بنیاد فنی سینما و تصاویر بر پرده
بنیاد فنی سینما و تصاویر بر پرده و نمایش آن
برای این که در تماشاگر تو هم حرکت پیوسته ایجاد شود ، نواری متشکل از تصاویر بر پرده به نمایش در می آیند.
هر تصویر مدتی بسیار کوتاه در مقابل نور قرار می گیرد و سپس به سرعت جای خود را به تصویر بعد می دهد.
اگر این روند به اندازه لازم سریع و یکنواخت باشد و میان تصاویر شباهت کافی وجود داشته باشد ، ما تصاویر منقطع را همچون تصاویری پیوسته ادراک می کنیم و به این ترتیب تو هم حرکت ایجاد می شود .
فرایند ادراکی ای که در این مسأله دخیل است در قرن 19 شناخته شد ، و آن را تداوم بینایی نامیدند ، زیرا تصور می کردند علت آن پایداری تصویری است که برروی شبکیه چشم پدید می آید ؛ به این معنی که هر تصویر آن قدر پایدار می ماند که ادراک آن با ادراک تصویر بعد ادغام می شود .
این توجیه اکنون کامل به نظر نمی رسد و روان شناسی جدید علاوه بر چشم کارکرد های مغز را هم در این مسأله دخیل می داند .
اما همان فرضیه آغازین آن قدر ثمر بخش بود که عده ای بر پایه آن در دهه های 1880 و 1890 به آزمایش هایی با این هدف دست زدند ، که با استفاده از عکس های متوالی تأثیر تداوم بینایی را بازسازی کنند .
این آزمایش ها با مقاصد متفاوتی انجام می شد ؛ برخی از آنها از انگیزه های علمی سرچشمه می گرفت و برخی از انگیزه های اقتصادی . اما در همه آزمایش ها هدف این بود که حرکت را تجزیه و سپس بازسازی کنند .
از میان این آزمایش آنهایی برای سینما اهمیت بیشتری داشتند که می خواستند با گرفتن عکس با سرعت معین و نمایش آن با همان سرعت ، حرکت را به طور طبیعی بازسازی کنند .
( سرعت فیلمبرداری و نمایش حداقل ده یا دوازده تصویر در ثانیه بود ، اما در غالب موارد سرعت از این بیشتر بود )
اما در تمام عصر سینمای صامت ، تناظر میان سرعت دوربین و سرعت دستگاه نمایش امری نادر بود .
در دهه 1920 نمایش حدود 16 تصویر ( یا قاب) در هر ثانیه متداول ترین سرعت بود ، اما در بسیاری موارد برای اینکه در هنگام نمایش جلوه های سرعت تند یا سرعت کند را پدید بیاورند ، در هنگام فیلمبرداری سرعت را آگاهانه کم یا زیاد می کردند .
تنها با پیدایش نوار صدای همگاه بود که به ناچار سرعت 24 قاب در ثانیه هم برای دوربین و هم برای پروژکتور به صورت معیار درآمد .
اما قبل از همه اینها باید سازوکاری ابداع می شد که تصاویر در درون دوربین به همان طریقی گرفته شوند که در هنگام نمایش برپرده می تابند .
حلقۀ فیلمی که در دوربین قرار داشت می بایست در هنگامی که فیلم در معرض نور قرار می گرفت کاملا بی حرکت باشد و سپس با سرعت بسیار حرکت کند تا امکان گرفتن تصویر بعد فراهم آید ، و همین روند می بایست در پروژکتور هم اتفاق بیفتد .
حرکت دادن فیلم و سپس متوقف کردن با چنین سرعتی و به دفعات بسیار زیاد برخود فیلم تأثیر مخربی برجای می گذاشت ، و این تأثیر در پروژکتور بسیار مخرب تر نیز بود ، زیرا نسخه منفی فیلم فقط یک بار نوردهی می شد ، اما نسخه چاپ شده می بایست بارها به نمایش درآید .
مسأله حرکت متناوب ، ذهن بسیاری از پیشگامان سینمارا به خود مشغول کرده بود ، و این مشکل تنها با ابداع سازوکاری گشوده شد که فیلم را در جایی پیش از دریچه مقابل عدسی ، به صورت یک حلقه کوچک در می آورد .
دیدگاهتان را بنویسید