در ۱۷ ژانویهٔ ۱۹۶۲ میلادی در شهر نیو مارکت ، اونتاریو کانادا ، به دنیا آمد .
به اقتضای شغل پدرش بود که از همان کودکی در برنامه ها و تئاتر های کمدی حضور پیدا می کرد . پدرش با از دست دادن شغلش وضعیت خانوادگی بقرنجی را به وی تحمیل کرد و او را وادار کرد پس از مدرسه در یک کارخانه مشغول به کار شود . با توجه به این شرایط وی ترک تحصیل و مدرسه کرد و بعد از چند سال کارگری ، در سن ۱۹ سالگی از تورنتو به لس آنجلس مهاجرت کرد . مدتی اجرا ها و برنامه های کمدی تک نفره ای را در کلوب های شبانه انجام داد و کم کم وارد هالیوود و سینما شد .
پس از ده سال انجام فعالیت های کمدی و سینمایی هنوز نقش مهم و شهرتی را کسب نکرد . در اولین آثارش هیچ گونه تفاوتی و خاص بودنی احساس نمی شد و از وی استعدادی بروز داده نمی شد . تا سال ۱۹۹۲ روی هم در هشت فیلم و چند سریال تلویزیونی بازی کرد و در برخی از آن ها با نام جِیمز کری ایفای نقش کرد . ولی « ایس ونچورا » پایان این تایم از فعالیت هایش بود . در این فیلم شادیاک ، جیم کری هم یکی از سه فیلم نامه نویس اصلی بود و نقش اول را هم بر عهده گرفت و برای این کار ها فقط ۳۵۰ هزار دلار دریافت کرد .
در اینجا بود که برای نخستین بار قابلیتهای فراوان کمدیاش را به نمایش گذاشت و همین سبب شد با دستمزد کمی بیشتر نقش اول فیلم ماسک را از آن خود کند. نمایش این دو فیلم در فاصلهای کوتاه و فروش بالای هردو ، کری را تبدیل به یک ستاره کرد . برای احمق و احمقتر در همان سال ۷ میلیون دلار دستمزد گرفت و با قبول نقش ریدلر در فیلم بتمن برای همیشه که قبلاً توسط رابین ویلیامز رد شده بود نشان داد که میخواهد متفاوت نیز باشد . در ۱۹۹۵ با نمایش « ایس ونچورا : هنگامی که طبیعت فرا میخواند » محبوبیتش بیشتر شد .
در همین سال پس از هشت سال زندگی با « ملیسا وومر » که پیشخدمتی ساده بود از وی طلاق گرفت و یک سال بعد با لورن هالی همبازیاش در احمق و احمقتر ازدواج کرد که این هم یکسالی بیشتر دوام نیاورد . پس از موفقیت ۴ کمدی پی در پی اش برای فیلم « پسر کابلی » ۲۰ میلیون دلار دستمزد گرفت تا لقب گرانترین ستارهٔ کمدی را از آن خود کند . شکست تجاری « پسر کابلی » ، که بیشتر به دلیل چرخش او از طنز سطحی به طنز تلخ بود ، بلا فاصله با فیلم « دروغ گو دروغ گو » با همان چهرهٔ قبلیِ جیم کری دوباره موقعیت کاری او را مستحکم کرد .
پس از این فیلم نشان داد که جایگاهی که در آن قرار گرفته است راضی اش نمی کند و سعی فراوانی کرد تا در فیلم کارگردان های مطرح تر ظاهر شود و حاصل این تلاش بازی در نمایش ترومن از پیتر ویر بود که با شکستن دست مزدش به آن رسید . نقش آفرینی کری در این فیلم خیره کننده بود و جایزه گلدن گلوب را برایش به ارمغان آورد . در دو فیلم بعدی او یعنی « مرد روی ماه » و فیلم « من ، خودم و آیرین » نیز خوب ظاهر شد و برای « مرد روی ماه » دوباره جایزه گلدن گلوب را دریافت کرد و با دومی نیز محبوبیت بیشتری در بین سینما دوست ها و صاحبان کمپانی ها بدست آورد .
از آغاز فیلم برداری « من ، خودم و آیرین » با همبازی اش رنی زلوگر رابطه ای نزدیک داشت که تا آستانه ازدواج هم پیش رفت اما جنجال ها و حواشی رسانه ای سبب شد این ازدواج منتفی شود .
اگر جری لوییس جایگزین ستاره های کمدی سینمای صامت بود جیم کری نیز همان خصوصیات را از وی به عاریت گرفت و به آن ها روح زمانه و سینمای مدرن دهه ۱۹۹۰ را دمید . در کمدی های جیم کری پرده دری های اخلاقی و شوخی های گاه وقیح به شلوغی و طنز بزن و بکوب جری لوییس و هم دورههایش اضافه شده است . در سال های پایانی دهه ۱۹۹۰ کری سعی فراوانی کرد تا تنها یک کمدین موفق در گیشه نباشد . پذیرفتن نقش ” ریدلر ” در « بتمن برای همیشه » که نه نقش اول بود و نه دستمزد بالایی داشت و بعد از « پسر کابلی » و عدم موفقیت هر دو او را نا امید نکرد و با بازی در « نمایش ترومن » و « مرد روی ماه » به آن هدف خود رسید .
هرچند در این سالها آکادمی ، او را حتی شایستهٔ نامزدیِ دریافت اسکار هم ندانست ، اما او ، هم از سوی کانونهای منتقدان و هم از سوی جشنواره ها و هم در مراسم اهدای جوایز سالیانه مورد تقدیر قرار گرفت . با بازی در فیلم خیرهکنندهٔ « درخشش ابدی یک ذهن پاک » تجربهٔ جدیدی را پشت سر گذاشت و نشان داد که در غیر کمدی نیز میتواند خوش بدرخشد . کری با دو چهرهٔ متفاوت و حرکات مخصوص به خود در آسمان سینمای امروز ستاره ای محبوب است و همین دو چهره باعث میشود وی بازیگر مطرحی در سینمای معاصر بهشمار آید .
اکنون پس از مدتی عدم حضور وی در سینما این سوال برای طرفدارانش به وجود آمده است که جیم کجاست و مشغول به چه کاری است ؟ آیا هنوز مشغول بازی و بازیگری است ؟ در چه فیلمی قرار است حضور یابد.
درست است که جیم کری مدتی پادشاه فیلم های طنز و کمدی بوده است ولی در این سال های اخیر او را به ندرت در فیلم ها و سینما می بینیم . آخرین هنر نمایی های پی در پی او بر می گردد به سال های ۲۰۱۳ و ۲۰۱۴ که به نمایش عمومی فیلم های « برت واندرستون شگفتانگیز » ، « بزن بهادر۲ » و « احمق و احمق تر۲ » مربوط می شود .
فیلمهایی که نه خیلی مورد توجه منتقدان قرار گرفتند و نه در سطح او به موفقیت خاصی دست یافتند . جدید ترین نقش آفرینی او هم امسال در نقش مکمل « دسته بد » است که در آن تقریباً غیر قابل شناسایی است و در هیچ یک از نشست های مطبوعاتی فیلم حاضر نشد تا از آن حمایت کند .
اما جواب این سؤال که او مشغول چه کاری بوده ، در مستند کوتاهی با نام « من به رنگ نیاز داشتم » نهفته است ؛ ویدئویی ششدقیقهای که چند هفته پیش در اینترنت قرار گرفت اما به تازگی مورد توجه قرار گرفته و بازدید هایش از دو میلیون گذشته است . این مستند ، جیم کری را در استودیوی هنری اش نشان می دهد با نقاشی های واقعا شگفت انگیز و فوق العاده زیبایی که خلق کرده است . او شش سال پیش سراغ این هنر رفت تا « قلب شکستهای را درمان کند » که نتیجه اش بعضی از بهترین آثار او شده است .
جیم کری در بخشی از ویدئو میگوید : « فکر میکنم آنچه کسی را هنرمند می کند این است که الگو هایی از زندگی درونی اش خلق می کند . هنرمندان به چیزی تجسم می بخشند که از احساسات ، نیاز ها یا دریافت آن ها از نیاز های تماشا گران بر می آید . »
قتل هولناک مهرداد نیویورک؛ پروندهای که ایران را شوکه کرد در روزهای اخیر، خبر قتل…
گلوریا هاردی یکی از بازیگران جوان و بااستعداد ایرانی-فرانسوی است که در طی چند سال…
مهسا طهماسبی یکی از بازیگران جوان و پر استعداد سینما و تلویزیون ایران است که…
مقدمهای بر سینمای معاصر ایران سینمای ایران در سالهای اخیر تحولات زیادی را تجربه کرده…
حمله موشکی اخیر سپاه پاسداران به اهداف نظامی اسرائیل، بار دیگر موضوعاتی را در حوزه…
مارتین مول یکی از هنرمندان چندوجهی و تاثیرگذار در عرصه کمدی و هنرهای نمایشی است.…