تحول در سالن سینما
تحول در سالن سینما
پیامدهای ورود صدا در سالن سینما معمولاً در مورد مرحلۀ تولید فیلم ارزیابی می شود . با این حال تغییرات ناشی از آن در سطح نمایش و دریافت تماشاگر چندان کم اهمیت نبود . صدا نه تنها فیلم را تغییر داد ، بلکه نمایش فیلم و رابطه اش با بیننده را هم دگرگون کرد .
در حقیقت ، بنیان فرهنگ فیلم صامت ناچار باید خراب می شد تا جای خود را به فیلم ناطق دهد . نخست آن که انتقال ارکستر از سالن به حاشیۀ صوتی پایان دورۀ سینما به منزلۀ نمایشی چند رسانه ای با اجرای زنده و فروکاهش مرتبۀ سینما به عنوان رویدادی تک رسانه ای را نشان می داد . همراهی موسیقی با ارکستر محلی زائد شد و دیگر لزومی هم نداشت که نمایش دهنده برنامه هایش را با نمایش صحنه ای زنده رونق ببخشد . دوم اینکه دیگر فیلم ها نه به عنوان کالاهایی نیمه ساخته ، بلکه چون محصولاتی کامل به سالن ها راه می یافتند . فن جدید بر گوناگونی های ناشی از نمایش های متفاوت از یک فیلم نیز نقطۀ پایان گذاشت .
فیلم های ناطق می توانستند به صورت کامل و مستقل از سلیقۀ دست اندرکاران نمایش عرضه شوند و از این پس می شد در سراسر جهان فیلم را به یک صورت نمایش داد. سوم این که وقتی موسیقی و جلوه های صوتی که پیشتر عنصری زنده در بافت نمایش بود به یک بخش مکمل متن فیلم ضبط شده تبدیل شدند ، تعریف فیلم نیز به شدت تغییر کرد .
این ویژگی همراه با ویژگی های دیگر به مفاهیمی تازه در نظریه و نقد فیلم انجامید و سرانجام این که ناطق شدن سینما ، فقط تغییر شرایط نبود ، بلکه قواعد تماشای فیلم را هم دگرگون ساخت . تماشاگران دیگر نمایشی چند رسانه ای را تماشا نمی کردند که به طور ابتدایی در آن سوی پرده به روی صحنه رفته است ، بلکه اینک آنان به سینما وارد می شدند فقط برای آن که چیزی را ببینند که روی پرده یا در آن سوی پرده « رخ » داده است ؛ چیزی را که می تواند سخن بگوید ، بی میانجی ارکستر زنده هول و ولای ناشی از تماشای فیلم ، از رخدادی همگانی در میان چهاردیواری به رابطه ای خاص میان فیلمساز و تماشاگر منفرد تبدیل شد . توانایی شرکت کننده یا تماشاگر برای فاصله گذاری در فرایند ارتباط به کمترین میزان کاهش یافت .
قانون سینما در هلند
قانون سینما در هلند تصویری از این دگرگونی ها را نشان می دهد . این قانون در دورۀ سینمای صامت نوشته شده بود و در آن میان ساخت فیلم های صامت و نمایش آن تمایزی ظریف قائل شده بودند . در حالی که خود فیلم های بلند را حکومت مرکزی نظارت می کرد ، نمایش کلام دار و موسیقی دار آنها را اداره های محلی زیر نظر داشتند .
با این حال هنگامی که تکنولوژی جدید تولید صدا را از سالن به استودیو انتقال داد ، نظارت بر تولید صدا نیز از اداره های محلی به حکومت مرکزی واگذار شد ، چندان که بعداً حکومت مرکزی مسئول نظارت بر تمام عوامل نمایش فیلم شد .
پیامدهای این انتقال قدرت ها در سال 1903 در بالاترین سطوح سیاسی حکومت و پارلمان هلند بحث و بررسی شد .
حذف ارکستر از سالن های سینما
حذف ارکستر از سالن های سینما ، نخستین پردۀ یک تراژدی اجتماعی بود . در دهۀ 1920 ، سینما بزرگترین مرکز اشتغال نوازندگان بود . هزاران نوازنده اخراج شدند و در همان زمان بسیاری از هنرمندان برنامه های نمایشی نیز ، منبع مهم اشتغال را از دست دادند .
سالن های مجلل
تنها سالن های مجلل سیما ارکستری جمع و جور را نگه داشتند و نمایش جنبی سرگرمی زنده را ادامه دادند و چندتایی از این سالن ها ، این سنت را تا دهۀ 1960 پی گرفتند . اخراج نوازندگان در بدترین زمان رخ داد ، چرا که با بروز بحران اقتصادی و گسترش بیکاری هم زمان شده بود .
سیم کشی سالن های سینما بر رقابت میان سالن ها نیز تأثیر گذاشت .
یک سالن مجلل می توانست از امکانات پدیدۀ جدید بهره برد ؛ چرا که این تحول به کسب درآمدهای چشم گیر منجر می شد ، در حالی که انجام چنین کاری یعنی سیم کشی سالن آن جذابیت خاص سالن های کوچک را از آنها می گرفت . سینمای ناطق این امر را ممکن ساخت که فیلم ها در همه جای دنیا به یک صورت نمایش داده شوند .
دیدگاهتان را بنویسید