بهره برداری تجاری از سینمای ناطق در بریتانیا تقریباً کاملاً با تکنولوژی آمریکایی آغاز شد . در بریتانیای دهۀ 1930 ، ویتافون شرکت برادران وارنر ( دیسک های مومی ) و موویتون کمپانی فوکس ( فرایند صدا روی فیلم ) حرف می زد و آواز می خواند ، و در این میان شرکت توبیس آلمان تقلا می کرد که بخشی از این کار را به خود اختصاص دهد.
این یکی دیگر از نشانه ها و پیامدهای چندین مزیت دیگر سیطرۀ آمریکا بر صنعت فیلم بریتانیا در دهۀ 1920 بود . از آنجا که سینمای آمریکا در میان دیگر کشورهای دارای صنعت سینما بیشترین مخاطبان داخلی را داشت ، تهیه کنندگان آمریکایی می توانیستند هزینه های تولید را در داخل کشور در آورند ، و به این ترتیب تمامی درآمدی که از نمایش فیلم های آنها در خارج کشور به دست می آمد سود خالص بود .
بنابراین توزیع کنندگان آمریکایی این قدرت را داشتند که با شکستن قیمت در بازار های خارجی رقبای خود را کنار بزنند ؛ حتی قدرتمند ترین شرکت های غیر آمریکایی نیز قادر به غلبه بر روش های تجاری آمریکایی ها از قبیل شکستن قیمت و بر هم زدن معاملات و ارائه قیمت های پایین نبودند . در سال 1927 ، 80 تا 90 درصد فیلم های سینمایی به نمایش در آمده در بریتانیا آمریکایی بود .
محبوبیت فیلم های آمریکایی در نزد مخاطبان انگلیسی باعث عدم تمایل توزیع کنندگان بریتانیایی به فروش فیلم های انگلیسی شده ، و این وضع صنعت سینمای این کشور را بدتر کرد . این وضعیت آن قدر وخیم و حاد شد که در نوامبر سال 1924 که « نوامبر سیاه » لقب گرفته است اصلاً فیلم تولید نشد.
این شد که دولت محافظه کار بریتانیا در سال 1927 قاونو فیلم های سینمایی ( یا قانون سهمیه بندی ) را تصویب کرد و در آن اقداماتی را برای حمایت از محصولات داخلی منظور کرد که بر اساس آنها روش های بازدارنده ای چون بر هم زدن معاملات و ارایۀ قیمت های پایین ممنوع شد .
این قانون استودیوهای آمریکایی را وادار به جبران سیطره شان بر سینمای بریتانیا کرد ، به این ترتیب که برای هر یک از آنها سهمیه ای از فیلم های انگلیسی در نظر گرفته شد و آنها ملزم به سرمایه گذاری در تولید آنها و نمایش آنها در ایالات متحد بودند . اما وقتی این قانون به موقع اجرا گذاشته شد ، تنها دو شرکت وارنر و پارامونت برای برآوردن وظایف خود دست به اقدامات جدی در بریتانیا زدند .
دیگر کمپانی ها به ساختن فیلم های « بزن ، در رو » Quota quickies روی آوردند ، یعنی فیلم هایی که فقط برای برآوردن مفاد قانون ساخته می شد ، غالباً براساس میزان فیلم خام مصرفی ( برحسب فوت ) سرمایه گذاری می شد ، و به ندرت به درد نمایش می خورد . این فیلم ها به بدنامی بیشتر فیلم های انگلیسی در نزد مخاطبان دامن زد ، گرچه از سویی زمینه ای مناسب برای تمرین و چرک نویس کارگردانان آینده ، نظیر مایکل پاول ، فراهم کرد .
به موجب قانون سال 1927 ، صنعت سینمای بریتانیا موظف بود که از الگوی آمریکایی ترکیب عمودی پیروی کند ، یعنی هر سازمان انحصاری باید کار تولید و توزیع و نمایش فیلم های خود را انجام می داد . شرکت گومون بریتیش که ترکیبی بود از کمپانی هایی که ایزیدور استرر و برادرانش ، مارک و موریس ، گرد هم آورده بودند تا پایان سال 1929 صاحب بیش از 300 سینما شد ، و شرکت گینزبرا را که مایکل بالکن بنیاد نهاده بود و خود اداره می کرد زیر پروبال گرفت .
جان مکسون در آغاز سال 1928 سازمانی را تأسیس کرد که حلقۀ ABC را که در سال 1929 صاحب هشتاد و هشت سینما بود با استودیوهای الزتری ، تحت سرپرستی هربرت ویل کاکس و با نام بریتیش اینترنشنال پیکچرز ، و شرکت توزیع کننده ای که خود ترکیبی از فرست نشنال و پاته بود پیوند دهد . این دو ائتلاف در بخش اعظم دهۀ 1930 توزیع فیلم های انگلیسیرا در دست گرفتند و در واقع برای هر فیلمی لازم بود که تحت قرار داد یکی از این دو باشد تا توزیع و نمایش در خور آن تضمین شود .
اما بلافاصله پس از تصویب قانون سال 1927 بحران ورود صدا به سینما پیش آمد که در این قانون تأثیر آن پیش بینی نشده بود . صدا وقتی وارد صنعت سینما شد که برخی از فیلم ها در میانۀ راه تولید بودند . برای مثال ، آلفرد هیچکاک مجبور شد برخی از قسمت های فیلم حق السکوت ( 1929 ) را دوباره فیلمبرداری کند تا بتواند صدای هم زمان را در آن بگنجاند . تبلیغات می گفتند که « ببینید و بشنوید . زبان مادی مان به صدا در آمده است.
از فیلم های مختلف چند نسخه به زبان های گوناگون ساخته شد . فیلم آتلانتیک ( ای . ای . دوپونت ، 1929 ) که دربارۀ غرق شدن کشتی تایتانیک است در استودیو های انرژی به سه زبان ، و با سه گروه بازیگران ، برای پخش در آلمان و فرانسه و بریتانیا ساخته شد . مایکل بالکن نیز به همین ترتیب به اتفاق اریش پومر از شرکت اوفا برنامۀ تولید فیلم هایی را به زبان های انگلیسی و آلمانی ریخت .
ویکتور سویل ، هربرت ویل کاکس ، و بازیل دین جوان ، تهیه کنندگان انگلیسی ، به هالیوود سفر کردند تا با رسانه ای که به تازگی گسترش یافته بود بیشتر آشنا شوند . مایکل بالکن و الکساندر کوردا برای این که امتیاز استفاده از پیشرفت آمریکایی ها در زمینۀ محفظۀ دوربین و ضبط صدا را به دست آورند طرح تولیدات مشترک آمریکایی انگلیسی را ریختند .
قتل هولناک مهرداد نیویورک؛ پروندهای که ایران را شوکه کرد در روزهای اخیر، خبر قتل…
گلوریا هاردی یکی از بازیگران جوان و بااستعداد ایرانی-فرانسوی است که در طی چند سال…
مهسا طهماسبی یکی از بازیگران جوان و پر استعداد سینما و تلویزیون ایران است که…
مقدمهای بر سینمای معاصر ایران سینمای ایران در سالهای اخیر تحولات زیادی را تجربه کرده…
حمله موشکی اخیر سپاه پاسداران به اهداف نظامی اسرائیل، بار دیگر موضوعاتی را در حوزه…
مارتین مول یکی از هنرمندان چندوجهی و تاثیرگذار در عرصه کمدی و هنرهای نمایشی است.…