بررسی سریال دلدار

سریال دلدار از جمله  سریال های ماه مبارک رمضان است که هر شب ساعت 21:30 از شبکه دو سیما پخش می شود .در این فیلمم به خوبی عاقبت کینه و دشمنی بین افراد و هم چنین تاثیر نوسان در بازار و هم چنین تاثیر بد فضای اقتصادی بر زندگی مردم به خصوص جوانان اشاره دارد. سریال های ماه مبارک رمضان جیاگاه بسیار خوبی را در بین مخاطبان سیما دارد و مخاطبان سیما در شب های ماه مبارک رمضان همیشه این سریال ها را دنبال می کنند.

امسال سریال دلدار از شبکه دو سیما پخش شده است و به کارگردانی برادران محمودی مهمان خانه روزه داران ایرانی بوده است. همه خط و مشی این سریال مانند ترکیب بازیگران ، تیتراژ و یا حتی مخاطبان آن بسیار شبیه سریال های دیگر این کارگردان مانند سایه بان بوده است . این سریال توانسته است مخاطبان بسیار زیادی را در زمان پخش برای خود داشته باشد .

سریال دلدار از جمله سریال هایی است که وقتی با سریال های شبکه یک و سه سیما مقایسه می شود به مشکلاتی که در جامعه امروز وجود دارد نزدیک تر است.  در این سریال زبان حال جوانان جامعه از هر قشری بیان می شود از آرشی که یک جوان نخبه است و اما درگیری های مالی دارد تا رونایی که بسیار ثروتمند است واما در زندگی زناشویی دچار مشکلاتی شده است .

داستان سریال دلدار

سریال دلدار در روزهای ابتدایی پخش تنها زندگی روزمره جوانان را بیان می کند و داستان ها موازی هم پیش می رود . در ابتدا داستان جوان نخبه ای به نام آرش بیان می شود و او به دنبال این است تا ایده جدید خود را به مرحله اجرا برساند در همین راه با عشق قدیمی خودرو به رو می شود واز طرف دیگر پژمان نیز که صاحب یک ماهی سرا است می خواهد بعد از سال ها با عشق قدیمی خود می خواهد ازدواج کند و درحال رونق دادن و حفظ کردن کار خود است . این دو داستان در شخصیتی به نام شادی که الناز حبیبی آن را بازی می کند به هم وصل می شوند . شادی از طرفی خواهر آرش است و از طرف دیگر حسابدار شرکت پژمان است و در ماهی سرای وی مشغول به کار است

نامی که برای سریال دلدار انتخاب شده است بسیار هوشمندانه است . دلدار معنای ابهام انگیز و دوگانه دارد از یک طرف به معنی ماجراهای عاشقانه ای است که در سریال وجود دارد . از عشق آرش و رونا تا عشق پژمان و ستاره و یا شادی و سامان اشاره کرد . از طرف دیگر نیز نام این سریال کنایه از جوانانی است که برای این که به هدف های خود برسند تلاش بسیاری می کنندو  البته بعضی از این تلاش ها هم پسندیده است . مثل تلاشی که آرش می کند برای این که کارش نتیجه دهد و به هدف برسد. در این میان تلاش های بسیار زیادی وجود دارد که زحمت های فراوانی دارد مانند تلاشی که کامیار برای به دست آوردن دوباره رونا می کند و یا تلاشی که سامان برای انتقام گرفتن از پدر پژمان می کند.

در سریال تلویزیونی دلدار شخصیت اصلی این داستان یعنی آرش در برابر امتحان بسیار بزرگی قرار گرفته است . بعد از این که نیمه دوم داستان تمام می شود و پژمان کشته می شود مخاطب با این موضوع روبه رو می شود که عصبانیت نابه جای آرش باعث این داستان می شود.  این قتل ناخواسته و غیرعمد و عذاب وجدانی را برای آرش دارد که با دروغ های پی در پی که برای آشکار نشدن این موضوع می گوید اوضاع پیچیده تر می شود . تا به حال در این امتحان بزرگ آرش نتیجه خوبی را نیاورده است .

مخاطب در گذر فیلم متوجه می شود که آرش نخبه که ذهن بسیار فعالی هم دارد حال در سردرگمی هایی افتاده است و راهی برای فرار وی وجود ندارد اطرافیان وی نیز در این راه به او کمکی نمی کنند و این برای مخاطب عجیب تر خواهد بود.  از میان همه اطرافیان وی تنها دوستش صالح که به عنوان فردی مذهبی در این فیلم معرفی شده است گاها بیان می کند که آرش باید خودش را معرفی کند و این که فرد دیگری به جای وی دستگیر شده است عادلانه نخواهد بود .  البته از نظر قانون این فرد هم مسئول است و باید این موضوع را با قانون در میان بگذارد.

چیزی که در این داستان نامشخص است حضور صالح است که تاثیر بسیار زیادی را در روند سریال ندارد . در ادامه رونا که از ابتدای سریال نماد دختری قوی و منطقی است به میان می آید و با فهمیدن موضوع از آرش می خواهد فرار کند و حتی خودش مقدمات فرار را برای وی فراهم می کند . در این سریال بیش تر افرادی که وجود دارند وجدان های خفته ای دارند .

موضوعی که د راین سریال بسیار زیاد دستمایه فیلم ساز شده است مربوط به قصاص است . در این سریال تمام دروغ گویی های آرش تنها برای ترس وی از قصاص است و درنهایت نیز رفتارهای بسیار تندی را با اطرافیان خود دارد. البته این موضوع فراموش شده است که هر اشتباهی تاوان و مجازاتی دارد و آرش نیز باید به واسطه جرمی که مرتکب شده است مجازات شود و این کاملا منطقی است . از طرفی دیگر در بسیاری از موارد اولیای دم از حق خود گذشته و از قصاص صرف نظر می کنند.

در سریال دلدار به گونه ای بسیار خوب پیامدهای دشمنی های کورکورانه ، میدان ندادن به جوانان و وهدر رفتن استعدادهای آنان ، بیکاری و اشتغال ، تاثیراتی که نوسات بازار در زندگی جوانان دارد ، پیامدهای طلاق  و هم چنین اتفاقات عاشقانه و اجتماعی را رقم زده است . قصه این داستان به گونه ای نوشته شده است هم سرگرم کننده است و هم می تواند برای مخاطب آگاهی بخش باشد . درنهایت نیز سرنوشتی که شخصیت ها دارند برای مخاطبان بسیار اهمیت خواهد داشت. این بار برادران محمودی تلاش بسیار زیادی را برای جذب مخاطب داشته اند و در این زمینه موفق نیز بوده اند.