هالیوود نظام ستاره سازی را به عنوان مبنای تبلیغات خود برگزید . تبلیغات چی ها باید هنر بهره برداری از فنون جدید تبلیغات و ارتباط جمعی را فرا می گرفتند تا در ذهن طبقه متوسط در حال رشد چیزی ویژه و منحصر به فرد بکارند. ستار ها وسیله خوبی برای متمایز کردن فیلم های بلند و ایجاد جذابیت های غلبه ناپذیر برای تک تک آنها بودند.
برای مثال در 1909 کارل لامل ، فلورنس لارنس را از چنگ بیوگراف در آورد و نام « دختر آی .ام .پی »را بر او نهاد _ حروف معرف کمپانی او یعنی شرکت مستقل تصاویر متحرک ( بعدها یونیورسال ) است. لامل سپس ستاره خود را راهی سفر تبلیغاتی کرد و روزنامه ها را از اخبار مربوط به او انباشت ، از جمله خبر دروغی درباره مرگ او.
شرکت های دیگر ستاره های خود را از تئاتر گرفتند. شرکت پیشرو آدولف زوکر یعنی فیموس پلیرز ( بعدا پارامونت ) ، که شعارش « بازیگران مشهور در فیلم های مشهور » بود ، با فیلم های کنت مونت کریستو ( 1913 ) با شرکت جیمز اونیل ، زندانی زندا ( 1913 9 با شرکت جیمز هکت ، ملکه الیزابت ( 1912 ) با شرکت سارا برنارد و تس دی اوربرویل با شرکت مینی مادرن فیسک ، به نخستین موفقیت ها دست یافت.
زوکر خیلی زود دریافت که باید به عوض خرید نام های مشهور ، ستاره هایش را بسازد. لذا او حقوق مری پیکفورد را از هفته ای 100 دلار در 1909 به هفته ای 000/10 دلار در 1917 افزایش داد و او را به بزرگترین ستاره دوران خود بدل کرد. رقبای زوکر نیز « مری کوچولو » خود را ساختند و با آنها قرار دادهای انحصاری و طولانی مدت امضا کردند.
شرکت های هالیوود سپس برای ستاره های خود فیلمنامه های دقیق و کامل تهیه کردند.اما ستاره ها خیلی زود فهمیدند که اگر تا این حد برای استودیوها اهمیت دارند پس می توانند شرایط خود را به آنها تحمیل کنند. گرچه بسیاری از انها همچنان به قرار دادهای ناعادلانه گردن می نهادند.
اما برخی از موفق ترین ها خود را از التزام به این نظام آزاد کردند در 15 ژانویه 1919سرامدن عرصه بازیگری یعنی چارلی چاپلین ، داگلاس فربنکس و مری پیکفورد به کارگردان مشهور دیوید وارک گریفیث ملحق شدند و یونایتد آرتیستز را پایه گذاری کردند و اعلامیه ای را مبنی بر استقلال از رؤسای سابقشان در استودیوها انتشار دادند.
یونایتد آرتیستز اعلام کرد که فیلم های تهیه شده توسط ستاره ها را پخش خواهد کرد و لذا سازندگان آنها می توانند از منافع حاصل از نفوذ ستارگان برخوردار شوند.
یونایتد آرتیستز با فیلم هایی هم چون علامت زورو ( 1920 ، فربنکس ) ، رابین هود ( 1923 ، فربنکس ) ، لرد فانتلروی کوچک ( 1921 ، پیکفورد ) و جویندگان طلا ( 1925 ، چاپلین ) به موفقیتی عظیم رسید . اما متأسفانه این استودیو نتوانست به طور مرتب فیلم هایی با بازی ستارگان مشهور بسازد.
صاحبان سینماها خواستار سه فیلم در سال از چاپلین، فربنکس و پیکفورد بودند ، اما شرکت قادر بود در هر بیست چهار ماه تنها یک فیلم عرضه کند . صاحبان سینماها نمی توانستند منتظر بمانند که هر دو سال یکبار شاهکاری به دستشان برسد و از این رو باز هم به استودیوهای بزرگ روی آوردند.
در نتیجه ، یونایتد آرتیستز به تدریج پناهگاهی شد برای تهیه کنندگان مستقل ( اعم از خوب و بد ) که از محدودیت های استودیوهای عمده هالیوود گریزان بودند .
برگرفته از کتاب ظهور هالیوود
اثر داگلاس گومری
قتل هولناک مهرداد نیویورک؛ پروندهای که ایران را شوکه کرد در روزهای اخیر، خبر قتل…
گلوریا هاردی یکی از بازیگران جوان و بااستعداد ایرانی-فرانسوی است که در طی چند سال…
مهسا طهماسبی یکی از بازیگران جوان و پر استعداد سینما و تلویزیون ایران است که…
مقدمهای بر سینمای معاصر ایران سینمای ایران در سالهای اخیر تحولات زیادی را تجربه کرده…
حمله موشکی اخیر سپاه پاسداران به اهداف نظامی اسرائیل، بار دیگر موضوعاتی را در حوزه…
مارتین مول یکی از هنرمندان چندوجهی و تاثیرگذار در عرصه کمدی و هنرهای نمایشی است.…