هم ببیند . ولی جایی که تورمند واقعا شروع به اعتماد و احترام به جان کرد ، قبل از هاردهوم بود ، وقتی جان تیری به منس ریدر زد و او را از سوختن در آتش رها کرد . این صحنه مهمی بود که جان زنجیر تورمند را باز کرد و به او نشان داد که به وی اعتماد دارد و یک هدف را دنبال می کنند . ”
از وقتی که سفر به آن سوی دیوار شروع شد ، تورمند نظرش به هاند ( سندور کلگين ) جلب شد . تورمند آدمی است که باید حرف بزند و وقتی این فرد خشک و بی احساس را دید ، باید یک مقدار توازن به وجود می آورد و در آخر هم فهمیدند که هر دو یک دوست مشترک دارند : ” برین از تارث ”
وی در ادامه گفت : ” دیدن برین برای تورمند غیر منتظره بود و وقتی برین به کستل بلک اومد ، قلب تورمند به لرزه درآمد و عاشق شد . به نظر من خیلی خنده دار است و مثل یه نور توی این جهان تاریک هست . دیدن عاشق شدن یک نفر همیشه جالب بوده است ؛ خصوصا وقتی برین از این کار لذت نمی برد . با این حال فکر می کنم برین کمی خوشش آمده است و تورمند هم نقشه ای خواهد داشت . ”
ولی برای بازگشت به برین ابتدا باید از ماموریت شمال دیوار زنده خارج شود و آماده حمله چیز های عجیب غریب باشند ، مثل خرس قطبی مرده . وی درباره خرس گفت ، که او را یاد عشق گم شده قدیمیش یعنی شیلا می اندازد . همان خرسی که تورمند در داستان تعریف می کرد که با او رابطه دارد 🙂 .
او درباره سکانس قسمت 6 و جنگ با واکر ها گفت : ” این فیلم برداری حداقل یک ماه طول کشید و خیلی کشتن و جنگ داشت . ما توانایی و زمان کافی را نداشتیم ، که هر حرکتی را ثبت کنیم . ” او جنگ را با نبرد و کشتار هاردهوم مقایسه کرد و گفت که نبردی بسیار سخت بود و باید زندگی شان را به خطر می انداختند .
نکته منحصر به فرد این جنگ ، تعداد بازیگران اصلی این قسمت بود و کریستوفر (تورمند) اشاره می کند که به آن ها بسیار خوش گذشته است : ” من عاشق آن ها هستم و روز های خوبی داشتیم . وقتی هفت تا خروس را در یک جعبه کوچک جمع کنید ، خیلی راحت همه چیز اشتباه پیش میره ، ولی این رفقا پر از محبت و گرمی بودند و بسیار احساس امنیت می کردند . آن ها بسیار رقابتی بودند و خیلی سخت می شد ما رو از بازی کردن منع کنند . باید ما رو با شلیک تهدید می کردند . ”
او چیز های دیگری هم راجع به گرفتن این نقش و چگونگي خو گرفتن به آن گفت : ” من فكر مي كنم ، راكي الگوم بود . وقتي مي خواست با دولف لاندگرن رو به رو بشه ، دولف در يك مركز بدنسازي كار كرد ولي راكي به جنگل رفت و درخت كند و درختان را حمل كرد . پس اينطوري بود كه حس وحشي گري گرفتم . “
قتل هولناک مهرداد نیویورک؛ پروندهای که ایران را شوکه کرد در روزهای اخیر، خبر قتل…
گلوریا هاردی یکی از بازیگران جوان و بااستعداد ایرانی-فرانسوی است که در طی چند سال…
مهسا طهماسبی یکی از بازیگران جوان و پر استعداد سینما و تلویزیون ایران است که…
مقدمهای بر سینمای معاصر ایران سینمای ایران در سالهای اخیر تحولات زیادی را تجربه کرده…
حمله موشکی اخیر سپاه پاسداران به اهداف نظامی اسرائیل، بار دیگر موضوعاتی را در حوزه…
مارتین مول یکی از هنرمندان چندوجهی و تاثیرگذار در عرصه کمدی و هنرهای نمایشی است.…